صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36

موضوع: llı.✿. llı.✿.ıllحالات و روحيات فاطمه (سلام الله علیها) llı.✿. llı.✿.ıll

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در عاطفه‏اش با همسر





    ارتباط فاطمه (سلام الله عليها) با همسر از ديدى بمانند همه همسران ارتباطى عاطفى است.
    او بمصداق سخن پيامبر شديداً همسر دوست است (خير نسائكم العفيفة الغلمة) (10)
    و حتى در مسجد در خطاب به ابوبكر مى‏ گويد از على (ع) دست برداريد، من اهانت و
    صدمه به على (ع) را نمى‏توانم تحمل كنم.

    از سوى ديگر داراى رابطه تعقل با على (ع) و داراى كفويت واقعى است.
    همرزم است و همراه، كمك كار على (ع) است و حتى مشاور او.

    على (ع) مى ‏رزمد و فاطمه (سلام الله عليها) لباس و شمشير خون آلودش را مى‏شويد.

    او با همه اعلام نظرهائى كه در جنبه اسلامى با على (ع) دارد با همه دفاع‏ها از
    ولايت على (ع) و با همه بحثها و احتجاجات با دشمنان على (ع) در بعد عاطفى دچار چنان
    شرمى است كه حتى خجالت مى ‏كشد


    نياز مادى و غذائى خود را به على (ع) بگويد و يا از درد و صدمه وارده بر پهلو
    با على (ع) سخن بگويد و على (ع) در حين شستشوى فاطمه (سلام الله عليها)
    براى دفن بايد از ورم بازويش خبردار گردد.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عاطفه‏اش با فرزند






    او مادر است و طبعاً داراى عاطفه و احساس مادرى است.

    ولى در آنجا كه بحث تعقل و منطق است عاطفه مادرى را ناديده مى ‏گيرد.

    على (ع) مى‏ فرمايد پيامبر بر ما وارد شد و من در بستر بودم.
    حسن و حسين تقاضاى آب كردند.

    پيامبر به سوى گوسفندى رفت كه در خانه ما بود آن را دوشيد
    و شير آن را در ظرفى نخست به حسن داد.

    حسين آمد كه اول او شير بنوشد.
    رسول خدا او را دور كرد.

    فاطمه (سلام الله عليها) مادر بود و دلش بر حال طفل كوچكتر (حسين) سوخت.

    گفت اى رسول خدا آيا برادرش از او محبوبتر است؟

    رسول خدا (ص) فرمود نه -وليكن حسن پيش از او درخواست آب كرد. (11)


    حسنين با هم كشتى مى‏ گرفتند و با هم زور آزمائى مى ‏كردند.
    پيامبر حسن را تشجيع مى ‏كرد كه حسين را زمين بزن و به او جرأت مى ‏داد.

    فاطمه (سلام الله عليها) از اين موضوع ناراحت مى ‏شد كه يا رسول الله آيا تو
    بزرگتر را تشجيع مى‏ كنى كه كودك خردسال را به زمين اندازد؟ (عاطفه مادرى)

    رسول خدا فرمود دخترم نگران نباش اين جبرئيل است كه دارد حسين را تشجيع مى‏كند
    و فاطمه (سلام الله عليها) آرام مى‏گيرد(12) (تعقل).







    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    واقع بينى فاطمه (سلام الله عليها)





    فاطمه (سلام الله عليها) واقع بين است
    ولى هدفگرا، وضع و شرايط موجود را دائماً مى‏بيند ولى تسليم آن نيست، دائماً
    سر گرم ارزيابى از آن است و مى‏كوشد فرجام امور را بنگرد،

    گاهى در شرايط حاد زندگى اين انديشه براى او پديد مى‏آمد كه احساسات درونى خود
    را يكباره بيرون بريزد و عقده دل را كه ترس از گلوگيرى آن داشت رفع كند ولى فرمان عقل
    و تابعيت حكومت الله، او را از اين اقدام مانع بود.


    او واقعيت‏ها را مى‏ ديد ولى در زندگى خود هدف خويش را تعقيب مى ‏كرد، كارى كه انجام
    مى‏ داد از روى هوى و هوس نبود. رسول خدا (ص) درباره‏اش فرموده بود:

    اين دختر كارى نمى‏ كند كه خدا آن را دوست نداشته باشد و در مراحل خواهش و
    تمنايش بجائى رسيده كه او آنچه را كه خدا خواسته است مى‏خواهد
    (مصداق و ما يشاؤون الا ان يشاء الله رب العالمين) (13).

    عامل تنظيم رابطه‏اش با خود، با خداى و با ديگران عقل است و خرد، نه چيزى ديگر،
    او مصالح و منابع اسلام را ملاك قرار مى‏دهد نه جنبه‏هاى شخصى حيات را.

    در هر اقدامى كه مى ‏خواهد انجام دهد نخست از خود مى ‏پرسد
    آيا خداى هم بدانرضايت دارد يا نه؟.

    به على (ع) شفقت دارد و شايد در دل اين احساس براى زنان پديد آيد كه اگر
    همسرش به جبهه رود كشته شود و قلباً ناراضى از حركت او باشند.

    اما فاطمه (سلام الله عليها) مى ‏داند تا خداى نخواهد كسى كشته نم ى‏شود و جائى را
    كه خداى بخواهد جاى سخنى نيست.


    پس نبايد از حضور على (ع) در جبهه نگران باشد و او نگران نبود.





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مواضع حق او





    براى بكارگيرى عقل و تسلط او بر خود در سايه اين تصوير روشن مى ‏شود كه از
    همان دوران كودكى در شرايطى است كه دائماً براى او خبر ناگوار آورند.

    او مى‏ شنود و يا مى ‏بيند پدر او را كتك زدند، شكمبه حيوان بر سرش ريخته‏ اند، مادرش از
    دنيا رفته، داندان پدر را شكستند، عمويش را شهيد كردند، على (ع) را زخمى كردند و...

    اينها همه ازمسائلى است كه دل يك زن را مى‏لرزاند وفاطمه (سلام الله عليها) از شنيدن اين
    اخبار ناراحت و گريان مى‏شد ولى هرگز رفتارى غير متعادل و غير عقلانى از خود بروز
    نمى ‏داد و اسير احساس نمى‏ شد و سخنى خلاف رضاى خدا بر زبان جارى نمى ‏كرد.

    معمولاً زنان در تضييع حق خود زود بخشم مى‏ آيند و ممكن است خود را به هر آب و
    آتشى بزنند. اما فاطمه (سلام الله عليها) خود نگه دار بود و در دفاع از حقوق خود،
    راه معقولانه‏اى در پيش گرفت. منطقى حرف زد بحق احتجاج كرد،
    و خصم را به صداى منطقى به محاكمه كشاند.

    در مبارزانى كه بر اثر آن فاطمه (سلام الله عليها) كتك خورد و به بستر افتاد، و در
    زمانى كه مشاهده اعمال تبهكارانه دشمن گاهى او را به فرياد مى ‏كشاند، تفكر و تدبرش،
    آينده نگرى او، مورد حيرت بود و روزى از تضييع حق خود چندان نگران شد كه با سخنانش
    على (ع) را وادار به قيام و دفاع نمود.

    ولى ناگهان صداى تكبير را در اذان مسجد و نام پدر را در آن شنيد و على (ع) فرمود
    براى حفظ اين نام و زنده ماندن آن قيام نكردم و فاطمه (سلام الله عليها) ساكت و تسليم شد
    و خشم خود را فرو خورد و اين غلبه تعقل بر احساس او را نشان مى ‏دهد.







    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در دفاع از على (ع)





    جلوه‏اى ديگر از آميختگى تعقل و احساس فاطمه (سلام الله عليها)
    را در دفاع از على (ع) مى‏بينيم.

    على (ع) را جبراً به مسجد بردند تا از او بيعت بگيرند.
    فاطمه (سلام الله عليها) با همان درد و رنج ناشى از ضربه خوردن به مسجد آمد و
    با صداى بلند گفت اى ابابكر از جان شوهرم چه مى‏ خواهيد پسر عم مرا رها كنيد و گرنه
    بر سر قبر پدر روم، گيسو پريشان كنم و شيون و نفرين نمايم (14) (جلوه احساس).

    ولوله در مسجد افتاد - سلمان گويد آثار غضب خدا را در مسجد ديدم.
    على (ع) در همان حال بدو گفت؟ دختر نبى رحمة للعالمين هستى - و اينك
    جاىنفرين كردن نيست فاطمه (سلام الله عليها) كلام حق على (ع) را شنيد و آرام
    شد وفرمود چون شوهرم، ولىّ خدا،امر كرده است اطاعت مى ‏كنم و تسليم اميرمؤمنان
    و خليفهراستين پيامبرم.

    احساس وجود داشت شديداً.

    ولى دريافت كه در اينجا مسأله تعقل بايد مطرح باشد و بايد به گونه‏اى عمل كند كه
    امور روى روال بيفتند، پرده‏ هاى فريب خصم بالا روند، حقايق آشكار گردند.

    و آنچه ثبت شدنى است در تاريخ ثبت گردد و اگر امروز توان قضاوت و تصميم ‏گيرى
    نيست روزى آن روزگار فرا مى‏رسد و مردم به داورى خواهند نشست.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سخنانش در مسجد





    به مسجد رفت، در حاليكه احساس مى‏ كند حق او را ضايع كردند، حق على (ع)
    را غصب نمودند،زحمات پدرش در حال هدر است و در مسجد از حق خود حرف زد.

    ابوبكر گفته بود من فدك را بدست امت سپردم تا در آن در ميدان جنگ استفاده كنند.

    انديشيده و به دور از احساس فرمود، مى‏خواهيد نيرنگ بازى كنيد واين بنده پاك خدا
    را باطل گو معرفى كنيد. كار شما با تلاش‏هاى بى‏ ثمر حيله‏گران زمان هيچ تفاوتى ندارد و...
    وبا منطقى مستدل دشمن را خاموش كرد و وجدان جمعى را اقناع ساخت.

    مردم را مخاطب قرار داد و فرمود: هان اى مردم شما را چه مى ‏شود؟
    چرا دروغ مى ‏گوئيد!


    اين كتاب خدا پيش روى تان است. شما مى‏ پنداريد من از پدرم ارث نمى ‏برم؟

    آيا حكم جاهليت را طلب مى ‏كند؟
    اى مسلمانان چرا دم فرو بسته‏ ايد؟
    چرا كتاب خدا را رها كرده و پشت سر انداخته ‏ايد... (15)


    حيات تعقلى او از اينجا معلوم مى‏ شود كه در سخنان او هيچ آثار تزلزلى ديده نمى ‏شود.
    چنان محكم و متين حرف مى ‏زد كه حرف زدن پيامبر را به ياد مى ‏آورد و گوئى زبان
    خاموش محمد (ص) از نو زنده شده و حرف مى‏زند و اين خود تعقلى بودن رفتار فاطمه
    (سلام الله عليها) را نشان مى‏ دهد.





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خطبه‏اى براى زنان






    او در بيان و سخن ثانى پيامبر (ص) و هم آواى على (ع) است.

    در بستر بيمارى است، زنان مهاجر و انصار براى عيادت او مى ‏آيند سخنان را بيان
    مى ‏دارد كه در آن آميختگى تعقل و احساس را به وضوح مى ‏يابيم.


    - اصبحت و الله عائقة لدنيا كُنّ - بخدا سوگند از زندگى در دنياى‏تان سير شده‏ام -
    قالية لرجالكن و نسب به مردان شما سخت غضبناكم.

    لقظتهم بعد ان عجمتهم پس از گنگى و لالى به سخن شان آوردم و شناتهم
    بعد ان سبرتهم...(16) و آنگاه فرمود.


    اينان به شمشير شكسته و تيغ زنگار خورده‏اى مى ‏مانند. انديشه شان پست و گفتارشان
    نارساست. واى بر آنان چرا نگذاردند حق در مركز خود استقرار يابد؟

    چرا پايگاه خلافت نبوى را از خانه وحى دور ساختند؟ نفرين بر مردمى كه خويشتن
    را نيكو كار مى‏ پندارند در حاليكه تبهكار و فاسدند. فقبحاً للقول الجد، و الجد بعد اللعب
    و صدع القناة و خطل الاراء...(17)


    بر اين اساس فاطمه (سلام الله عليها) ساكت نمى ‏نشيند، در هر راهى كه معقول
    باشدوارد مى ‏شود تا حق را بر سر جاى خود قرار دهد و اگر توان چنان كارى نباشد
    لااقل فريادخود را در گوش‏ها آشنا سازد كه آنان دريابند آنچه كه صورت مى ‏گيرد
    وواقع مى ‏شود كارى خلاف است.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گريه ‏هاى فاطمه (سلام الله عليها)






    فاطمه (سلام الله عليها) را زنى گريه‏ اى و اشك ريز معرفى كرده ‏اند و اين سخنى است
    كه در روايات و شرح احوال فاطمه (سلام الله عليها) فراوان ديده مى‏ شود.

    ابن شهر آشوب در كتاب خود مى ‏نويسد:
    پس از فوت پيامبر ديدگانش گريان و قلبش سوخته بود،
    جهان را در برابر چشمانش تاريك مى ‏يافت.

    حتى گاهى به ياد پيامبر (ص) با فرزندان خود سخن مى ‏گفت
    كه پدر مهربان شما چه شد؟
    چه شد آن كس كه همه گاه شما را بر دوش خود سوار مى‏كرد...(18)
    و آنگاه مى‏ گريست.

    دحلان مفتى شافعى هم مى‏نويسد فاطمه (سلام الله عليها) پس از مرگ پدر
    هرگزخنده بر لب نياورد (19).

    ديگران هم نمونه‏ هائى از اين سخنان دارند.
    حتى برخى از مورخان فاطمه (سلام الله عليها) را در رديف يكى از چهار
    اشك ريز دنيا معرفى كرده‏ اند و...

    بايد ديد چرا فاطمه (سلام الله عليها) مى‏ گريست.
    آيا گريه ‏اش تنها يك گريه عاطفى براى مرگ پدر است؟


    تعمق در حالات و روحيات و طرز تفكر فاطمه (سلام الله عليها) نشان مى ‏دهد
    كه دروراى آن ظاهر مسأله مهمترى وجود دارد.

    اينكه فردى چون او براى مرگ پدر بگريد جاى انكار نيست ولى آيا همه گريه ‏ها
    و اشكريزى‏ ها براى نفس فوت پدر بود؟

    به نظر ما پاسخ منفى است.
    براى گريه‏ هاى او محمل‏هاى ديگرى وجود دارند از جمله:

    - او گريان است زيرا اسلام را در مسير خطر مى‏ بيند، اشك مى ‏ريزد از آن بابت كه
    مى ‏بيند مارهاى زخمى جاهليت جان گرفته و زنده شده‏اند مى ‏خواهند دوباره به
    جان مردم افتند.


    او گريان است زيرا مى‏ بيند خائنان به اسلام و مشركان كه از ترس شمشير اسلام،
    ايمان آورداند متوليان اسلام مى ‏شوند و مى‏ خواهند انتقام خون بستگان خود را بگيرند،
    همانگونه كه ما بعدها در ياوه گوئيهاى يزيد پس از ديدن سر بريده سيدالشهداء ديده ‏ايم
    و بالاخره او مى‏گريد زيرا حتى انسانيت را بر باد رفته مى‏ يابد واسلام را در مسلخ كفر
    در حال ذبح شدن.

    بدين سان گريه او يك فرياد است و يك اعتراض، او با اين فرياد مى‏ خواهد بشريت
    را بيدار كند، پرونده‏اى عليه خصم بگشايد كه تا قيامت گشوده باشد و لااقل آيندگان دريابند
    كه بر اسلام چه گذشته است و آنچه كه به آنان معرفى مى‏ شود از لحاظ منبع و منشاء مورد
    ارزيابى قرار دهند و اين گريه گريه‏اى زبان دار و خالص‏ترين و لطيف‏ترين زبانهاست
    و متعهدانه است و تعهد آور.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اصولى در زندگى فاطمه (سلام الله عليها)






    زندگى فاطمه (سلام الله عليها) بر مبانى و اصولى استوار است كه همه آنها نشأت گرفته
    از اسلام محمدى (ص) است.

    براى ما بسى دشوار است كه همه اصول و مبانى مورد نظر را در اين قسمت عرضه بداريم
    ولى آنچه را كه در اين قسمت بعنوان نمونه‏هاى قابل ذكرند عبارتنداز:


    - اصل هدفدارى در هر كار و برنامه و اقدام در زندگى.
    - اصل ايمان و باور داشت به آنچه كه از جانب خدا بعنوان دستورالعمل زندگى صادر شده.

    - اصل تطابق عمل فاطمه (سلام الله عليها) با تعاليم و دستورات اسلام.
    - اصل تقوا، زهد و ورع در همه امور و فعاليت‏ها.

    - اصل اعتدال در امور بگونه‏اى كه از دو مرز افراط و تفريط دوروبر كنار باشد.
    - اصل صالح بودن عمل و انجام كارى كه مذهب صلاحيت آن را تأييد كند.

    -اصل اتقان و محكم كارى در اموربگونه‏اى كه از هرگونه خلل و فرجى دور باشد.
    - اصل خير بودن عمل و رعايت منافع و مصالح عامه مسلمين.


    - اصل اعمال اراده از سوى خود تا كارى كه انجام مى‏دهه و در خور حساب و كيفر و پاداش باشد.
    - اصل مشاركت اجتماعى و دورى از انزواجوئى و رهبانيت.

    - اصل مقاومت و پايدارى و ثبات در رأى تا سر حد وصول به هدف.
    - اصل صبر و تحمل در مصائب و دشوارى‏هاى ناشى از حركت به سوى اهداف.

    - اصل اعتماد واطمينان به خدا و ياد و ذكر او در كارها.
    - اصل جرأت و شجاعت نشأت گرفته از ايمان و وابستگى به خدا.

    - اصل شكر گزارى در اموربخاطر امكاناتى كه خداوند در اختيارش قرار داده است.
    - اصل اقتدا به صالحان و پاكان و نيكان و در رأس آنها رسول گرامى اسلام.

    - اصل ترجيح رضاى خالق بر مخلوق در همه امور.
    - اصل حفظ كرامت و جلال و شوكت انسانيت كه انسان ذاتاً از احترام برخوردار است.

    - اصل اطمينان و اعتماد به خدا كه بنده‏اش را در تنگناها بخود رها نمى‏كند.
    -...


    و فاطمه (سلام الله عليها) مجموعه اين اصول را مورد رعايت و عمل قرار
    مى‏ دهد و از اين باب الگو و سرمشق زنان است.





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عبادت فاطمه (س)





    در اين جهان پهناور كه قواى قاهر متعددى بر انسان تسلط دارند و در مواردى آدمى را
    دچار احساس ضعف و يأس مى‏سازند موجب تزلزل آفرينى در مسير رشد و حركت زياد م ى‏شوند
    و چنين امرى بنوبه خود سبب بروز احساس پوچى و بى اصالتى، خودكشى ‏ها، تن دادن به عوامل
    درد آفرينى چون اعتياد، وابستگى ‏هاى بيحساب وحتى پناه بردن به دامن آلودگى ‏هاست .

    در طريق دور ماندن از اين شرايط و چپرگى بر اين عوارض ارتباط با نيروى قويتر
    از آن قواو يا قوا آفرين، خود يك اصل است.

    و عبادت در چنين وضع و شرايطى است كه معنى پيدا كرده و زمينه ساز آرامش و طرد
    پوچى ‏ها و بى اصالتى‏ ها و در كل روح زندگى مى ‏شود .

    در عبادت موجودى بسيار كوچك و ضعيف خود را با پديده آفرين قاهر و بينهايتى
    مربوط مى‏ سازد و در سايه اين ارتباط احساس قدرت كرده و وجودش را از گل و لاى
    و عوارض گرفتار كننده نجات مى ‏بخشد و اين از مهمترين رمز و راز عبادت است




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  12. تشكرها 2


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi