صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 24

موضوع: وداع با حضرت زهرا(سلام الله علیها)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    و آنگاه که رسول گرامی صلی الله علیه و آله رحلت فرمود، حضور زهرا سلام الله علیها که خلقاً و خلقاً شباهتی تام به پدر داشت برای او موجب تسلای دل بود و قوت قلب، ولی این که از آن همراه همدل، تنها جسم بی روحی باقی مانده که آن نیز تا ساعتی دیگر در دل تیره خاک مأوا می‌گیرد و این چنین است که در مدینه امشب، هیچ دل و جانی را محزون‌تر از علی نخواهی یافت.


    و اما یتیمان زهرا، حسنین به همراه زینب و ام‌کلثوم علیهم السلام. اینان نیز در کنار پیکر مادر که لحظاتی پیش علی علیه السلام به دستیاری «اسماء بنت عمیس» او را غسل داده و در کفن پیچیده بود، مویه می‌کنند و هر یک به زبانی با مادر خفته در آغوش مرگ، نجوا می‌نمایند و البته حسن و حسین را سوز دیگری است. چرا که همواره میان مادر و پسر، انس و علاقه‌ای بوده که دختران را از آن بهره‌ای نبوده کما این که میان پدر و دختر نیز الفتی بوده که پسران را نه، و از همین روی آنگاه که فرزندان زهرا سلام الله علیها بر پیکر مادر افتاده و صدا به گریه و ناله بلند کرده بودند: «واقعه‌ای رخ داد که قلم از شرح و تحلیلش عاجز و ناتوان است، قضیه‌ای که قوانین طبیعت را زیر پا می‌نهد و از قواعد ماوراء الطبیعی نشأت می‌یابد، قضیه‌ای که در حد خود عجیب است زیرا که خرق عادت و سنن طبیعی را می‌نماید. علی علیه السلام می‌فرماید: در آن هنگام - که با یتیمان فاطمه در گریه و اندوهشان همراه بودم - خدای را شاهد می‌گیرم که فاطمه نیز شروع به ناله و آه نموده و دست‌های خویش را از کفن بیرون آورده و دو پسر خویش را مدتی به خویش چسبانید.»(2) «این منظره برای اهل آسمان نیز که چشمانشان متوجه و خیره به آن نقطه از منزل علی علیه السلام گردیده بود سخت تکان دهنده بود پس تعجبی ندارد فرشتگان نیز ضجه زنند و با اهل آن خانه در گریه همراهی نمایند. و مانعی نیز نخواهد داشت که علی علیه السلام صدای یکی از آنان را بشنود که ندا می‌دهد: یا علی! آن دو را از روی بدن مادر بلند کن چرا که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. حبیب و دوست یعنی خداوند، مشتاق حبیبه خود فاطمه زهراست. امام پیش آمد تا دو طفل خود را از سینه مادر بلند کند در حالی که از دو چشم او اشک به شدت می‌بارید.»(3)




    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ... شب به نیمه نزدیک می‌شود. علی علیه السلام به آسمان می‌نگرد. مبادا سپیده سر زند و وصیت زهرا سلام الله علیها که فرموده بود: «وصیت می‌کنم ترا که نگذاری بر جنازه من حاضر شوند یکی از آنهایی که بر من ستم کردند و حق مرا گرفتند؛ چه ایشان دشمن من و دشمن رسول خدایند و نگذاری که احدی از ایشان و اتباع ایشان بر من نماز کنند و مرا در شب دفن کنی در وقتی که دیده‌ها در خواب باشد.»(4)


    قاصدی فرا می‌خواند و به سوی برخی خویشان و اصحاب گسیل می‌دارد. «عمار و مقداد و عقیل و زبیر و ابوذر و سلمان و بریده و گروهی از بنی‌هاشم»(5) یکی یکی و به آرامی وارد می‌شوند. همگی می‌دانند که باید سکوت کرده و صدا به ناله بلند نکنند، مبادا منافقان مدینه از خواب نوشین(!) بیدار شده و در راه اجرای وصیت زهرا سلام الله علیها مانع شوند. بغض گلوها را می‌فشرد و سینه‌ها مالامال درد و اندوه است، ولی خفقان حاکم بر مدینه جرأت نالیدن را از آنان گرفته و به ناچار باید سکوت کرده سکوتی که صد البته از هزاران فریاد رساتر است، چرا که در آینده‌ای که با طلوع سپیده چهارم جمادی الثانی سال یازدهم هجری، آغاز می‌شود تا همیشه تاریخ، وجدان‌‌های بیدار و جان‌های آگاه را به پاسخ جوئی از این سؤال فرا می‌خواند که: چه اتفاقی روی داده و چه شرایطی بر جامعه مسلمانان حاکم شد که تنها دو ماه و اندی از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله گذشته، باید مراسم تشییع پیکر تنها یادگارش در سکوت و شبانه برگزار گردد





    امضاء



  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ... چون شایستگان مدینه برای اقامه نماز بر جنازه زهرا سلام الله علیها، گرد آمدند، علی علیه السلام به امامت ایستاد و حاضران به همراه او و در قفای او، بر پیکر دخت رسول صلی الله علیه و آله، نماز گزاردند. آنگا پیکر نحیف زهرا سلام الله علیها را بر دوش جسم، و اندوه عظیم فقدانش را بر دوش جان گذارده و تا محل دفن پیش آوردند. علی علیه السلام مکان خاکسپاری صدیقه طاهره سلام الله علیها را می‌نمایاند و گروهی از همراهان به حفر قبر مشغول می‌شوند.

    ... اینک قبر آماده است. ولی کدام دست را یارای آن است که خورشید را در دل زمین پنهان کند؟! علی علیه السلام هم که باشی؛ باز در این کار سترگ از یاری دیگران گریزی نخواهی داشت!! جمعی از اصحاب به یاری شما می‌آیند و آن پیکر نحیف و لاغر را نزدیک قبر می‌برند. علی علیه السلام خود داخل قبر می‌شود. با دستانی لرزان و قلبی اندوهناک، پیکر زهرا سلام الله علیها را می‌گیرد تا در گودال قبر قرار دهد. «ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده‌اند که چون آن حضرت را خواستند که در قبر گذارند دو دست از میان قبر پیدا شد شبیه به دست‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن حضرت را گرفت و به قبر برد.»(6) و علی علیه السلام به نجوا پرداخت: «ای زمین امانت خود را به تو سپردم، این دخت رسول خداست، بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله. ای صدیقه تو را به کسی تسلیم کردم که از من به تو سزاوارتر و شایسته‌تر است، و راضی شدم برای تو آنچه را که خدای تعالی برای تو راضی شود.»(7)

    آنگاه خشت‌ها را چید و از قبر خارج شد. قبری که محبوب‌ترین خلق خدا را بدان سپرده بود. قبری که شبیه‌ترین خلق خدا از حیث سیما و رفتار به رسول الله در آن خفته بود. قبری که پیکر بهترین حامی و یاورش را در بر گرفته بود. ولی اگرچه جسمش از آن گودال بیرون آمد ولی یقیناً دل و جانش هنوز در کنار زهرا سلام الله علیها بود.




    امضاء



  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ... اطرافیان به کار خاک افشانی پرداختند و آرام آرام گودال از انبوهی از خاک پر شد و علی علیه السلام فقدان زهرا سلام الله علیها را با تمام وجود احساس کرد. تا پیش از این لحظه اگرچه زهرا سلام الله علیها دیگر با او سخن نمی‌گفت و نگاه مهربانش را در نگاه او گره نمی‌زد، ولی باز هم حضور آن پیکر بی روح باعث تسلای خاطرش بود، و با نگاه بدان، قدری آرام می‌گرفت، ولی حال دیگر حتی آن جسم بی جان هم حضور ندارد و علی علیه السلام با تمام وجود، بار سنگین اندوه و فراق را بر پشت خویش و در دل آگاه و پر دردش احساس می‌کند و اینجاست که آن کوه صبر و استقامت و قامت استوار امامت لب می‌گشاید و سوگوارانه مویه می‌کند و نخست رسول گرامی را مخاطب قرار داده و به او می‌گوید:

    در خانه گلین و محقر علی علیه السلام بساط سوگواری رونقی دو چندان دارد!! علی با قلبی آکنده از اندوه، خاطرات روزهای با زهرا بودن را از نظر می‌گذراند و غریبانه می‌گرید. گاه گذشته را می‌کاود و گاه چشم دل به آینده خیره می‌کند. آینده‌ای که باید بی حضور زهرا از میان «حوادث»، ناچار عبور کند. علی خود مرد حماسه‌ها و حادثه‌هاست. مرد لیلة المبیت و لیلة الهریر، مرد یوم البدر و یوم الاحد، مرد خندق و خیبر و صدها حادثه کوچک و بزرگ دیگر، ولی آنچه او را در این حوادث استوار می‌داشت، دو چیز بود؛ یکی ایمان بی چون و یقین متقن به هستی‌بخش یکتا و دیگر حضور پر طراوت و با صلابت رسول الله صلی الله علیه و آله، که به او و دیگر مؤمنان قوت قلب می‌بخشید.


    امضاء



  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    «سلام بر تو ای رسول خدا از من سلام بر تو از دخترت و زیارت کننده‌ات و آن کس که بقعه شما در خاک آرمیده، خدا زود رسیدن او را نزد تو برایش برگزیده.


