خلفای عصر امام و تقابل حضرت با آنان
به طور کلی حضرت جواد الائمه علیه السلام در طول امامتخود با دو خلیفه عباسی روبه رو بود که فصلترین آن، دوره مامون یعنی، 15 سال و بقیه عمر یعنی، تنها 2 سال در دوره معتصم عباسی بود.
مامون به دلیل این که با قتل امام رضا علیه السلام دچار بدنامی و تزلزل شدهبود، صلاح نمیدید که بیش از آن به آزار امام بپردازد. لذا به دلیل قدرت شیعیان درآن روزگار، تمام سعی خود را بر آرام نگه داشتن اوضاع مصروف میداشت.
یکی از شواهد موجود پیرامون قدرت شیعیان در آن دوره را میتوان در زمانیمطالعه کرد که امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و شیعیان پیکر مطهرش را ازخانه بیرون آوردند در حالی که شمشیر بر شانه داشتند و با هم پیمان مرگ بستند وتصمیم خلیفه مبنی بر ممانعت از تشییع جنازه را در نطفه خفه کردند.
علامه محمدحسین مظفر مینویسد: «از امثال چنین حادثهای میتوان فهمید که شیعه بغداد در آن روزگاران شمار زیادی را تشکیل میداد و از اقتدار و شوکتی برخوردار بودند» . (17)
اساسا ضعف حکومت مرکزی و شورشهای موجود باعث شد تا مامون مرکز خلافت را به بغداد منتقل کند، (18) این گویای ضعیت شکننده خلیفه بود که او را واداربه تحمل امام میکرد. بنابراین ملاطفت خلیفه نه از روی دلسوزی و حفظ آبروی ظاهریکه از ترس ایجاد تزلزل در ارکان حکومت خود در آن عصر خطرناک و شورش خیز بود.
و بر همین اساس پذیرش این امور از سوی امام نیز به معنای بازی خوردن و آلت دستبودن حضرت جواد از سوی خلیفه نخواهد بود.
آری امام جواد چنان جایگاه و پایگاهی در بین شیعیان خود در سراسر جهان اسلامدارد که خلیفه از ترس آن ناچار میشود حضرت جواد علیه السلام را مانند پدرشامامرضا علیه السلام در قدرت سهیم کند.
لذا امام این موضوع را میپذیرد و ولایتعهدی را قبول میکند با این شرط که هرگز در کاری دخالت نکند، قضاوت نکند، عزل و نصبی نکند و ... و این امر مشروع بودن حکومت خلیفه را با سؤال روبه رو میکند. بنابراین هرچند این بازی از سوی خلیفه آغاز میشود، نشان از عجز و ناچاری وی در برابر نفوذ امام در دلها دارد.
حضرت با گذاشتن شروطی مبنی بر دخالت نکردن در امور، عملا ناچار شدن خود را به پذیرش به نمایش میگذارد و نقشه خلیفه را که با این هدف در صدد کسب مشروعیتاست، ناکام میگذارد. (19)
با این تحلیل به راحتی میتوان ماهیت اساسی ازدواج اجباری امام را نیز با دختر خلیفه درک کرد. ازدواجی که در ظاهر به خاطر اعجاب خلیفه از علم و دانش امام صورت میگیرد. برخی نیز معتقدند این نرمشی بود که امام به خاطر امنیت و محفوظ ماندن شیعیان از آن بهره برد.
حداقل صلاح چهل وچهار هزار نفر از سادات علوی و بنیهاشم را - که درآن عصر در حجاز، عراق، شامات و ایران پراکنده بودند و مامون هم آنان را به مرو فراخوانده و به نوعی کارگزار خود کرده بود - در نظر گرفت. (20)