با بررسى آيات و روايات به اين نتيجه می رسيم كه بسيارى از مشكلات در زندگى، متأثر از معصيت الهى است و افراد، بدون در نظر گرفتن اين مهم، فرد يا جامعه را مقصر مشكلات خويش می پندارند. علت اين پندار، آن است كه در برخى موارد، رابطه گناه با مصيبتى كه از آن ناشى می شود، كم و بيش قابل درك است؛ امّا در بسيارى موارد، محسوس نيست و شخص، دنبال علت ديگرى می گردد.
▼ỗ▼ỗ▼ آثار فردی گناه ▼ỗ▼ỗ▼
گاه ارتكاب گناه سبب می شود انسان از انجام عبادتى محروم شود؛ چنانكه امام صادق عليه السلام می فرمايد:
«اِنَّ الرَّجُلَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلاَةَ اللَّيْلِ وَاِنَّ عَمَلَ السَّيِّىءِ اَسْرَعُ فِى صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِّينِ فِى اللَّحْمِ؛(1)
آدمى گاهى گناه می كند و بر اثر آن از نماز شب محروم می شود. تأثير كار زشت در انسان سريعتر از تأثير كارد در گوشت است.»
به سبب ارتباط بين محروميتها و مصيبتها و گناه است كه وقتى مشكل براى برخى بزرگان پيش می آمد، فكر می كردند چه خطايى كرده اند كه باعث اين مصيبت شده است.
قساوت قلب،(2) ذلّت و بيچارگى،(3) گرفتارى و رنج،(4) بسته شدن مراكز ادراك،(5) سختى و تنگدستى در زندگى،(6) تغيير نعمتهاى الهى(7) و... برخى از آثار گناه به شمار می رود.