    ای رسول خدا! شکیبایی‌ام از فراق محبوبه‌ات کم شد و خودداریم در فراق سرور زنان جهان از بین رفت جز این که من در پیروی از تو که در مصیبت‌ها گریه می‌کردی گریه می‌کنم ولی با توجه به تأثری که من در فقدان شما داشتم در این مصیبت جای تسلیت و خویشتن داری‌ام وجود دارد.

    زیرا من سر تو را در لحد آرامگاهت نهادم ، بعد از آن که جان مقدس به میان گلو و سینه من ریخت (هنگام جان دادن سرت بر سینه من بود) و من به دست خود چشمانت را بستم.

    و انجام مراسم غسل و کفن و دفن تو را من عهده‌دار بودم.

    آری در برابر تقدیر خدا جز قبول چاره‌ای نیست

    که می‌فرماید:

    انالله و اناالیه راجعون ؛ پس امانت پس گرفته شد. و گروگان دریافت گشت.

    ای رسول خدا!

    اما اندوهم همیشگی است، و اما شبم در بی خوابی می‌گذرد، و غم پیوسته در دلم خانه کرده است.

    تا خدا خانه‌ای را که تو در آن اقامت داری برایم برگزیند.

    غصه‌ای دارم که دلت را خون می‌کند و اندوهی دارم که به جوشش در آمده است.

    چه زود خدا میان ما جدائی انداخت و من از این فراق به خدا شکایت می‌برم.

    و به زودی دخت شما برای شما خبر خواهد آورد که امت شما بر علیه من با یکدیگر همدست شدند.

    و برخوردن حق وی نیز.

    سرگذشت ما از او بپرس و گزارش را از او بخواه. زیرا چه بسا درد دل‌هایی داشت که چون آتش در سینه‌ات می‌جوشید و در دنیا راهی برای گفتن آن نیافت.


    ولی به زودی خواهد گفت و خدا، داوری خواهد کرد که او بهترین داوران است.

    و سلام بر هر دوی شما باد ای رسول خدا !

    سلام وداع کننده‌ای که؛

    نه دلتنگ است و نه خشمگین زیرا اگر از اینجا برگردم به واسطه دل تنگی‌ام نیست.

    و اگر بمانم به واسطه بدگمانی به آنچه خدا به صابران وعده فرموده نمی‌باشد.




    امضاء



  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به به!

    باز هم بردباری مبارک‌تر و پسندیده‌تر است.

    و اگر بیم چیرگی دشمنان بر ما نبود،

    در کنار قبر تو ای فاطمه اقامت اختیار می‌نمودم.

    و درنگ نزد تو را مانند معتکفان بر می‌گزیدم.

    و مانند مادری که جوانش مرده باشد بر این مصیبت بزرگ می‌گریستم.

    آری پیامبر، در محضر خدا، دختر تو مخفیانه به خاک سپرده شد.

    و با زور و قهر حقش را خوردند. و علناً وی را از ارثش باز داشتند. با آن که زمان رفتن شما از دنیا طولانی نشده بود. و یاد شما کهنه نگردیده بود.

    پس ای رسول الله! من شکایت فقط به سوی خدا می‌برم.

    و بهترین دلداری از جانب توست (چون تو درباره صبر بسیار سخن گفتی)

    پس درودهای خدا بر فاطمه و بر تو یا رسول الله و رحمت و برکات خدا.»(9)

    ... چون خطبه تمام گشت، به کار ساختن قبر پرداخت و صورت چندین قبر تازه را در مکان‌های متفاوت ایجاد کرد، تا منافقان مدینه از مکان دفن زهرا سلام الله علیها مطلع نشوند و وصیت آن یکتا گوهر اقیانوس نبوت به بهترین شکلی اجراء گردد. محدث قمی(ره) می‌گوید: «حضرت امیر علیه السلام بر دور قبر آن حضرت هفت قبر دیگر را آب پاشد که قبر آن مظلومه در میان آنها مشتبه باشد، و به روایت دیگر قبر آن حضرت را با زمین هموار کرد که علامت قبر معلوم نباشد. اینها برای آن بود که عین موضع قبر آن حضرت را ندانند و بر قبر او نماز کنند و خیال نبش قبر آن حضرت را به خاطر نگذرانند و به این سبب در موضع قبر آن حضرت اختلاف واقع شده است. بعضی گفته‌اند که در بقیع است نزدیک قبور ائمه بقیع علیهم السلام و بعضی گفته‌اند مابین قبر حضرت رسالت صلی الله علیه و آله و منبر آن حضرت مدفون است، زیرا که حضرت رسول اکرم فرمودند: مابین قبر من و منبر من باغی است که از باغ‌های بهشت و منبر من بر دری است از درهای بهشت. و بعضی گفته‌اند که آن حضرت را در خانه خود دفن کردند و این اصح اقوال است چنانکه روایت صحیحه بر آن دلالت می‌کند.»(10)




    امضاء



  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پی‌نوشت‌ها:

    1- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 690، کلام 9.
    2- فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی، ترجمه دکتر حسین فریدونی، ص 601.
    3- همان، ص 602.
    4- منتهی الامال، شیخ عباس قمی، تحقیق و ترجمه: صادق حسن زاده، ص 301، ج اول .
    5- همان، ص 304 .
    6- همان.
    7- فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی، ترجمه دکتر حسین فریدونی.
    8- اصول کافی، ثقة الاسلام کلینی، ترجمه شیخ محمدباقر کمره‌ای، ج 3، ص 321، ص 605 .
    9- فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت، سیدمحمد کاظم قزوینی، ترجمه دکتر حسین فریدونی، ص 607 تا ص 611 .
    10- منتهی الامال، شیخ عباس قمی، تحقیق و ترجمه: صادق حسن زاده، ص 304 .
    منبع:
    روزنامه کیهان، 16/4/84 ، محتشم مومنی
    امضاء


  9. تشكرها 4


  10. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    یا رسول اللَّه دخترت برایت خبر مى آورد كه امت اجتماع كردند و خلافت را از من گرفتند.

    حق زهرایت را غصب نمودند.

    یا رسول اللَّه احوال و اوضاع را با اصرار از فاطمه (علیهاالسلام) بپرس.

    زیرا چه بسیار درد دلهایى داشته كه نتوانسته اظهار كند، ولى براى تو خواهد گفت




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  11. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,624
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,519
    مورد تشکر
    14,342 در 5,338
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اشعاری زبان حال حضرت علی(ع) درفراق حضرت زهرا(س)

    ز فراغت آتش غم، کشد از دلم زبانه
    ز کجا بجویمت من، ز که پرسمت نشانه

    تو گلی و من چو مرغی، ز خزان جان گدازت
    بفغان و آه و زاری، به لبم بود ترانه

    به کدام حسرت آخر، کشم آه و اشک ریزم
    که غمت بود چو دریای عمیق بیکرانه

    نرسیده بود عمرت عجبا به هجده سال
    که نمود قامتت خم، صدمات این زمانه

    نرود ز یادم ای گل، که بگفتی آخرین دم:
    چو بمیرم این بدن را، تو بشوی خود شبانه

    کشد این سخن علی را، که میان گریه گفتی:
    تو خود ای علی به خاکم بسپار مخفیانه

    که زده است بر تو سیلی،که شکسته پهلوی تو؟
    که ببازوانت ای گل، زده است تازیانه؟

    به کجا روم پس از این، بکه درد دل بگویم
    که اسیر غم نداند، بکجا شود روانه

    ز یتیمی حسین و حسن و دو دختر من
    شده خانه‌ام پریشان چو خراب آشیانه

    چه به زینبت بگویم، چو ترا ز من بخواهد
    چه کنم چگونه یا رب بروم بسوی خانه

    به خدا قسم که جای تو بود همیشه خالی
    همه جا لهیب غمها، کشد از دلم زبانه


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  12. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در تاریكى شب متوجه قبر رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم)
    شد و عرض كرد:

    سلام بر تو اى رسول خدا، از من و از جانب دختر عزیزت كه هم
    اكنون به خدمتت مى رسد، و در جوارت مدفون شد، و زودتر از همه به تو پیوست.

    یا رسول اللَّه صبر من تمام شد، اما چاره اى ندارم،
    باید چنانكه در مصیبت تو صبر كردم در فراق زهرا (علیهاالسلام) نیز شكیبایى نمایم.

    یا رسول اللَّه تو در دامن من قبض روح شدى.
    دیدگانت را من بستم.
    من بودم كه بدن شریفت را در قبر نهادم.

    آرى صبر مى كنم و میگویم:
    انا للَّه و انا الیه راجعون.

    یا رسول اللَّه آن ودیعه را كه به من سپرده بودى
    هم اكنون به سویت بازگشت.

    زهرا از دست من ربوده شد.
    زمین و آسمان از نور و زیبایى افتاد.

    یا رسول اللَّه اندوه مرا پایانى نیست.
    خواب به دیدگانم راه ندارد.


    غم و غصه هاى من تمام نمى شود مگر این كه بمیرم و به نزد تو بیایم.
    همانا غم و اندوهى است كه از جراحت هاى قلب جارى مى شود.

    غصه اى است كه تهییج و تحریك شده است.
    انجمن با صفاى ما چه زود از هم پاشید؟!

    درد دلم را با خدا مى گویم.






    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 13-04-2013 در ساعت 20:20
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi