صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 34 , از مجموع 34

موضوع: علم با تو آغاز شد و عشق نيز ♥**♥ اشعاري در وصف معلم

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,884
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    شمعی است گذازنده سراپای معلم
    عشقی است پراکنده به رگ های معلم

    در راه هنر سوزد و اندر ره دانش
    قلب و تن و جان و همه اجرای معلم

    در ظلمت گمراهی و در تیرگی جهل
    نوری است فروزان،دل بینای معلم

    فارابی و سقراط و فلاطون و ارسطو
    کردند به بد کسوت زیبای معلم


    کی بود نشانی ز ترقی و تمدن
    هر گاه نبد، فکر توانای معلم



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,674
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,907 در 1,054
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    معلم سرو بی آب گلســتان
    قبای گـرم سـرمای زمســــتان

    سخن پــرداز صحرای یقیــنی
    غریق خسته ی این سرزمینی


    هنوز هم مهر شبـهای سیاهی
    همانا عاشق درد آشنـایـی

    بود درست همه بیـداری دل
    نصیبت در جهـان بی مهـری دل

    ز شور پول و غوغای زیـاده
    همه پا در رکاب تو پیــاده

    شنیدن حرف سفله بی مهابـا
    که تا ثابت نمایـی تو سخـا را


    در دوران زدن با چنـگ و دندان
    ز تو دور است ای بینـا نگهبــان

    نگهبانی تو از علم و دین است
    فداکـاری تو در دل یقیـن است


    کسی اجرت در این فانی نداده
    مگر در آخرت گنجت فتــاده



    امضاء

  4. تشكر


  5. Top | #33

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,674
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,907 در 1,054
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    صبح آمد، جُبّه شوخگین کرده
    یک ران نسیم زیر زین کرده

    اى دوست! به حق دوستى برخیز!
    وى مغز! اگر نه پوستى برخیز!


    برخیز که کاهلان فرو ماندند
    از قافله غافلان فرو ماندند

    اى خفته اگر نه کاهلى برخیز!
    شد قافله، گرنه غافلى برخیز!


    اى دوست! قیام ما قیامت گیر!
    زى فتنه مپو، رهِ سلامت گیر !

    در دهر مجو طبیب درد آگاه
    ز عیسى نفسان سواى روح الله


    از غنچه به صبحدم طرى مى جو
    مستى ز مى «مطهرى» مى جو

    مردان نه زِ هَر که هر نشان جویند
    بوى از گل و گل زباغبان جویند


    از دوست نشان آشنا پرسند
    سر منزل لیلى از صبا پرسند

    گر در طلبند، زى عدن پویند
    ور لعل و عقیق، از یمن جویند


    اى دوست! چو خواهى از کریمان خواه !
    رَم از رمَه، رحم از رحیمان خواه !

    صحبت‏ طلبى، سراغ سینا گیر !
    یا ذیل معلمان دانا گیر !


    خود در خبر است کاندرین عالم
    مى‏بود سزاى سجده، گر آدم

    طلاب علوم، ساجدین بودند
    مسجود معلمان دین بودند


    امضاء

  6. تشكر


  7. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,131
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,359
    مورد تشکر
    3,522 در 1,548
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ای معلم،ای خوب

    تو ندانی که چقدر روزها

    بود اندیشه ی من
    لحظه ای دیدن تو

    شایدتو نباشی هرگز
    فکر این،دانش آموخته ی
    خسته ی خود

    اما هر زمان هستی
    و می مانی در خاطره ام تا ابد


    تا زمانیکه بود خار اندر بر گل
    ((تو بدان این را تنها تو بدان))

    نبود در عمرم ز تو،ای خوب صمیمی بهتر
    ای معلم نرود از یادم همه خوبیهایت

    تو به من آموختی که بگیرم از غم
    جذر و منها بکنم از دل خود

    همه تشویش و غم و اندوهم
    و توان بنشانم بر سر احسانم

    ای معلم نروی از یادم
    تا که جان در تن و در دیده ی من نوری هست


    امضاء

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi