غيرت در دين، ممدوح است يا مذموم؟
آیا دفاع از امور شرعي و انساني و حساس بودن در مقابل آن، از صفات حميده است يا رذيله؛ اگر انسان در مقابل تجاوز به جان و مال و نواميس و اعتقادات دينياش حالت تدافعي داشته باشد خوب است، يا سكوت اختيار نمايد و عكس العملي از خود نشان ندهد؟
در علم اخلاق كدام يك از اين دو فرد موردستايشند؟
در فرهنگ دين، صفت غيرت، از صفات حميده به شمار ميآيد يا ازصفات رذيله؟
يكي از پرسشهاي مهمي كه براي بسياري از جوانان متديّن ، مطرح است، ايناست كه آيا ميتوان در جامعهي ديني، اعمال خلاف شرع و رفتار غير ديني راكه از جانب برخي، عالمانه و عامدانه صورت ميگيرد مشاهده نمود و در عين حال سكوت اختيار كرد؟
علامه طباطبایی (ره) با توجه به برخي از روايات در اين زمينه ميفرمايند:
غيرت يكي از اخلاق حميده و ملكات فاضله است و آن عبارت است از: دگرگوني حالت انسان از حالت عادي و اعتدال، به طوري كه انسان را براي دفاع وانتقام از كسي كه به يكي از مقدساتش اعم از: دين، ناموس و يا جاه و امثالآن تجاوز كرده، از جاي خود ميكَند و اين صفت غريزي، صفتي است كه هيچ انساني به طور كلي از آن بيبهره نيست.
هر فردي را فرض كنيم كه از غيرتبيبهره باشد، باز در بعضي از موارد، غيرت را از خود بروز ميدهد؛ پس غيرت يكي از امور فطري است و اسلام هم ديني است كه براساس فطرت تشريع شد. امورفطري را دين تعديل كرده و آن مقداري كه در حيات بشر لازم و ضروري است معتبر و واجب ميسازد.(1)
سكوت و بيتفاوتي در مقابل اهانت به مقدسات ديني با فرهنگ دين سازگار نيست؛ چون در تعاليم دين و متون روايي بر حفظ موازين شرع، بسيار تأكيد شده است.
از پيامبر اكرم(ص) روايت شده كه فرمودند:
سوگند به ذات پاك خداوند كه چند نفر وارد بهشت نميشوند، از جمله ديوّث (كسي كه در ناموسداري و عفت بيتفاوت باشد) و بيغيرت.(2)
حضرت علي(ع) در روايتي ميفرمايند:
آيا حيا نميكنيد و غيرت نميورزيد كه زنهاي شما به بازارها ميروند و با جوانان نيرومند و خوش هيكل روبهرو ميشوند؟!(3)
در حقيقت روحيهي ديني با غيرت پيوند خورده و بيغيرتي، مساوي با ضعف اعتقادات ديني يا بيديني است. ترويج شخصي بودن احكام دين و محدوديت آن درزندگي شخصي و عدم ارتباط تعاليم و قوانين مذهبي با امور اجتماعي ، زمينهسازي آزادي به معناي بيبند و باري جوانان، ترك بيان واقعيات دين به بهانهي آماده نبودن زمينهي مساعد براي آن و رهايي دختران و پسران نوجوان و جوان در معابر عمومي، همه براي از بين بردن حساسيت ديني و گرفتن غيرت مذهبي ملتي است كه براي حاكميت دين و بقاي آن از جان و مال خود گذشته وخون پاكترين و مخلصترين جوانان را در آن راه اعطا نموده است.
پي نوشت :
1) الميزان، ج 4، ص 432.
2) بحار الانوار، ج 79، ص 116.
3) محجه البيضاء، ج 3، ص 104.