یا لیتنی کنّا معکم
به عنوان کارگر ناشناس آمده بود قاطی کارگرهای آسفالت کار، چند تن از کارگرها هم به بهانه های مختلف کارشان
را به گردن کارگر جدید می انداختند.بازرس درحال بازرسی بود که ناگهان با دیدن صحنه ای خشکش زد. بلی ،
آقا مهدی قاطی کارگرها کار می کرد. سَرکارگر افتاده بود به معذرت خواهی و حلالیت طلبی. آقا مهدی گفت :
« چیزی نیست برادر ، ناراحت نباش. من برای اینکه از نزدیک در سختی شما شریک باشم آمدم اینجا ،نه برای چیز دیگر»
کجایند مردان بی ادعا