صفحه 19 از 19 نخستنخست ... 91516171819
نمایش نتایج: از شماره 181 تا 185 , از مجموع 185

موضوع: انبياء در قرآن

  1. Top | #181

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : انبياء در قرآن

    10. سرانجام عيسى بن مريم از جانب كاهنان و قاضيان بنى اسرائيل, محكوم به مرگ شد, و لذا عيسى بن مريم به چند تن از نزديكان خود كه به عنوان (حواريين) خوانده مى شوند, گفت: (من انصارى الى اللّه قال الحواريّون نحن انصار اللّه آمنّا باللّه و اشهد بأنّا مسلمون. رب ّنا آمنّا بماأنزلت و اتّبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين) (آل عمران/52ـ53); يعنى كيست كه يار من باشد تا به سوى خدا برويم. نزديكان از ياران او گفتند: ما ياران خداييم به خدا ايمان آورده ايم. و تو را اى رسول خدا گواه باش كه ما همگان در برابر فرمان خدا تسليم هستيم.
    عيسى با حواريين خود كه گويند دوازده تن بوده اند, شهر ناصره را ترك گفت, و هماره به سفر ادامه مى داد, تا از توقيف و آزار بنى اسرائيل در امان بماند. عيسى مواعظ خود را در ضمن سياحت و سفر به حواريين القاء مى كرد و وحى و الهام الهى را با آنان در ميان مى نهاد ك ه به نام انجيل, يعنى بشارتهاى عيسى نام گذارى شد. ولى اين تعليمات و مواعظ و احكام در آن عهد نوشته نمى شد وتنها سينه به سينه منتشر مى گشت تا آن كه كنستانتين اول امپراطور روم به دين مسيح گرويد و از آن تاريخ, آئين مسيح علنى تدريس شد. او دستور داد تا نسخه ها و يادادشتهاى پراكنده انجيل را جمع آورند و در يك نسخه گردآورى كنند. تعليمات مسيح به وسيله شاگردان مكتب آن حضرت جمع آورى شد, و دانشمندان متعددى با روايت از اساتيد خود, چند نسخه از تعليمات مسيح را به نام انجيل عرضه كردند كه از جمله انجيل يوحنا, انجيل مرقس, انجيل متى, انجيل لوقا رسميت كامل يافت و اخيراً انجيل برنابا نيز از زاويه كتابخانه هاى قديمى بيرون كشيده شده و به زبانهاى مختلف و ازجمله زبان فارسى ترجمه شده است. ولى در اثر اين بعد مدت و دوره انزوا و خاموش پيرامون مسيح, معلوم نيست كه تا چه حدى در به دست آوردن روايت صحيح انجيل موفق شده باشند.


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #182

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : انبياء در قرآن

    11. چنان كه تاريخ و حديث, بلكه قرآن نيز صراحت دارد, مسيح و حواريين او درحال سفر به تعليم و تعلم مى پرداختند و رنج سفر وخوراك خشك و نامطبوع باعث شد كه عيسى بن مريم براى تشويق آنان از نعمتهاى بهشتى و آسمانى ياد كند و آنان را به صبر و بردبارى ناملايمات و رن ج سفر وادار كند.
    ييك روز كه عيسى بن مريم رشته سخن را در نعمتهاى بهشتى آسمانى ادامه مى داد, حواريون به عيسى گفتند: (هل يستطيع ربّك أن ينزّل علينا مائدة من السماء قال اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين) (مائده/112); آيا پروردگار تو مى تواند از آسمان يك سفره غذا نازل كند؟ و عيسى گ فت: از خدا بترسيد و اين چنين درصدد آزمون خدا برنياييد, اگر ايمان داريد. حواريين عيسى گفتند: ما درصدد آزمون نيستيم. مى خواهيم ازخوراك آسمانى بهشتى تناول كنيم و دلهاى ما نيز آرامش بيابد و بدانيم كه تو در ادعاى تقرب و تقدس صادق بوده اى. و ما گواه اين معجزه آسمانى باشيم. عيسى بن مريم گفت: بارخدايا ميز غذايى از آسمان براى ما نازل كن تا براى آغاز ما مسيحيان و آيندگان مامسيحيان روز عيد باشد. و معجزه اى از سوى تو. خدايا از روزى بهشتى به ما روزى كن كه تو بهترين روزى دهندگانى. خداوند گفت: من ميز غذا را بر شما ناز ل مى كنم, ولى با مشاهده اين معجزه كه خود پيشنهاد كرده ايد, در وضع و موقعيت دشوارترى قرار خواهيد گرفت (فمن يكفر بعد منكم فانى اعذّبه عذاباً لااعذّبه احداً من العالمين) (مائده/118); هركس بعد از نزول مائده كافر شود, عذاب او مافوق عذاب ديگران خواهد بود و ديگر راه توبه بر او بسته خواهد گشت.
    ازاين سؤال و جواب كه در آيات مزبور مطرح شده است, معلوم مى شود كه يك يا چند تن از حواريين عيسى منافق بوده اند, و گرنه به وسيله خداوند, مورد تهديد قرار نمى گرفتند. بويژه آن يك كه پاسخ داد و گفت: (مى خواهيم از مائده آسمانى تناول كنيم و با لمس خوراك آسمانى ا طمينان خاطر پيدا كنيم) و سپس از شك و نفاق خود پرده برداشت و گفت: (و نعلم أن قد صدقتنا) و بدانيم كه با ما راست گفته اى. و اين آيات كريمه, موضوع روايات تاريخى را تأييد مى كند كه يهوداى اسخر يوطى منافق بود وهمو باعث شد كه مسيح را بشناسند و به تعقيب جدى او ب پردازند.

