از آنجا كه حضرت جواد علیه السلام نخستين امامى بود كه در كودكى به منصب امامت رسيد ، طبعا نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه :
چگونه يك نوجوان مى تواند مسئوليت حساس و سنگين امامت و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟
آيا ممكن است انسانى در چنين سنى به آن حد از كمال برسد كه بتواند جانشين پيامبر خدا باشد؟
و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟
در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت:
درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولا حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند ،
ولى چه مانعى دارد كه خداوند قادر حكيم، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از بندگان خاص خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند.
در جامعه بشريت از آغاز تا كنون افرادى بودهاند كه از اين قاعده عادى مستثنا بوده اند و در پرتو لطف و عنايت خاصى كه از طرف خالق جهان به آنان شده است در سنين كودكى به مقام پيشوايى و رهبرى امتى نائل شده اند.
براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلا مواردى از اين استثناها را يادآورى مى كنيم: