نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ ميلاد حضرت علي اصغر (عليه السلام) ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ ميلاد حضرت علي اصغر (عليه السلام) ◕✿◕◕✿◕...)





    عنوان : ميلاد حضرت علي اصغر (عليه السلام)

    نوع مقاله : پژوهشي

    موضوع مقاله : تاريخ اسلام

    نویسنده : محمدرضا رستمي زاده






    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حادثه کربلا، نماد ظلم اموی و مظلومیت خاندان پیامبر (ص) است. در این واقعه اسفناک، مظلومیت کودکان کربلا، تصویری مجزا و غمناک ایجاد کرده است. یکی از ابهاماتی که در تاریخ زندگی حضرت سیدالشهداء (ع) به چشم می‌خورد، تعداد فرزندان ایشان و نحوه زندگی آنان می‌باشد. مثلاً در رابطه با طفل یا اطفال سیدالشهداء (ع) در کربلا که به درجه رفیع شهادت رسیده‌اند، مورخین یا سخن نگفته‌اند و یا اگر سخن رانده‌اند، بسیار متفاوت است. که نمونه آن حضرت علی اصغر یا عبدالله است، که آیا آنها دو نفر بوده‌اند، یا آنکه علی‌اصغر همان عبدالله شیرخوار است. در اینجا بحث را در چند محور باید بسط و گسترش داد.



    نام کودک:

    منابع تاریخی نام این کودک را متفاوت ذکر کرده‌اند، در برخی منابع عبدالله[1] در برخی منابع علی اصغر[2] ذکر شده است. و برخی از منابع دو کودک برای حضرت ذکر کرده‌اند به نامهای "عبدالله" و "علی‌اصغر".[3] "ابن اعثم" (م 314هـ)، نخستین مورخی است که از طفل شیرخوار با نام علی یاد کرده و از او با نام (علی فی الرضاع) تعبیر کرده است.[4] و اولین کسی که نام یکی از فرزندان امام حسین (ع) را افزون بر علی‌اکبر (ع)، امام سجاد (ع)، عبدالله و علی‌اصغر دانسته است، "طبری" شیعی از علمای قرن چهارم است. و پس از وی "ابن خشاب" (م 567هـ) و "ابن شهر آشوب" (م 588 هـ) نام این طفل را "علی‌اصغر" نگاشته‌اند و پس از آن این نام به منابع متأخرتر راه پیدا کرده است.







    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سن کودک:

    سن کودک نیز در منابع مختلف است عده‌ای او را صغیر[5] و بعضی مثل یعقوبی می‌گوید قد وَلَدَ له فی تلک الساعة فَاذنَ فی اُذُنه وجعل یحنکه[6] «بچه در آن ساعت به دنیا آمد پس حضرت در گوش او اذان گفت و کام او را برداشت» بعضی نیز مانند محمدبن سعد (م 230هـ) و ذهبی از پسری سه ساله برای امام حسین (ع) سخن به میان آورده‌اند که او را با تیری شهید کرده‌اند.[7]

    نام مادر طفل:

    درباره نام مادر طفل اکثر منابع بر یک عقیده هستند و می‌گویند مادر عبدالله یا علی‌اصغر رکاب دختر امری‌القیس بن عدی و از طائفه کلب بوده، و این رباب همان زنی است که حضرت سید‌الشهداء (ع) درباره‌اش فرمود:

    لعمرک اننی لاحب داراً تکون بها سکینه والرباب
    احبهما وابخل جل مالی ولیس لعتاب عندی عتاب[8]

    به جای تو، که من به راستی دوست دارم خانه‌ای که در آن سکینه و رباب (نام) باشد.

    من این دو را دوست دارم و مال خودم را در راهشان بذل می‌کنم و سرزنش هم در این باره بر من نیست.

    اما در بعضی منابع نام همسری دیگر به نام امّ اسحاق برای سیدالشهداء (ع) که در روز عاشورا در کربلا حضور داشته ذکر شده است. و عبدالله نام یکی از فرزندان او می‌باشد. ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله تیمیه است که در ابتدا همسر امام حسن (ع بود. امام حسن (ع) در وقت شهادت فرمودند: برادر، من از این زن راضی هستم نگذارید که او از خانه‌هایتان خارج شود.[9] حضرت سیدالشهداء (ع با ام‌اسحاق ازدواج کردند و خداوند فاطمه و عبدالله را به ایشان عنایت کرد.[10]


    امضاء


  5. تشكرها 7

    مليکه (19-05-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (18-05-2013), نرگس منتظر (20-05-2013), شهاب منتظر (19-05-2013)

  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    قاتل کودک:

    در مورد نام قاتل کودک امام حسین (ع) نیز آراء مورخین متفاوت است. چنان که برخی قاتل را هانی بن ثبیت حضرمی می دانند.[11] و برخی مورخین عقبة بن بشر را قاتل طفل می‌دانند[12] و برخی حرملة بن کاهل اسدی[13]و عده‌ای دیگر درباره قاتل کودک سکوت کرده‌اند.

    کیفیت شهادت و عکس‌العمل سیدالشهداء (ع) بعد از شهادت کودک:

    درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کرد‌ه‌اند.

    یعقوبی نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را برمی‌داشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (ع) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت:

    «والله لانت اکرم علی الله من الناقه ولمحمد اکرم علی الله من الصالح»

    «بخدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامی‌تر هستی و محمد (ص) هم از صالح (ع) گرامی‌تر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد.»[14]

    ابی‌مخنف می‌گوید: در حالی که حسین (ع) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی‌اسد به نام حرملة بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید. حسین (ع) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشته‌ای آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر.[15] اما ابوالفرج اصفهانی می‌گوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطره‌ای از آن بر زمین نریخت.[16] سید بن طاووس گوید: زینب خواهر امام حسین (ع) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعه‌ای آب برایش بخواه. امام (ع) او را روی دست گرفت و فرمود: ای مردم! شما پیروان و خانواده‌ام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی لَه لَه می‌زند! پس جرعه‌ای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد.[17] در نقل دیگر سید ابن طاووس می‌گوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود:

    «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه»

    «طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرملة بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد».

    حضرت زینب (س) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیرگلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود:

    هَون علیَّ ما نَزَل بی انه بعین الله

    «همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند می‌بیند».



    امضاء


  7. تشكرها 4

    نرگس منتظر (20-05-2013), شهاب منتظر (20-05-2013)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi