نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ توصیه طلایی قرآن مجید به دختران ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ توصیه طلایی قرآن مجید به دختران ◕✿◕◕✿◕...)




    خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟ خانوم برسونمت؟؟؟؟؟؟؟ خانوم چند لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
    اینها جملاتی بود که هر روز دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! بیچــاره اصـلا”‌ اهل این حرفـــــها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد.تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.

    روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….! دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…دردش گفتنی نبود….!!!!

    رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد… وارد حرم شدو کنار ضریح نشست. دیوارهای اطراف ضریح توجه دخترك را به خودش جلب كرد روی یكی از آنها این آیه از قران مجید نوشته شده بود:

    (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُۆْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُۆْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً: اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مۆمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.)(الأحزاب : 59)

    چندین بار این آیه را زیر لب و با صدای گریان خواند و اشك از چشمانش سرازیر بود و از خداوند برای حل مشكلش كمك می خواست تا اینكه خواب چشمانش را فرا گرفت و چند لحظه ای خوابید. ساعتی بعد دخترك با صدای خادم حرم از خواب بیدار شد (خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!)

    دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد…

    امــــا…اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد! دیگر خبری از متلك های شیطانی نبود .

    برای اولین بار بود كه این قدر احساس امنیت می كرد.با خود گفت: مگه میشه این قدر زود دعایم مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد… دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

    تازه داشت با تمام وجود معنای آیه ای را كه بر روی دیوار امامزاده نوشته بود را درك می كرد ( ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُۆْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً: این براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.)( الأحزاب : 59)



    امضاء



  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi