ج- امام حاكم و ناظر بر همه حوادث جهان و رفتار انسان هاست. بنابراين وحدت وجود و مراتب تشكيكى آن، چنان كه گذشت، امام به دليل بهره مندى از بالاترين درجه هستى، در راس هرم امكان قرار داردكه نتيجه آن مسائل زير است: 1- حاكميت تكوينى امام بر جهان ممكنات.
2- اشراف و نظارت بر جريان حوادث، از جمله بر رفتارانسانها; چنان كه در روايات آمده كه تمامى اعمال انسانها برنبى اكرم (ص) و ائمه (ع) عرضه مى شود.
د- امام داراى صفت عصمت بوده و در عاليترين درجه از فضيلت و تقوى است. ائمه به دليل درجه متعالى وجودى، از آثار متعالى آن درجه برخوردارند از جمله اين آثار، دورى از خطا و گناه است.
زيرا گناه و خطا معلول جهل و نقصان است و امام از جهل و نقصان برى است. كسى كه نه جاهل است و نه دچار نقص و ضعف، چگونه دچار خطا و لغزش مى گردد. از طرف ديگر، مهمترين عامل خطا در انسان، هوى وهوس و شهوت و غضب است اما، از آنجا كه مراتب عالى وجود، اسير و مقيد مراتب پائين تر از خود واقع نمى شوند، پس امام كه در قله هرم هستى قراردارد، هرگز توجهى به جاه و مال و زر و زيور دنيوى نخواهدداشت.
نبى اكرم (ص) نيز عينا به همين دليل، توجهى به دنيا نداشت.زيرا آنان به دنبال مطلوب و محبوبى هستند كه در زمين و آسمان نمى گنجد، و دنيا و آخرت در برابر او جوى نيرزد; از اين تحليل به اين نتايج مى توان دست يافت:
1- امام از خطا و گناه معصوم است.
2 - رهبريت مصون از خطا وانحراف و در انحصار امام بوده، و پيروى، از غيرمعصوم، با وجودمعصوم، خلاف عقل و منطق مى باشد و لذا حضرت رضا (ع) ائمه را نجوم وعلامات هدايت مطرح شده در قرآن مى داند.
3- اطاعت رهبر معصوم ازديدگاه عقل و شرع واجب و ضرورى است، چنان كه حضرت موسى بن جعفر وحضرت رضا (ع) تصريح فرموده اند.
4- با احتمال وجود رهبريت معصوم، به حكم عقل و شرع، تحقيق جستجو براى درك و شناخت او واجب ولازم است.
5- با قصور در معرفت امام و تفويض و تسليم به امام معصوم، اعمال انسان به دليل اهمال در يك وظيفه بنيادى، ارزش نداشته و مقبول نخواهد بود.
6- پايدارى و استقامت در ولايت واجب و لازم است و انسان هرگز از ولايت بى نياز نيست.