صفحه 9 از 9 نخستنخست ... 56789
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 90

موضوع: یک جرعه کوثر

  1. Top | #81

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,718
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,139 در 2,986
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ««مادر آسمانی ما»»

    مادر حلقه ی وصل آسمانها وزمین است

    پای بر زمین و نورش تابیده بر اریکه ی آسمانهاست

    مادر ما چشمانش مولد هزازان خورشید است و اینک بالهایش آماده ی پرواز

    چه سخت است عطر عاشقی بهشت از خانه ی ما دور می شود

    چه سخت است او که ریحانة الرسول است میهمانیش رو به پایان است

    چه دردآور است اینکه مادر مهمان چند لحظه ی دیگرمان باشد

    چه سخت است جدایی مادر آسمانی تمام زمین

    مادرم ای آبروی زمین و هر چه در آن است چه سخت است ماندن بدون تو

    چه سخت است پروازی که به بلندای عرش مظلوم و مظلوم است

    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #82

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چاره ای جز صبر نیست



    این جماعت را خدا فقط برای گریستن آفریده
    و این شهر را تنها برای تماشا.

    آن لحظه که صدایشان کردی، بی پاسخت گذاشتند
    و اینک که خاموش شده ای، برایت به سر و سینه می کوبند!

    تنهاترین مرد مدینه، به ابوذر می فرماید:
    «برو، با صدای بلند، اعلام کن که به خانه هایشان برگردند، ت
    شییع جنازه فاطمه علیهاالسلام به تأخیر افتاده!»

    کم کم مدینه در سکوت فرو می رود و کودکانت در خویش!
    چاره ای جز صبر نیست که اینان وارثان زخم غربت تواند!




    محبوبه زارع
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #83

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مدینه



    شبهای مدینه خداحافظ ؛سکوت را برایتان ابدی نمی بینم !

    باور نداشته باش که با اتمام ناله های زهرا آر ام شوی!

    ای مد ینه علی دیگر زهرا ندارد
    علی امشب پاره ی وجودش را به خاک می سپارد
    یا نه علی خود به گور می سپارد؟

    زهرا جان بعد از تو علی دیگر قد راست نکند
    بعد از دیگر خضاب نکند بعداز تو ...آری بعد از همه چیز
    برای علی تمام می شود .

    ای چاه های مدینه کجایید علی دیگر....
    بعد از این شب علی دیگر سنگ سبو ندارد .

    دردهای علی را مر همی نیست غصه های علی را گوش شنوایی نیست .
    ای چاه های مدینه علی از امشب با شما نجوا میکند درد غریبی می گوید

    بخروشید ای چاه های مدینه فریاد بزنید
    درد های علی را زخمهای دلش ریشش را
    آنگاه که علی غسل یاس میداد

    آنگاه که سر بر دیوار بی کسی گذاشت
    و فریادش گوش مدینه را کر کرد
    آنگاه که علی پهلوی شکسته ی زهرا را دید
    فریاد زد رهرا جان علی را ببخش که

    دردهای تو را نفهمید که زخمهای تو را ندید
    ندامت علی دنیا را می لرزاند .آری ای کاش آن شب دنیا به پایان می رسید
    کاش کنگره ی عرش متلاشی میشد!

    چه بگویم از امشب ...فقط این را می گویم که داغ تازه است
    تا به امروز و علی همچنان بر مزار مخفی یاس می گرید
    و کوچه های مدینه ناله علی و زینب و حسنین را از امشب در خود دارد .


    خون بخروشید ای چاه ها ی مدینه که علی دیگر زهرا ندارد



    زهرا زارع بدیع

    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #84

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    زهرا عصاره عصمت است.

    زهرا، آیینه پاکی است.

    زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری!


    ای بهار کوتاه!

    ای ترنم باران وحی!

    در شکوه مقام تو حیرانم که معرفت به غبار آستان خانه ات بوسه می زند.




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 09-02-2017 در ساعت 11:21
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  6. Top | #85

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شکایت دارم



    گلایه می کنم از دیوارهای سرد و خاموش مدینه، از این کوچه ها که آشنای دیرینه اند
    با حضور روشن تو، از این خشت ها که لب فرو بسته اند؛

    حال آنکه بارها سلام و تحنیت پر مهر پیامبر، به تو و خاندانت را شنیده اند.
    از این آسمان افسرده و محزون که شاهد بود حبیب خدا، کلام الهی را بر در خانه
    شماتلاوت می کرد:
    «انما یرید اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا».


    گلایه دارم از چشمان سرخ این آفتاب که هنوز بعد تو،
    دیده به این کوچه های تهی از عطر یاس می دوزد.

    شکوه می کنم از ملاقات سرخ در و دیوار خانه با سینه پاک ت
    و که هنوز جای بوسه پیامبر بر آن تازه بود.


    به ستاره ها گفته ام برایت آرام بگریند تا آزرده نشوی.
    به ماه سپرده ام شیون چشم هایش را پنهان کند تا نشان قبر تو، از دیدگان شب مخفی بماند.

    کودکانت، ناله یتیمی را در بغض گلوهاشان فرو می برند تا تو را مخفیانه غسل دهم
    و به دستان سپید پدرت بسپارم.


    به زمین سفارش کرده ام پیکر مجروح یاس را آرام در آغوش بگیرد.

    فاطمه جان!

    «بعد تو اندوه من جاودانه و شب هایم شب زنده داری است
    تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند».




    فاطره ذبیح زاده
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #86

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض







    شب و سکوت و تنهایی...
    و سری در چاه و واگویه های یک مرد، در هجوم سایه های نامرد.

    آه! چه درد غریبی است، «غریبی»!
    فدای غربتت، علی!


    وقتی تمام دلت را غسل و کفن کنی، وقتی خونابه پهلوی دار
    و ندارت را بشویی و گونه های یاست را ارغوانی ببینی،

    اگر علی علیه السلام هم باشی، پشتت خواهد شکست.
    اُف بر تو ای روزگار!


    زمانه، چه ناجوانمردانه غربت را میان آشنایان وحی قسمت می کند!
    به خدا اگر علی علیه السلام ، علی علیه السلام نبود، می شکست
    که علی علیه السلام ، علی علیه السلام بود و در سوگ فاطمه علیهاالسلام شکست.

    دیگر علی علیه السلام تنهاست، وقتی که زهرا میان خاک خفته باشد؛
    که هیچ کس نباشد تا بر زخم سینه علی مرهمی نهد.

    ... و علی علیه السلام مانده است و مدینه بی زهرا
    و خلوت بقیع.

    ای بقیع مطهر!
    مزار یاس کجاست؟






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #87

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    غروب خورشید جوان

    غروب، بر گستره خانه‏ های ناهموار مدینه، سایه می‏ افکند؛
    غروبی سیاه ‏تر و وحشت انگیزتر از پیش، غروبی که رنگ غربت داشت.

    داغی که بر سینه تاریخ، حک شد و خورشیدی که تلألو
    خویش را از خفتگان تاریکی برچید.

    کسی که دریای وجود خویش را بستر پاکیزگی خلایق کرده بود
    و خیره در چشمش،آفتاب به نظاره می‏نشست، راه سفری دور در پیش گرفت.

    با هر طلوعش، دنیا از شانه‏ های دردآشنایش سرازیر می‏شد
    و آسمان به زیر گام ‏هایش جا گرفت.

    عفت، گوشه‏ نشین مکتب بانویی بود که حتی از نابینا، روی می‏گرفت.
    آری! او که در شأنش چنین سروده‏ اند: «چون نور بود؛

    آن‏سان که برای دیدنش، چشم لازم نیست؛ از این‏ رو بود
    که از نابینا هم روی گرفت».


    علی خالقی


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #88

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نگاه سبزت را از زمین، دریغ مدار!



    علی علیه السلام به مزار بی نشانت خیره مانده و عالم به علی علیه السلام .

    تو از شرقی ترین زاویه عرش، به تماشای زمین نیم مرده نشسته ای.

    چشم از این تماشای پرشکوه، آنی و کمتر از آنی برندار که بی رونق نگاه سبزت،
    زمین دوامی نخواهد داشت.

    علی علیه السلام به خانه برمی گردد؛


    با غربتی که هیچ کس جز تو، ارتفاعش را درک نکرد.

    ذوالفقار را در نیام فرو می برد و خود به نیام خانه برمی گردد،
    اما به راستی، کدام خانه؟!

    مگر علی علیه السلام بی فاطمه علیهاالسلام خانه دارد؟!
    این سؤالی است که آفرینش از پاسخ به آن ناتوان است!




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  10. Top | #89

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    101,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,440
    مورد تشکر
    204,111 در 63,520
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    داغ تو چه قدر نزدیک است.
    داغ تو چه قدر زجرآور است.
    داغ تو چه قدر کشنده است.

    ای تمام غربت جهان
    ای تمام دلشکستگی تاریخ
    ای تمام رنج‏های انسان
    ماجرای پهلوی تو را چگونه مویه کنیم.


    پشت کدام پنجره بایستیم و زیارتنامه‏ات را خون بنالیم.
    سر بر کدام دیوار بگذاریم و داغت را شماره کنیم؟

    ای بهار در تیررس خزان زودرس!
    چه کسی شب‏های دلتنگی علی علیه‏السلام را خون ببارد؛ بعد از این؟
    چه کسی دردهای انباشته علی علیه‏السلام را بشنود؛ بعد از این؟


    ... بعد از این مدینه شب‏های بی تو را چگونه تاب بیاورد؟
    بعد از این بیت‏الاحزان سر بر کدام دامن بگذارد؟
    بعد از این آسمان چگونه ببارد؟
    زمین چگونه قامت نشکند؟

    ای هنگامان همیشگی اندوه!
    فرشته بخوانمت
    یا انسان متعالی؟ کدام یک؟
    تو را که در صورت، انسانی و در سیرت، فرشته.


    تو را با کلام لحن بسوزیم؟
    تو را با کدام زبان مصیبت بخوانیم؟
    ای شب‏های بی ستاره‏ات زود هنگام!

    ای کوه‏ترین صبر!
    کدام داغ تو را بنویسم؛
    که سنگدلانه تازیانه‏ات زدند
    که بی رحمانه سیلی‏ات زدند.
    که نامردانه پهلویت را شکستند؟


    تو را که دستانت بوسه گاه آفتاب بود.
    تو را که چشمانت ضریح آسمان بود

    تو را که دریاهای جهان، کنار نامت پهلو گرفتند.
    تو را که گل‏های جهان، عطر نامت را وام گرفتند.
    تو را که باران، به یمن نگاه تو نازل شد.


    خورشید، فردا را بی تو در کنج کدام خرابه غروب کند؟
    دریا، فردا را بی تو در کدام ساحل، سر بکوبد؟
    آسمان، فردا را بی تو در کدام کرانه شعله‏ور شود.

    شب‏های بی تو، مرگ بار است.
    روزهای بی تو، داغناک است.
    ای مادر پدر!
    ماجرای پهلوی تو تلخ است.

    بگذار فقط خدا بداند که چه بر مدینه گذشت؟!
    بگذار فقط خدا بداند...











    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  11. Top | #90

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    101,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,440
    مورد تشکر
    204,111 در 63,520
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    السلام علیک یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله!

    ما خاک پای یوسف گمگشته ی توییم
    و حیات و قیام و حکومت و جان و روح و هستی مان
    رهین یک نگاه آسمانی اوست.

    انقلاب اسلامی ما جلوه ی کوچکی از نورعنایت فرزند عزیز توست.
    تمام شقایق های دشت التهاب برای قطره ای از دریای احسانش در انتظار، می سوزند.

    خدایا مباد که نسیان و غفلت ما، موعود عاشقان را دل آزرده سازد،
    که تمام حیات و نهضت ما برای یک تبسم ملیح اوست.


    سال هاست که دلتنگ غیبت و نهانی اوییم و نیک می دانیم
    که وجود جودآگینش حضور محض است و نهانی، از آن ماست.

    یا فاطمة الزهرا، یا قرة عین الرسول!
    پدر و مادرم فدای خاک قدوم گل گمگشته ات باد.
    نظر عنایت خویش از ما مگیر.

    ضعیفانیم و چه کسی به ما نظر کند
    جز مظهر سطوت رسول یار؟


    تهی دستانیم و چه کسی احسان مان کند
    جز جلوه ی غنای دوست؟


    یا وجیهه عند الله، اشفعی لنا عند الله!







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





صفحه 9 از 9 نخستنخست ... 56789

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi