صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24

موضوع: وداع با حضرت زهرا(سلام الله علیها)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    khmgin وداع با حضرت زهرا(سلام الله علیها)




    llı.. llı..ıl وداع با حضرت زهرا (س) llı.. llı..ıl







    امشب دل سنگ کوچه ها می گرید

    یک شهر، خموش وبی صدا می گرید

    تشییع جنازه غریب زهراست

    تابوت به حال مرتضی می گرید





    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 13-03-2016 در ساعت 09:38
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    صداى گریه از خانه ى زهرا (علیهاالسلام) بلند شد

    اهل مدینه خبردار شدند صداى ضجه و شیون از شهر بلند شد


    به سوى خانه ى حضرت على حركت نمودند ، على (علیه السلام) نشسته بود
    و حسن و حسین اطرافش گریه مى كردند.

    ام كلثوم مى گریست و مى فرمود:
    یا رسول اللَّه اكنون تو را از دست دادیم.


    مردم بیرون خانه اجتماع نموده و در انتظار خروج جنازه ى زهرا بودند.

    ناگاه ابوذر از خانه خارج شد و به مردم گفت:
    پراكنده شوید چون تشییع جنازه به تأخیر افتاد.





    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 13-04-2013 در ساعت 14:21
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    على بن ابى طالب (علیه السلام) به اتفاق اسماء، در همان
    شب فاطمه (علیهاالسلام) را غسل داد و كفن كرد.

    كودكان یتیم فاطمه اطراف جنازه مادر گریه مى كردند.

    وقتى از غسل و كفن فاطمه فارغ شد صدا زد:
    اى حسن، اى حسین، اى زینب، اى ام كلثوم
    بیایید با مادرتان وداع كنیدكه دیگر او را نخواهید دید.

    یتیمان زهرا (علیهاالسلام) روى جنازه ى نازنین مادر
    افتاده مى بوسیدند و مى گریستند.


    على (علیه السلام) یتیمان را از روى جنازه ى مادر برداشت.

    بر جنازه نماز خواندند و آنرا حركت دادند.

    عباس و فضل و مقداد و سلمان و ابوذر و عمار و حسن و حسین (علیهماالسلام)
    و عقیل و بریده و حذیفه و ابن مسعود در تشییع جنازه شركت نمودند.

    جنازه را در تاریكى شب، آنگاه كه چشم ها بخواب بود،
    آهسته آهسته در سكوت مطلق، به جانب قبر حركت دادند
    مبادا منافقین بفهمند و از دفن مانع شوند.


    جنازه را كنار قبر زمین نهادند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) خودش
    بدن نازنین همسرش را برداشت و داخل قبر گذاشت
    و با تعجیل تمام، خاك بر قبر ریختند.







    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مراسم دفن را در كمال خفا و پنهانى و با سرعت انجام دادند.

    مبادا دشمنان مطلع شوند و از دفن زهرا (علیهاالسلام) مانع گردند.

    اما همین كه على (علیه السلام) از دفن فارغ شد
    غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد.

    اى خدا! چگونه یادگار رسول خدا را در زمین مدفون نمودم!

    چه همسر مهربان و با صفا و صداقت و پاكدامن و فداكارى را از دست دادم!

    خدایا بواسطه ى دفاع از من چه صدماتى را تحمل كرد!

    چقدر در خانه ام زحمت كشید!

    آه از دردهاى درونى زهرا!

    آه از پهلوى شكسته و بازوى ورم كرده و كودك سقط شده ى زهرا!

    خدایا امیدوار بودم تا آخر عمر با همسر مهربانم بسر برم،
    اما افسوس و صد افسوس كه مرگ در بین ما جدایى افكند،

    آه با كودكان یتیم زهرا چكنم؟.





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,624
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,519
    مورد تشکر
    14,342 در 5,338
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اشعاری زبانحال امام علی (ع)درفراق حضرت زهرا(س)

    دیده بستی پا سوی قبله کشیدی وای من
    تا نمردم چشم خود را باز کن زهرای من

    من به احزاب و احد یک دم نلرزیدم ولی

    تا تو افتادی ز پا لرزید دست و پای من

    کاش جانم با نفس از سینه می‌آمد برون

    کاش می‌مردم مدینه نیست دیگر جای من

    روزها لب بسته از فریاد و می‌سوزم خموش

    حبس در دل گشته حتی نالۀ شب‌های من

    قنفذ بیدادگر جان مرا از من گرفت

    تو زمین خوردی و از هم شد جدا اعضای من

    آفتاب طلعتت از ابر سیلی شد سیاه

    زین مصیبت تیره شد در چشم من دنیای من

    در عزای تو تمام عمر من شد احتضار

    با فراق تو شده هر شب، شب احیای من

    تو به خود از درد پیچیدی و نگشودی لبی

    تا نیاید از جگر یک لحظه واویلای من

    حیف باغ آرزوهای مرا آتش زدند

    رفت از کف غنچۀ من لالۀ حمرای من


    (سازگار)

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,624
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,519
    مورد تشکر
    14,342 در 5,338
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ای تکیه گاه شانه ی بی یاورم مرو
    ای بوسه گاه زخمی بال و پرم مرو

    بر زندگی ساده نه ساله رحم کن

    من التماس می کنمت همسرم مرو

    روز مرا چو چادر خاکی سیه مکن

    ای قبله گاه نور بیا از حرم مرو

    دستم به دامنت قسمم را قبول کن

    زهرا به حق اشک دو چشم ترم مرو

    خیبر شکن ببین که به زانو در آمده
    بی تو غریب می شوم ای همسرم مرو

    باور نمی کنی که بدون تو بی کسم

    کی می شود جدایی تو باورم مرو

    سنگ صبور من بروی بهر درد دل

    سر تا کمر به چاه فرو می برم مرو

    آنکه ز ساقه تو را شکست«تبت یداه»

    یاس کبود من گل نیلوفرم مرو

    زینب شبی لبش در گوشت نهاد و گفت

    کردم دعا که خوب شوی مادرم مرو

    (قاسم نعمتی)



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,624
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,519
    مورد تشکر
    14,342 در 5,338
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ای آشناترین چه غریبانه می روی

    مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی

    ما که بنای دوری از هم نداشتیم

    بانوی خانه بی علی از خانه می روی

    آخر هم آرزو به دل زینبین ماند

    گیسوی طفل را نزدی شانه، می روی

    بودی کبوتر و به پرستو بدل شدی

    هم زود، هم کبود از این لانه می روی

    گر چه مرا نبردی و تنها گذاشتی
    راحت شدی از آن همه دردی که داشتی

    امشب که غسل دادم و شستم تن تو را

    فهمیدم از چه نای نفس هم نداشتی

    فهمیدم عاقبت که چرا موقع نماز

    هر بار بین سجده گل لاله کاشتی

    فهمیدم عاقبت که چرا پیش محرمت

    یک لحظه معجر از سر خود بر نداشتی

    (علی صالحی)


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    وداع با مادر



    حضرت امیر علیه السّلام می‏‌فرماید: به خداوند سوگند من متصدی امر آن بانو شدم و بدن وی را از زیر پیراهن غسل

    دادم، به خداوند سوگند که بدن فاطمه زهرا پاک و مطهّر بود، آنگاه بدن مقدس او را از باقیمانده حنوط پیامبر اسلام

    صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم حنوط کردم، سپس پیکر مبارکش را در میان کفن‌هایش جای دادم و چون تصمیم گرفتم کفن

    او را گره بزنم، صدا زدم:




    ای امّ کلثوم، زینب، سکینه، فضّه، حسن و حسین! بیایید و مادر خود را برای آخرین بار ببینید، روز فراق آمد و

    ملاقات شما در بهشت خواهد بود.




    حسن و حسین علیهماالسّلام در حالی آمدند که فریاد می‏‌زدند: آه از این حسرتی که هیچ وقت به علّت از دست دادن

    جدّمان، پیامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت.




    ای مادر حسن و حسین! هنگامی که جدّ ما حضرت محمّد مصطفی را ملاقات نمودی سلام ما را به آن حضرت برسان

    و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم!




    حضرت علی علیه‌السّلام می‏‌فرماید: من خداوند را شاهد می‏‌گیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دستهای خود را دراز

    نمود و حسنین را چند لحظه‌ای به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفی از آسمان ندا در داد:




    ای ابوالحسن! حسنین را از روی سینه فاطمه بردار، به خداوند سوگند که ملائکه آسمانها را گریان کردند، زیرا

    دوست مشتاق لقای دوست است.




    حضرت امیر علیه‌السّلام می‏‌فرماید: من حسنین را از روی سینه زهرا برداشتم‏.





    امضاء



  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    علی در سوگ زهرا علیهماالسلام




    ... ساعتی چند از شب گذشته است. شبی به غایت تاریک از نخستین شب‌های جمادی الثانی، که ماه هنوز فرصت نورافشانی و خودنمایی و جلوه‌گری نیافته است. مدینه را سکوتی غریب فراگرفته و چشمان بی‌فروغ منافقان، علیرغم همدردی کاذبانه با علی علیه السلام و خانواده‌اش در شهادت زهرا سلام الله علیها، در خوابی آرام(!) فرو رفته و رؤیاهای شیرین(!) را تجربه می‌کنند. و در این میان تنها، عده‌ای معدود از ساکنان شهر رسول الله صلی الله علیه و آله، در اندوه این مصیبت بی‌بدیل، در غربتی جانسوز سرشک غم از دیدگان فرو می‌ریزند.


    اما در خانه گلین و محقر علی علیه السلام بساط سوگواری رونقی دو چندان دارد!! علی با قلبی آکنده از اندوه، خاطرات روزهای با زهرا بودن را از نظر می‌گذراند و غریبانه می‌گرید. گاه گذشته را می‌کاود و گاه چشم دل به آینده خیره می‌کند. آینده‌ای که باید بی حضور زهرا از میان «حوادث»، ناچار عبور کند. علی خود مرد حماسه‌ها و حادثه‌هاست. مرد لیلة المبیت و لیلة الهریر، مرد یوم البدر و یوم الاحد، مرد خندق و خیبر و صدها حادثه کوچک و بزرگ دیگر، ولی آنچه او را در این حوادث استوار می‌داشت، دو چیز بود؛ یکی ایمان بی چون و یقین متقن به هستی‌بخش یکتا و دیگر حضور پر طراوت و با صلابت رسول الله صلی الله علیه و آله، که به او و دیگر مؤمنان قوت قلب می‌بخشید، چرا که خود فرمود:


    «کنا اذا احمر البأس اتقینا برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ...؛ هر گاه آتش جنگ شعله می‌کشید، ما به رسول خدا پناه می‌بردیم... .»(1)




    امضاء



  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    علی علیه السلام می‌فرماید: در آن هنگام - که با یتیمان فاطمه در گریه و اندوهشان همراه بودم - خدای را شاهد می‌گیرم که فاطمه نیز شروع به ناله و آه نموده و دست‌های خویش را از کفن بیرون آورده و دو پسر خویش را مدتی به خویش چسبانید.»(2) «این منظره برای اهل آسمان نیز که چشمانشان متوجه و خیره به آن نقطه از منزل علی علیه السلام گردیده بود سخت تکان دهنده بود پس تعجبی ندارد فرشتگان نیز ضجه زنند و با اهل آن خانه در گریه همراهی نمایند. و مانعی نیز نخواهد داشت که علی علیه السلام صدای یکی از آنان را بشنود که ندا می‌دهد: یا علی! آن دو را از روی بدن مادر بلند کن چرا که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. حبیب و دوست یعنی خداوند، مشتاق حبیبه خود فاطمه زهراست. امام پیش آمد تا دو طفل خود را از سینه مادر بلند کند در حالی که از دو چشم او اشک به شدت می‌بارید.»



    امضاء



صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi