۩ ❀ ۩ ❀ ۩ عروج ملکوتی ۩ ❀ ۩ ❀ ۩
ویژه نامه رحلت رهبرکبیرانقلاب،حضرت امام خمینی (ره)
❤ |
۩ ❀ ۩ ❀ ۩ عروج ملکوتی ۩ ❀ ۩ ❀ ۩
ویژه نامه رحلت رهبرکبیرانقلاب،حضرت امام خمینی (ره)
ویرایش توسط ناظرسایت : 12-05-2019 در ساعت 23:40
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), مليکه (03-06-2013), محامین * یالثارات الحسین * (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (02-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (03-06-2013)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه وفات حضرت فاطمه معصومه (س)* بانوی...
- ویژه نامه رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و...
- ۩▄▀▄۩ویژه نامه رحلت پیامبر اعظم محمد...
- ویژه نامه وفات حضرت زینب علیها السلام * شکوه...
- ویژه نامه شهادت امام محمد باقر علیه السلام...
- ویژه نامه شهادت امام حسن محبتی {کریم اهل بیت...
- قديمترين مآخذ تاريخى درباره حضرت رقيّه...
- ویژه نامه شهادت حضرت محسن بن علي(ع) ** یاس...
- نیستان اندوه {ویژه نامه شهادت غریبانه امام...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه امام جعفرصادق علیه...
❤ |
شبيه صاعقه ، نه ... او شبيه آفتاب بود
زلال، روشن و بزرگ، مثل روح آب بود
غروب تا كه سر گذارد آسمان به دامنش
هوا پر از سماع و شور، ماه در شتاب بود
درختها به گوش هم چقدر سبز گفته اند
كه لحظه نيايشش، چه با شكوه و ناب بود
براي چشمهاي پر سؤالمان كه كنگ بود
شبيه يك چراغ، روشن و پر از جواب بود
به سقف آسمان دست ميكشيد و راهبر
همين كبوتران خسته پر اضطراب بود
... و گفت كه : »شهادت« و »عدالت است دين من«
كه »تيغ« دست او، وَ دست ديگرش »كتاب« بود
شبي غريب و سرد گفت: » رو به نور ميروم«
امام ما كه آفتاب بود، در حجاب بود
عليرضا حكمتي
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 03-06-2015 در ساعت 15:47
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), مليکه (03-06-2013), محامین * یالثارات الحسین * (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (02-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (03-06-2013)
❤ |
درست شبیه آن روز که آمدی، آرام و سبکبار و مهربان ...
در چشم های ژرفت می شد همه تاریخ را مرور کرد؛
از روزهای سخت خرداد 42 گذشت،
حلاوت پیروزی را در بهمن 57 با عمق جان فهمید
و در خرداد غم انگیز 68 پروانه وار گرد شمع وجود نازنینت حلقه زد
و بار سنگین فراقت را بر این شانه های زخمی شهر قسمت کرد.
التهاب آن روزها، پرده های سیه پوش، چشم های بارانی، بغض های در گلو مانده ...
دنیا، تماشا کن! این مرد، توفانی است که ابهت پوشالی ایسم های تبلیغاتی شما را در هم شکست
و طلسم معادلات سیاسی به ظاهر بشر دوستانه تان را با نیم نگاهی در هم ریخت.
کاخ فرمانروایی این مرد، قلب های سوخته و سینه های پاره پاره است.
دنیا به نظاره بنشین!
بنیان انقلابی که او به پا کرد، در عمق روح و جان این مردم نشسته است
و اشک ها، ترجمان عشق نابی است که از محشر چشمانش سرچشمه می گیرد.
بهشت زهرا! دفتر خاطراتت را مرور کن. این جمعیت را به خاطر می آوری؟!
درست شبیه 12 بهمن 57
عاطفه خرمی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 02-06-2015 در ساعت 15:49
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), مليکه (03-06-2013), محامین * یالثارات الحسین * (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (02-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (03-06-2013)
❤ |
كلمات قصار امام خمینی (ره)
مهم برای ما این است که ما به تکلیفمان عمل بکنیم .
* نباید نگران باشیم که مبادا شکست بخوریم ، باید نگران
باشیم که مبادا به تکلیف عمل نکنیم.
* تکالیف الهیه امانات حق هستند .
* ما به وظیفه مان عمل می کنیم ؛ و خدای تبارک و تعالی از
ما بیشتر از آنچه قدرت داریم نمی خواهد.
* اگر ما به تکلیفی که خدای تبارک و تعالی برای ما تعیین فرموده
است عمل بکنیم باکی از این نداریم که شکست بخوریم.
* کشته بشویم تکلیف را عمل کردیم ، بکشیم هم تکلیف را عمل کردیم.
* ما می خواهیم اسلام را حفظ بکنیم ، با کناره گیری نمی شود حفظ کرد.
خیال نکنید که با کناره گیری تکلیف از شما سلب می شود ، تکلیف دو چندان است.
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 02-06-2015 در ساعت 15:50
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), مدير اجرايي (03-06-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (02-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
❤ |
فعالیتهای فرهنگی , ادبی , صوتی و تصویری
ويژه نامه سالروز ارتحال ملکوتي رهبر کبيرانقلاب ،حضرت امام خميني(ره)
(90 و91)
ويژه نامه سالگرد ارتحال ملکوتي حضرت امام خميني (ره) ( ویژه نامه سال 89)
خبررحلت امام خمینی با صدای خاطره انگیزآقای حیاتی (14خرداد ساعت 7:00)
سخنرانی خاطره انگيز و تاريخی امام خمينی(ره) در روز 12 بهمن 1357
کلیپ بسیار زیبا از امام خمینی (ره) قبل از عروج ملکوتیشان
رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) به روایت تصویر
سرود و مداحی به مناسبت رحلت حضرت امام خمینی (ره)
تشيع نه ميليون نفري پيکر پاک امام امت به روايت تصوير
اولین مصاحبه امام خمینی با روزنامه کیهان در سال 40
بیاناتی از امام خمینی-نماز کارخانه انسانسازی(صوتی)
دانلود کتاب ولایت فقیه امام خمینی (رایانه و موبایل )
تصاویر گرافیکی ویژه رحلت امام خمینی (ره)
کلیپ فلش رحلت امام خمینی (ره)
دیوان اشعارامام خمینی (ره)
مقالات و سایر مطالب مرتبط :
ردّ عقاید حلاج منحرف توسط علمای امامیه,نظرات امام خمینی در مورد منصور حلاج
جایگاه زن در خانواده و جامعه از دیدگاه حضرت امام خمینی «ره»
امام خمینی بنیان گذار آیین برائت از مشرکین
چقدر حضرت امام خمینی(ره) را می شناسی؟
سخنان امام خمینی در مورد «شهید و شهادت»
شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه
نقش زن در اجتماع از نظر امام خميني (ره)
نماز شبِ امام خمینی پنجاه سال ترك نشد.
تاريخي ترين سند مبارزاتي امام خميني
ولايت فقيه از ديدگاه امام خميني (ره)
قرآن شناسي از ديدگاه امام خميني(ره)
امام خمینی (ره) و ارتش
ویرایش توسط ناظرسایت : 13-05-2019 در ساعت 10:14
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), مدير اجرايي (03-06-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (02-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
❤ |
شام غریبان مصلی
امام!نگاه پدرانه ات، امیدبخش فردای ما بود
و تبسّم های بی دریغ تو، پشتوانه دل های دریایی مان.
همیشه، شب های عبایت، خیسِ بارانی از ستاره بود و
صبحدم، آفتاب، بوسه بر سپیدی گلگون زخم های سالخورده ات می زد.
سلام هایت را پرندگانِ پنجره هایِ شرقی، تا دورترینِ نقاطِ
صمیمیت و مهربانی می رساندند و صبح به خیر چشم تو
را تمام قاب ها به خاطر می سپردند.
اندیشه ات، ریشه در بهار داشت و طبع بلندت روان تر از رود بود.
درختان با طرز تفکر تو سبز می شدند.
نگاه پدرانه ات، پستی و بلندی نداشت؛ یکدست، آبی آسمانی بود.
وقتی دست تکان می دادی، سیاهی ها را کنار می زدی
و پنجره هایِ تودر تو را رو به روی آینه ها می گشودی.
تمام حجم مهربانی در نگاه روشن تو خلاصه می شد.
وقتی که جهل، در جای جایِ ذهن زمین ریشه می گستراند
و ظلم در منشور زندگی، طیف های گوناگونِ انسان را در بر گرفته بود
تنها نام شورانگیز تو بود که دل ها را اسیر جذبه زیبایی خود می کرد
و دل ها را تا نهایتِ آزادگی و حماسه همراهی می نمود.
وقتی تمام چشم ها منتهی به پنجره های بسته می شدند و احساس ها
به بن بست اندوه بر می خوردند، دستی تکان دادی از دور دست فاصله؛
با دست هایی پر از عاطفه، و چه زیبا «باغ بهارآور دست خویش»
را به پرنده ها و پونه ها بخشیدی.
نگاه پدرانه ات، یادآور سال های سبزِ سینه سرخ های عاشق بود؛
یادگار روزهای حماسه و ایثار، پروازهای بی بازگشت و لاله های
سوخته در جای جای دشت؛ روزهای ترانه و آبشار.
هنوز، هر صبحدم از مناره گُل ها، اذان ها، با عطر کلام تو می وزند
و لهجه روشنِ ترانه های توست که در تمام رودها جاری است.
در سینه گرم تو، فریاد، جان تازه یافت و در چشم های
وسیع تو، آبی آسمانی، وسعتِ بی اندازه گرفت.
تو شکوه مهربانی بودی و کوهی از غرور در برابر صمیمیت رایج
چشم های تو به خاک می افتاد.
شبی که بار سفر بستی، واپسین فروغ امید را در چشم خانه هایمان
خاموش نمودی و یاران خویش را در بهتی شگرف، فرو گذاشتی.
تو می رفتی؛ تا عمق آرامشِ رنگ ها، با رقص موزون اشک ها.
می رفتی؛ با پنداری سبزتر از سپید روشن، رفتاری سبزتر
از صنوبرها و گفتاری سبزتر از زبان سوسن ها.
شبی که می رفتی، تمام باورها را با خویش بردی،
تا نبودنت را هرگز باور نکنیم.
اکنون یاران خویش را بنگر که خسته و دل شکسته، در
وسعتی رو به نیامدنت می گریند.
عاشقان خوش را بنگر که چگونه با پای پیاده عازم بهشت همیگشی ات می شوند.
یاران خویش را ببین که چه بی قرار به تو ملحق می شوند!
چه روزها که با اشاره ابروان محرابی تو، دل ها آرام می گرفتند
و با اشاره دست هایت، توفان در دل ها به پا می شد!
یادش به خیر! روزهای سبز با تو بودن، روزهایِ اشاره و ستاره
روزهای «خمینی ای امام!»
روزهای، «بی خمینی نیست خون در پیکرم» روزهای
«وای اگر خمینی، حکم جهادم دهد».
چه روزهایی بود؛ روزهایی که یارانت، غریبانه بی تو
زیستند، روزهایی را که تو منتظرایستادی تا فرزندانت را بر فراز
دست هایی از جنسِ انتظار غبارآلود، بیاورند
اما تقدیر آن شد که ما بایستیم و فرزندان تو، تو را بر فراز
دست هایی از جنس نور و نیاز و نیایش، تا آخرین نقطه آسمان بدرقه کنند
و در غربت و تنهایی مصلّی، اندوه شام غریبان کربلایی خویش را به تماشا بگذارند.
محمد کامرانی اقدام
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 02-06-2015 در ساعت 15:52
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
❤ |
روح خدا به خدا پیوست
چهاردهم خردادماه برای همیشه تلخ است.
روزی تلخ برای من و همه بچه های مظلوم جهان؛
بچه های لبنان، فلسطین، آفریقا، افغانستان.
چهاردهم خرداد روزی است که فرشته ها آمدند و امام خمینی را تا آسمان بردند.
امام خمینی پدر همه بچه ها بود؛ پدر پیر و مهربان.
او زندگی اش خلاصه شده بود در عشق به خدا و مردم محروم.
او روشن تر از آفتاب بود.
مادرم می گوید: امام خمینی خدا را در ایران زنده کرد
دین خدا را در ایران زنده کرد.
مادرم می گوید: امام خمینی دل ها را به هم نزدیک کرد
او دلش آسمانی بود.
و حرف هایش روشن بود؛ مثل آب
اچهاردهم خرداد، روح بزرگ امام خمینی به خدا پیوست
آن روز همه ایران سیاه پوش شد.
آن روز همه بچه های جهان عزاداری کردند.
آن روز از بیمارستان قلب تهران تا بهشت زهرا
فرشته ها پیاده روی کردند.
حالا مزار او در بهشت زهرا، مثل نگینی می درخشید.
زاکیه عمرانی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 02-06-2015 در ساعت 15:15
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
❤ |
(اینک تو را به زمزمه، فریاد می کنیم)
تو بلندترین سایه ای بودی که با ما همسایه شدی و برج
و باورهای باستانی برای دیدنت چه سربلند مانده اند!
یک چند، مثل بارانی تند بر کویر تفته دل هامان فرو باریدی
و عطشِ نوشیدنت هنوز هم در سینه هامان شعله می کشد.
اگر تو را نمی دیدیم، هرگز به عظمت اقیانوس های بی ساحل
و کهکشان های پر ستاره دور از دست، ایمان نمی آوردیم.
روشنِ نگاهت، شب ها و روزهامان را دوست داشتنی می ساخت
و لبخندهایت، سفره های همیشه بازِ بهشتی را تداعی می کرد.
چه شکوهمند قامت می کشیدی و قبله ما را تا قبله خدا می کشاندی!
کوه های بلند، بغض های بر گلو مانده زمینند؛
آن گاه که نیامده رفتی و آشوبی بزرگ را در
گلخانه های در بسته دل هامان دامن زدی.
بودنت چقدر به رویا می مانست و رفتنت به کابوس های
پریشان؛ در باور تقویم هایی که فصل های حیات ما را
همیشه میان رویا و کابوس رقم زده اند.
بی تو ترانه ها رنگ اندوه می گیرند و قاصدک هایِ شادمان
در دست بادهای گیج مچاله می شوند.
بی تو رودهای جهان، امیدِ دریایی شان به باد می رود
و مقصدهای ناپدید، همچنان در مِهِ ابهامِ جاده ها فرو می مانند.
پس بر ما مپسند در این قرن مِه آلود، بی چراغ نگاهت، در
کوره راه های حیرت سرگردان بمانیم و سیّاره سرد
وجودمان از دمِ گرمِ مسیحایی ات خالی بماند!
اینک تو را به زمزمه فریاد می کنیم و سنگفرشی از کلمات
در زیر گام های صدامان به رقص بر می خیزند.
تو قامت می کشی و کوچه های دلتنگ، به هلهله از
سر و کول بام ها بالا می روند و لبخندهای مهربانت، بر
سر و روی شهر به لطافت باران بهاری فرو می بارد.
بار دیگر آسمان از رنگین کمان نگاهت پر می شود
گنجشکان بر شاخه ها ازدحام می کنند
و
بهاری تازه با تو آغاز می شود.
تقی متقی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-06-2014 در ساعت 15:15
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
❤ |
شرح آن رشک ملک
خمینی نمرده است و هرگز نمی میرد.
امامی که در عصر جاهلیّت مدرنِ واپسین سال های قرن بیستم،
پیامبرانه به پا خاست و انقلابی را علم کرد که «بزرگ معجزه خمینی» لقب گرفت.
امامی که سیاستش عین دیانت و اجتهادش عین جهاد بود.
امامی که زهد و عرفان و سلوک معنوی را با قاطعیّت و حماسه
انقلابی درآمیخت و فقاهتِ ژرف مدارانه را همدوش قرائت نوگرایانه از
مفاهیمی دینی و دنیوی بر اریکه احکام حکومتی نشانید
و راه ها و گره های کور را به سرانگشتِ تدبیر فکر گشود.
امامی که نه فقط به «شیعه» و «اسلام» و «ایران»؛
بلکه به انسانیّت می اندیشید و می کوشید تا دریچه ای به فضای
لایتناهی «غیب»، در افق «شهادت» انسان بگشاید.
امامی که برای امّت اسلامی نه فقط «مرجع» و «رهبر» و «پدر»،
که الگوی «صبر» و «استقامت» و «ایثار» و «عمل به تکلیف» الهی بود.
امامی که در واژه واژه ایمانمان به مدد بیان الهی اش، روح دمید
و تحجّر در فکر و عمل را به هُرمِ مَشی متعادل و متعالی اش گرمی بخشید.
امامی که مبشّر بزرگ بیداری بود و به پیروان ادیان الهی جسارت
دفاع از دین در عصر حاکمیّت الحاد را هدیه کرد.
امامی که خُلْقش، اخلاق را مدرّس، زهدش، پارسایی را رهبر
و ذوقش، شعر و ادب را زیور بود.
امامی که بر سفره کرامت نفسش فقیر و غنی را به یک
چشم می دید، بلکه یک تار موی کوخ نشینان را با زنجیرهای
زرّینِ بافته توهّمِ کاخ نشینان عوض نمی کرد.
امامی که همچون مولایش امیر مؤمنان علیه السلام ، هماره
حق را به «حقوق مردم» می داد، «بیت المال» را عظیم می شمرد و
به «طلحه» و «زبیر» در پرتو شمع فروزان آن، اجازه نشستن و حرمت شکستن نمی داد.
امامی که در رویارویی با انحرافات، لبریز از غیرت دینی
و در میادین دفاع از کلمه حق، مَثَل اعلای شورآفرینی بود.
امامی که در عرصه های خوف و خطر، «اقیانوس آرامِ»
دل و جانش، تمثّلی از کریمه «یا ایّتها النفس المطمئنّة» بود.
امامی که از تعلّقات دنیا رسته، در همه حال به نصرت حق امید بسته
و به منبع لایزال فیوضات غیبی پیوسته بود.
امامی که:
یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم شرح آن رشک مَلک
امامی که...
تقی متّقی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 03-06-2017 در ساعت 17:21
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2013), مدير اجرايي (03-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
❤ |
وعده موعود
موعود را وعده دادن، شمّه ای از کارستان خمینی است.
«خمینی»، نامی است که در خلوت او، خُم ها با آهنگ نی می جوشند
«خمینی»، راز تردی است که هیچ معشوق، از پرده آن بیرون نیامد
و پیوسته عاشق را در تب و تاب نگه داشت.
خمینی رحمه الله نام سبز عاطفه ها است؛
سرود بی درنگ رایحه ها است.
جهان بی تو، بی رنگ و بوست.
بی تو این مزرعه
خواب یک گرگ آواره در دشتِ خسته است
جهان بی تو، بی رنگ و بوست.
وقتی تو رفتی
رنگ من، بوی من
هر دو خاکستری شد
مجال حضور تو در دشت عاطفه ها، دیرگاهی
است که گردی به لطافت آب انگیخته است.
تو بعثت دوباره مکه و منا بودی.
مدینه، شهر پیغمبر، چندی غربت خود را در غریبستان
ما فراموش کرده بود؛
آیا در حوصله سبزینه های کویر، گوشه ای برای تو پیدا نمی شد؟
پاره ای از زمانِ ما را در میان دو انگشت خود گرفتی.
معبود ما آن بود که تو می پرستیدی و موعود ما درقابِ وعده های
تو لبخند می زد. نام آن سفر کرده بازگشتنی، بر لب های تو، مرغی
را می ماند که آشیان خود را میان هزار دانه و دام یافته است.
خانه انتظار ما، فروغی به گرمی برق چشم تو نداشت.
جمعه های دلتنگ، بعد از دامان تو، سر بر سنگ آسیاب
قدر گذاشته اند و دیگر هیچ دستی را نوازشگر تنهایی های خویش نمی بینند.
سطر سطر ندبه فراق، از سفر به لب های تو، آسمان آسمان خاطره دارد.
گرمای حضور موعود، سرمای غیبت را مات می کرد؛
وقتی تو سربازهایش را به راه می انداختی
و بر زمین، بیرق انتظار می افراشتی.
ای امام! خانه تو اجاره آخرین حرف های باران بود.
هرگاه که نگاهی به سوی تو می لغزید، به سوی او بر می گرداندی
و چه شب هایی که ما صدای او را در سیمای تو می نوشیدیم!
نگاه تو، آسمان را می بلعید.
وقتی دست نوازش تو بالا می رفت، من به یتیمی خود می بالیدم.
کاش خدا مرا نقاش آفریده بود!
می دانستم آن گاه که چه خطی را باید در حاشیه نگاه تو کشید.
هیچ هنگامه ای را به شکوهمندی نگاه تو ندیدیم.
آتشی را که خاکستر سرد خاموشی پوشانده بود،
چنان برافروختی که «هر چه جز معشوق، باقی جمله سوخت.»
کرشمه های ذهن بدخواهان، همان قلک هایی که پول سیاه، چشمشان
را بر همه سپیدی های شاد بسته است، هیچ دلی را نتوانست از یاد خالی کند
و ما که مهبط پیام تو بودیم، در این فترت بی انتها، چه تنها مانده ایم!
در هیچ فلسفه ای، تفسیری از این همه خالی بودن جهان، نیست.
کدام عرفان، چراغی توانست پیش پای ناباوران برافرزود؟
آیا منطقی است که ما بی دل و جان، بار تن کشیم و
بی سر و گردن، دست و پا به رقص آوریم؟
جهان را چنان از خود پر کرده بودی که اندیشه بی تو بودن
بختک های نیمه شب را نیز هراسان می کرد.
امروز، ماییم که ازیاد تو سرشاریم.
ما درس موعود را در وعده گاه تو آموختیم
و گریه و خنده ما، چاکران کمترین احساس روزمرّه توأند:
چشمان تو از سحر، سحرخیزتر است
نی چیست؟ کلام تو دلاویزتر است
با خنده تو، غنچه ما نیز شکفت
از گریه تو، دیده ما نیزتر است
رضا بابایی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 02-06-2015 در ساعت 15:17
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (01-06-2016), مدير اجرايي (03-06-2013), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (03-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (03-06-2013), شهاب منتظر (06-06-2013)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)