قرآن مجيد بسيارى از مسائل علمى را روشن كرده است, بويژه آن رشته دانشهايى كه با تربيت فكرى و دينى بشر در تماس مى باشد. امام صادق(ع) مى گويد:
(من زاده رسول خدايم, من كتاب خدا را مى شناسم . آغاز آفرينش و برنامه كائنات دركتاب خدا درج است. اخبار آسمان, اخبار بهشت و دوزخ, آينده زندگى و گذشته گيتى در كتاب خدا درج است. من همه اين مسائل را مى دانم, گويا كه دركف دست خود مى نگرم. خداوند تبارك و تعالى م ى گويد: كتاب من بيانگر همه پديده هاست.)
(صحيح الكافى, حديث 31و32)
اگر اصحاب رسول خدا با علم و دانش انس كافى مى داشتند, مسائل علمى را از رسول خدا مى پرسيدند. ولى در زمان رسول خدا مسائل علمى مورد پژوهش قرار نگرفت, زيرا كم تر كسى بود كه شوق واستعداد اين علوم ومعــارف را داشـته باشد. ولازم بود كه رسول خدا (ص) معارف قرآنى را با جانشين خود (على بن ابى طالب) درميان نهد تا در فرصت مناسب به نشر آن بپردازد. بعد از رسول خدا كه ديگران بر مسند آن سرور تكيه زدند, بدين جهت كه خود از معارف قرآنى بى خبر بودند, به ديگران ميدان دادند تا دراين زمينه اظهار نظر نمايند. ازيك سو به يهوديان و نصرانيان فرصت دادند تا مانند (تميم دارى) و (وهب بن منبه) معارف نصارى و يهود را دركنار قرآن مطرح كنند ونيازى را كه درجامعه اسلامى مشهود مى شد و رفته رفته رو به فزونى مى نهاد, برطرف سازند, گرچه با خرافات و لاطائلات همراه باشد! بدين سا ن بود كه درمسائل مختلف علمى ومذهبى, اسرائيليات يهود رواج و رونق گرفت!
از طرف ديگر, دانشمندان خود رو پا به عرصه وجود نهادند, و با افكار خرافاتى وكودكانه خود, مسائل علمى ومعارف قرآنى را حلاجى نمودند. اين دانشمندان خود رو بيش تر از موالى روم وايران بودند كه استعداد علمى و فكرى داشتند, اما از زبان عرب و رموز واسرار آن اطلاع كا فى نداشتند, زيرا در عهد آنان هنوز ادبيات زبان عرب به صورت صرف و نحو ومعانى وبيان, تدوين و تبيين نشده بود وبيگانگان فقط از طريق معاشرت با مردم بازارى ومحاوره با عرف عرب مى توانستند زبان عربى را بياموزند و گاه نيز بنويسند و بخوانند, بى آن كه ازكنايات و است عارات و تشبيهات لطيف آن نكته اى بياموزند.
دراين دوره سياه تاريخ اسلام است كه افكار خرافى و ساده و كودكانه در لابه لاى تفسير و فقه و كلام ومعارف نفوذ كرد و دور از مبانى فكرى و علمى و عقلانى پايه گذار هرگونه اختلاف وجهالت گشت.
البته قرآن مجيد به زبان عربى روشن نازل شده است و اگر كسى به قواعد علمى و نكات قرآن به گونه اى دقيق و عميق بينديشد واز مشعل هدايت اهل بيت پرتو بگيرد, مى تواند با معارف قرآن آشنا گردد.
از جمله اين معارف, مسأله آغاز آفرينش است كه اينك به عنوان (درحاشيه تاريخ انبياء) مطرح مى شود.