توصيه ها و دستور العمل هاي اخلاقي مرحوم علامه محمد حسين طباطبايي(ره)
«يك وقت عازم زيارت بيت الله الحرام بودم، براي عرض سلام و خداحافظي خدمت علامه رفتم و گفتم نصيحتي بفرماييد كه به كارم بيايد و توشه راهم باشد. اين آيه مباركه را قرائت فرمودند:
«فاذكروني اذكركم:
به ياد من باشيد تا من به ياد شما باشم.» (بقره/152)
علامه مي افزايد:
«به ياد خدا باش تا خدا به يادت باشد، اگر خدا به ياد انسان بود، از جهل رهايي مي يابد و اگر در كاري مانده است خداوند نمي گذارد عاجز شود و اگر در مشكل اخلاقي گير كرد خدايي كه داراي اسماء حسني است و متصف به صفات عاليه، البته به ياد انسان خواهد بود.»
هنگامي كه مرحوم علامه پاسخ نامه دوست خود، آيت الله مرندي را نوشته و در پاكت مي گذارد و به يكي از بستگان مرحوم مرندي مي دهد تا به وي برساند، آن شخص به علامه عرض مي كند: آقا! مطلبي هم براي من بنويسيد. علامه طباطبائي تكه كاغذي برداشته و با خط زيباي خودشان مي نويسند:
«خدا را فراموش مكن!»
قرآن
استاد امجد مي گويد:
«هرگاه از ايشان مي پرسيدم: چگونه قرآن بخوانيم؟ مي فرمودند :
«توجه داشته باشيد كه كلام الله است.»
در اينجا مناسب است به دو روايت بسيار لطيف و عميق اشاره شود كه اگر معناي ژرف و خاص «تجلي» را بدانيم و التفات داشته باشيم كه كلام از متكلم جدا نيست، آن دو را جامع ترين روايت در معرفي قرآن خواهيم دانست:
1- حضرت مولي الموحدين علي(ع) مي فرمايند:
«فتجلي ـ سبحانه ـ لهم في كتابه من غير أن يكونوا رأوه بما أراهم من قدرته:
پس خداوند سبحان، در كتابش (قرآن) بر بندگان، بي آن كه (بتوانند) او را ببينند، تجلي كرد به آنچه از توانايي اش به آنان نشان داد.»
2- حضرت صادق(ع) فرمودند:
«(والله) لقد تجلي الله لخلقه في كلامه ولكنهم لايبصرون:
(به خدا قسم كه) خداوند در سخن خويش (قرآن) بر آفريدگان خود تجلي كرده، اما آنان او را نمي بينند (و توجه ندارند.)»