  4. Top | #183

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : انبياء در قرآن

    12. قرآن مجيد در سوره آل عمران, از توطئه برخى حواريين كه بايد بيش از يك نفر باشند, پرده برداشته و مى گويد: (قال الحواريون نحن انصاراللّه آمنّا باللّه و اشهد بانّا مسلمون. ربّنا آمنّا بما انزلت و اتّبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين. و مكروا و مكراللّه والل ّه خير الماكرين) (آل عمران/52ـ54); يعنى حواريين عيسى دعوت او را اجابت كردند وخود را ياران او شمردند و در عين حال حيله كردند و خداوند بهترين حيله كنندگان است.
    داستان اين مكر و حيله به چند صورت روايت شده است كه گويا از تصورات و تخيلات راويان ناشى شده است, زيرا روايات يهود و نصارى اتفاق كامل دارند كه عيسى را مصلوب كردند, جز آن كه نصارى مى گويند كه عيسى بعد از مرگ زنده شد و گور را خالى ديدند, واين روايات مفسرين ا سلامى است كه براساس نص قرآن مجيد مى گويند,عيسى مصلوب نشد, بلكه شباهت عيسى بر چهره مرد ديگرى افتاد و دشمنان عيسى, آن مرد را بر دار كردند.
    از ميان روايات اسلامى, آنچه با متن قرآن تناسب بيش ترى دارد, آن است كه يك تن ازحواريين و نزديكان عيسى به نام يهودا اسخريوطى, دشمنان عيسى را از مجلس عيسى و حواريين با خبر ساخت و چون عساكر رومى براى توقيف عيسى به آن مجلس درآمدند, يكى ازمنافقين مجلس را به اش تباه گرفته و بر دار كشيدند, درحالى كه عيسى به آسمان رفت.
    قرآن مجيد دراين زمينه مى گويد: (و قولهم انّا قتلنا المسيح عيسى بن مريم رسول اللّه و ما قتلوه يقيناً. بل رفعه اللّه اليه و كان اللّه عزيزاً حكيماً. و ان من اهل الكتاب الاّ ليؤمننّ به قبل موته و يوم القيامة يكون عليهم شهيداً) (نساء/157ـ159); و سخن يهوديان كه گفتند: ما مسيح عيسى بن مريم كه خود را رسول خدا مى خواند كشتيم. با آن كه عيسى را نكشتند و بردار نكردند, بلكه عيسى بر آنان مشتبه ماند (كه در اثر هجرت و سياحت و رنج سفر شمايل او را ازخاطر برده بودند) و آنان كه مدعى شده و گفتند: عيسى همين است, خودشان نيز در ترديد و شك بودند و علم نداشتند, جز پيروى از گمان واحتمال. دشمنان عيسى, عيسى را نكشتند يقيناً (چرا كه عيسى كشتنى نبود. آن كه با دميدن نفس, گل را جان مى بخشد و مرده را زنده و سلولهاى ازكار افتاده چشم را به كار مى اندازد, با زخم كارد, قابل كشتن نيست) بل كه خداوند عيسى را به آسمان بالا برد. و خداوند عزيز و كاردان است. هيچ كس از اهل كتاب, چه نصارى و چه يهود, نباشند, جز آن كه قبل از مرگ عيسى به او ايمان مى آوردند, و روز قيامت گواه آنان خواهد بود; يعنى عيسى قبل از آن كه بميرد به زمين نازل مىشود و تمام يهوديان و مسيحيان به او ايمان مى آورند و روز قيامت بر همه آنان گواه خواهد بود.
    و به همين جهت است كه رسول خدا فرمود (كيف أنتم اذا انزل ابن مريم فيكم و امامكم منكم). دراين زمينه حديث شيعه و سنى فراوان است.

  5. Top | #184

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : انبياء در قرآن

    13. هنگامى كه توطئه منافقين از حواريين با دشمنان عيسى قطعى شد, خداوند عزت به عيسى گفت (يا عيسى انّى متوفّيك و رافعك اليّ ومطهّرك من الذين كفروا و جاعل الذين اتّبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيامة ثمّ اليّ مرجعكم فأحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون) (آل عم ران/55); اى عيسى من تو را بر مى گيرم و به سوى خود بالا مى برم و از معاشرت با اين كافران بركنار مى دارم و پيروان تو را ـ تا روز قيامت ـ برتر و مافوق دشمنانت قرار مى دهم و سپس همه شماها را به سوى من باز مى گرديد ومن در مسائل اختلافى شما حكومت و داورى خواهم كرد.
    (فأما الذين كفروا فأعذّبهم عذاباً شديداً فى الدنيا و الآخرة و مالهم من ناصرين ) (آل عمران/56); آنان كه كافر شده اند, در دنيا و آخرت به عذاب سختى دچار خواهم كرد و هيچ كس به فرياد آنان نتواند رسيد و آنان كه ايمان آورده اند در دنيا و آخرت به عذاب سختى دچار خواهم كرد و هيچ كس به فرياد آنان نتواند رسيد و آنان كه ايمان آورده اند و كار شايسته انجام داده اند, پاداش آنان را كامل مى كنم و خدا سيه كاران را دوست ندارد.
    در اين آيه كريمه كلمه (توفّى) در معناى اصلى آن استعمال شده است كه دريافت و برگرفتن به كمال است نه آن كه در معناى كنائى آن استعمال شده باشد و مستلزم مرگ باشد. در اصل, كلمه توفيه مفهوم مرگ را نمى رساند جز با قرينه, چنانكه در سوره زمر آيه 42 مى گويد: (اللّه يتوفّى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها); يعنى خداوند جانهاى مردم را به هنگام مرگ, دريافت مى كند و آن جانهايى را كه نمرده اند به هنگام خواب دريافت مى كند.
    وچون توفى عيسى بن مريم به معناى مرگ نيست, با جمله (ورافعك اليّ) توضيح شده است تا قرينه باشد بر اين كه سخن از مرگ در ميان نيست, چرا كه عيسى خود روح مجسم و جان اصيل است, نه مردن دارد و نه كشته شدن و لذا گفت: (وماقتلوه يقيناً بل رفعه اللّه اليه) كه شرح آن گ ذشت.
    به همين جهت است كه بعد از همين توفى كه به معناى رفع آسمانى است, خداوند عزت, عيسى بن مريم را مخاطب قرار داده, مى گويد: (يا عيسى بن مريم ءأنت قلت للناس اتخذونى و امّى الهين من دون اللّه قال سبحانك ما يكون لى ان اقول ما ليس لى بحق ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لاأعلم ما فى نفسك انك أنت علام الغيوب)(مائده/116); اى عيسى بن مريم! آيا تو به مردم گفته اى كه مرا و مادرم خداى خود بدانيد و در عوض خدا به من و مادرم التجا ببريد كه اينك مردم به تو و مادرت التجا مى برند و شما را پرستش مى كنند؟ عيسى پاسخ داد كه: خداوندا تو منزه و پاكى از آن كه من و مادرم نام تو را بر خود بنهيم. براى من كه روح قدسى تو در درونم مى جوشد شايسته نيست كه ناحق بگويم. اگر گفته بودم تو خود دانسته بودى. تو آنچه درجان من باشد مى دانى و من آنچه در جان تو باشد نمى دانم. خدايا تو داناى ن هانى. من جز فرموده تو را به مردم نگفتم من گفتم: پروردگار من كه همان پروردگار شما است, پرستش كنيد. من تا در ميان آنان بودم و گواه اعمال و رفتار آنان بودم, چنين گرايشى را از كسى نشنيدم و چون مرا قبض كردى و به سوى خود باز آوردى و در آسمان جايگا هم دادى تو خود نگهبان اعمال آنان بودى و تو برهر پديده اى چه پنهان و چه نهان گواهى. اگر آنان را عذاب كنى, اينان بندگان تواند و اختيار آنان با تو است و اگر بر آنان ببخشايى, تو عزتمند و كاردانى, خداوند گفت: اين داورى و حكومت ويژه آن روز است كه صادقان را صدق و راستى سودمند افتد و براى آنان بوستانهايى است كه از زير درختان آن نهرها جارى است. صادقان هماره درآن بوستانها جاويدند, خداوند از آنان خوشنود است وخدا ازآنان خوشنود. و اين است رستگارى بزرگ).
    اين سؤال و جواب, در هنگامى واقع شده است كه از پرواز عيسى سالهاى متمادى گذشته بود و مردم نصارى به سوى خرافات عرفانى و الوهيت عيسى مسيح و لقاح مقدس و عبادت عيسى و مريم و اقانيم ثلاثة جلب شده بودند و لذا مى گويد: (تعلم ما فى نفسى) و اين تعبير, ويژه كسانى اس ت كه قبض روح نشده باشند و در ابتداى همين آيات به رسول گرامى اسلام مى گويد: (واذ قال اللّه يا عيسى بن مريم) كه به روشنى از گذشته مسيح ياد مى كنند با آن كه عبادت اقانيم ثلاثه در زمان حيات عيسى پديد نيامده بود.

  6. Top | #185

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : انبياء در قرآن

    14. قرآن مجيد, در همين رابطه مى گويد: (انما المسيح عيسى بن مريم رسول اللّه و كلمته القاها الى مريم و روح منه فآمنوا باللّه و رسله و لاتقولوا ثلاثة انتهوا خيرالكم انما اللّه اله واحد سبحانه أن يكون له ولد له ما فى السموات و ما فى الارض و كفى باللّه وكيلاً )(نساء/171); مسيح عيسى بن مريم, تنها رسول خدا است و كلمه او كه به سوى مريم افكند و روحى ازخداى بزرگ, شما به خدا و رسولان خدا ايمان بياوريد و از سه خدا سخن مگوييد. بس كنيد كه سود شما در اين است. خدا فقط يكى است. خداوند منزه است كه صاحب فرزند باشد. آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين است, همه وهمه از جن و پرى و فرشته و آدمى مملوك خدا است. و خداوند براى وكالت و دفاع از اين وحدت كافى است. مسيح از اين كه بندگى خدا كند و خود را بنده خدا بداند, استنكاف ندارد. فرشتگان مقرب الهى نيز از بندگى خدا استنكاف ندارند. هر كس از بندگى خدا استنكاف ورزد و سرگردانى كند, خداوند همه آنان را به سوى خود فرا مى خواند و بازخواست مى كند.
    (مسيح بن مريم فقط رسول خدا است و بس. پيش از او رسولان فراوانى بوده اند و او در رسالت نيز تنها و منفرد نيست. مادرش صديقه عابده است. عيسى و مادرش هر دو غذا مى خورند و قهراً نياز به تخليه داشته اند. شما مردم بنگريد كه ما چگونه آيات خود را براى مردم توضيح مى كنيم و شما خود بنگريد كه مردم به كجا مى روند؟) به حق سوگند كه هر كس گفت: (عيسى بن مريم خدا است) كافر شده است. به اين كافران بگو: اگر خداوند بخواهد كه مسيح بن مريم را با مادرش و با همه آدميان هلاك و نابود كند, چه كسى مى تواند مانع اراده خدا باشد؟) (مائده /19)
    15. مسئله رهبانيت در ميان مسيحيان, يك سيره اختراعى است كه دانشمندان مسيحيت خود ابداع و به مرحله اجرا گذارده اند, نه آن كه يك تكليف الهى و يا سنت مسيح باشد.
    قرآن مجيد مى گويد: (وجعلنا فى قلوب الذين اتبعوه رأفة و رحمة و رهبانية ابتدعوها ما كتبناها عليم الا ابتغاء رضوان اللّه فمارعوها حتى رعايتها فآتينا الذين آمنوا منهم اجرهم و كثير منهم فاسقون) (حديد/27); ما در دلهاى پيروان مسيح رأفت و رحمتى ويژه قرار داديم. و رهبانيت و ترك دنيا كه خود اختراع كردند و سنت نهادند. ما بر آنان فرض و مكتوب نكرده ايم كه تارك دنيا باشند. ما برآنان فرض و مكتوب نموديم كه رضايت خدا را جويا شوند, و آنان به منظور تحصيل رضايت خدا اين سنت را در پيش گرفتند و با وجود اين كه خودخواهان و داوط لب گشته اند, رعايت اين سنت را چنان كه بايد و شايد نمى كنند. از اين روست كه ما به مؤمنان راهبان پاداش آنان را مى دهيم ولى بيش تر راهبان فاسق و نابكارند. گويا راهبان مسيحيت, عنوان راهبگى و ترك دنيا را از شيوه زهد وبى توجهى مسيح به دنيا گرفته باشند و ترك از دواج را نيز از آن سرور گرفته اند كه عيسى ازدواج نكرد.

صفحه 19 از 19 نخستنخست ... 91516171819

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi