جشن عروسی زیر آتش جنگ
شهلا صوفی جلالی رزمنده دشت آزادگان سال 1362 خیلی ساده و بدون تكلف در زیر بارش رگبار دشمن به عقد كمال ضامنی درآمد، مهمانان جشن را رزمندهها و فرماندههان جنگ تشكیل میدادند و با قورمه سبزی از مهمانان پذیرایی شد. جلالی گفت: فضای این جشن را ندای مداحیهای آهنگران پر كرده بود وهلهله آن سوز اشك رزمندگان بود. رزمندها به همسرم گفتند: جشن عروسی است و میخواهیم شاد باشیم، این نوار اشك ما را برپهنه صورتمان آورد. همسرم كه خود مجروح جنگی است جواب داد: میخواهم یادمان باشد كه هیچگاه فراموش نكنیم شهدا چه كردند.
تولد فرزندان زیر آتش جنگحاصل ازدواج جلالی و ضامنی 3 فرزند است كه هر سه در سوسنگرد زیر آتشباران جنگ پا به عرصه وجود گذاشتند. این رزمنده گفت: فرزند بزرگم رسول سال 1364 به دنیا آمد، فرزند دوم هاجر، در جلالیه سوسنگرد متولد شد. به یادآوری لحظه و محل تولد هاجر برقی از شوق در چشمان شهلا آورد و شوری در صدایش پیچید و گفت: چون بیمارستان زیر رگبار دشمن بود من را به جلالیه انتقال دادند؛ جلالیه یك ده كوچك در ابتدای سوسنگرد است، این ده امینت بیشتری نسبت به شهر داشت، یك خانه متروكه را تبدیل به زایشگاه كرده بودند، هاجر من در آن زایشگاه صحرایی به دنیا آمد.
شوق شهلا از تولد هاجر به حلقه اشكی در چشمانش بدل شد و گفت: فرزند سومم 18 سال بیشتر نداشت كه بر اثر عاملهای شیمیایی زمان جنگ فوت كرد؛ احمد 7 سال بیش تر نداشت که پزشك معالجش به خانواده او اذعان كرد كه احمد بر اثر استشمام گازهای شیمیایی توسط مادر و پدرش آلوده شده است. حال كه 4 سال از فوت احمد میگذرد، مادر از تدین و اخلاق او اظهار رضایت كرد وگفت: من از هر سه آنها راضیم واز اینكه هر سه فرزندم درمسیر و امتداد اسلام پرورش یافتهاند احساس خوشحالی میكنم.
فرآوری: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع:
تهران امروز