صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

موضوع: یوسف آل طاهاویاسین* ویژه نامه ولادت فرخنده حضرت علی اکبر(ع)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض







    در کوچه باغ‏های کهنسال زمین، آسمانی‏ترین عاشقانه‏ های یک جوان است
    که جاری است و در جسم خاموش شب، یاد دوباره‏ای از خورشیدِ
    مهرانگیز پیامبر است که روان.

    نگاه تقویم‏ها پر از بهار می‏شود، دلاویز؛
    و کتاب خاطرات دنیا، بوستانی می‏شود عطرافشان.


    گنجایش هستی از این بیش نیست و این همه از نام اوست در مدینه.
    به رنگ همیشه می‏آید تا گام‏های جوان امّا جامانده را به خدا بکشاند
    و دست‏های پر تحرّک امّا درمانده را به دامان سبزنیایش برساند.

    ... تا رعناییِ خویش را به پای برترین محبّت نهد و دور
    از خوشایندِ این سرا و ستایش‏های پوچ، شکفتگی خویش را فدای والاترین
    عشق نماید. سر نهادن او به دُرّ واژه‏های پدر، ترسیم
    واقعی ادب و درس مهمّی از احترام است.


    او آمده تا به موازات همین سپاسگزاری، پا در رکاب پدر، فضای
    بسته شب را به مذلّت بیفکند، تا تشعشعی دلنواز وزیدن بگیرد.

    آمده تا ندای سبز عرفان را در شریان‏های زیست بپراکند
    و رگه های شفاف قرآن را حتّی از سکوتش بشنویم.

    در این تفرجِ همه گیر و مراسم برانگیخته از شور
    نوزا، چه تبسّم‏هایِ شیرینی تعارف می‏شود!

    در این ناگهان پر از شادباش، چه خاک‏های خشکی که بَر
    می‏دهند و همین طور میوه‏های کال ذهن است که به روشنیِ پر رنگ می‏رسد.


    او آمده تا نام سپیدش که از تمامیِ گیتی پیشی گرفته، نوید
    بر خاکی باشد که همه رقم سیاهه عصیان در آن انباشته شده.

    هنوز مفاخر «بنی هاشم»، نیکی‏ها و مناقب و کردار زلال او
    را برمی‏شمرند. ایده‏های جوان و نوین او، اندیشه‏ های تازه
    و پر طراوتش، هماره زبانزد است.

    رخساره‏های تابان، پاکْ نهادی و خوشخویی و منطق
    ارجمند او را به پیامبر عطوفت شبیه می‏دانند.

    این جاست که باید انگشت حیرت گزید از خورشیدهای
    تکثیر در پنجره‏هایِ رو به اشراق.


    باید شگفت‏زده شد با منظره‏ای از این دست که تا بی‏نهایت زیبا می‏رود.
    ارزانی آینه ‏ها برق این نگاه ‏های نرم و گران سنگ
    و تقدیم لحظات انسان، وجد و سرور در این گلگشت مفرّح.





    محمدکاظم بدرالدین

    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  2. تشكرها 6



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    هنوز می‏آید نوای کربلایی‏ ات از عمق میدان،
    ای آفتاب غروب کرده در ظهر عاشورا!

    هنوز می‏آید غریو فریادت از بلندای آسمان؛
    فریادی که دژخیمان کوفی را به مبارزه می‏خواست و نهیبش،
    رشته جانشان را از هم می‏گسیخت.


    هنوز می‏آید عطر حضورت،
    از حوالی خیمه‏ هایی که آکنده از نگاه سکینه علیهاالسلام بود.

    امروز، روز ولادت توست، مولای جوانمرد!
    روزی که خداوند خواست تا چهره ‏ات آیینه جمال نبوی صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله بشود.


    روزی که خداوند خواست تا از تبسم نگاهت، آفتاب بر شوق آید.
    روزی که خداوند خواست تا نبیره علی علیه‏ السلام ، سیرتی همچون او داشته باشد.

    روزی که خداوند خواست مشام مدینه از عطر حضورت آکنده گردد.
    امروز، روز توست؛ روز تولّدی شیرین که طعم نبوت و ولایت را توأمان دارد.


    غوغایی در دل آل الله است. عطر صلوات،
    شش جهت آسمان و زمین را فرا گرفته است.

    امروز، سروش آسمان، تهنیت گوی مولودی است که روزی همت بلندش،
    او را از ناسوت خاک به لاهوتستان افلاک خواهد برد.
    او نام بشکوهش را بر تارک عرش جای خواهد زد.

    ... و روزی ورق برمی‏گردد و کربلا رقم می‏خورد.
    تصویر در تصویر، کوفیان و غلتیدنشان در خاک مذلّت!

    شمشیر به شمشیر، دست یداللهیِ تو بود و یادآوری حماسه ذوالفقار!
    جلوه‏ زار هستی در شگفت نقشی بود که تو ایفا می‏کردی؛


    نقشی بدیع که ایمان و حماسه را به هم پیوند می‏داد؛
    همانگونه که قامت دل‏ آرایت، زیبایی نبوت و ولایت را به تماشا گذاشته بود.

    علی جان، جوانمرد مولای جوان!
    میدان کربلا چه بی‏فروغ می‏شد، اگر به میدان نمی‏آمدی!


    هنوز هم وقتی خورشید به آسمان کربلا می‏رسد،
    درنگ می‏کند و به یاد فروغ چهره‏ات، اشک حسرت می‏ریزد.

    چهره‏ای که عاشقانه، سرخی خون، در شفق نگاهش نشست
    و افلاک را سوگوار تبسّم‏های دلنشین‏ش کرد.


    امروز، روز ولادت توست.
    تویی که عشق از یادآوری نامت به خود می‏بالد
    و آسمان، شکوه تو را هماره با عطر صلوات، می‏ستاید.

    مبارک باد بر عاشقان کوی حضرت دوست «جل جلاله»
    حضور عاشقی که زندگی را شرمنده ایثار خود کرد
    و بی‏ مهابا: «نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد».


    سید علی‏ اصغر موسوی




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 08-06-2014 در ساعت 01:27
    امضاء


  5. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    حماسه از چشم‏ های تو آغاز می‏شود
    در روزی داغ و خون‏ آلود.


    رشادت یعنی «تو»؛ وقتی که در رکاب پدر،
    تار و پود حادثه را شمشیر زدی.


    امروز می‏آیی؛ عَلَم عشق بر دوشت، با نشانه ‏ای از
    آن سوی آسمان، و زمین با خنده ‏های نخستینت، شکفتن آغاز می‏کند.


    در وجودت تکه‏ای از بهشت جا مانده است؛
    آن گونه که از چشمانت عطر یاسی عجیب می‏تراود.

    روشنای چهره ‏ات با اُفق‏های دور و درخشان نسبت دارد.
    ریشه ‏ات از مقدم‏ترین رودخانه آب می‏خورد.

    نخل‏ها، پیش قامتت کوچک می‏نمایند،
    ای بزرگِ دوست داشتنی!


    نامت از دهان زمین نمی‏افتد.
    آزادگی، دوست دیرینه تو،

    خورشید، همبازی کودکی‏ات و عشق،
    همسفره همیشگی توست.


    قبایل عرب از گندمزار شجاعت تو نان می‏خورند.
    پرندگان، چشم بر قانون رهایی‏ ات دوخته‏ اند.


    می‏آیی و پنجه در پنجه کوه می‏افکنی و فرو می‏ریزی‏اش.
    می‏آیی و از جای گام‏های سپیدت، درختانی از آینه قد می‏کشند.


    بر اسب که می‏نشینی، بارانی از ستاره باریدن می‏گیرد.
    مهتاب، امواج نگاه توست که بر دامن آسمان می‏ریزد.


    معصومه داوودآبادی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. تشكرها 6


  7. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    زاده لیلا، همه لیلاهای جهان را مجنون می کند




    عشق، همواره از دامان«لیلا» به معراج می رود و
    سر به صحرا می گذارد و «مجنون» می شود.

    اما تمام «لیلا»های عالم باید بیایند و تو را سجده کنند؛
    باید ببینند که از دامانت، رخساره ای مقدس زاده شد
    که یوسف نمام روزگار خویش است.

    آه لیلا! چشمانت روشن باد به این مولود جمیل!
    تقدس پیامبرواری که در همین قنداقه تازه قدم، دل از تمام ملائک برده است.

    آه لیلا! زاده تو، تمام لیلاهای روزگار را مجنون خواهد کرد.
    پیشانی اش را ببوس که این تازه نفس
    زود از آغوش مادرانه ات خواهد رفت.

    این سوره رعنا، این محمد دوباره، این مرغ
    باغ ملکوت، دیری نمی پاید در دنیای زمین گیر.

    آه لیلا! چه قمر منیری به دنیا آورده ای!
    این ارمغان بهشتی، نثار حسین که همه عشق و امید توست.


    برخیز و برای تکان دادن گهواره این ارمغان، وضو بگیر.







    سودابه مهیجی
    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 10-06-2014 در ساعت 08:15
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  8. تشكرها 5

    helma (20-06-2013), taraneh bahar (20-06-2013), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (20-06-2013), شهاب منتظر (19-06-2013)

  9. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    به خوش آمد گویی ات، شقایق ها می شکفند
    و دریاها می خروشند.


    سپیده دم یازدهم شعبان، افق آمدنت را طاق نصرت می بندد.
    بام های جهان، کبوتر پوش این همه برکت،

    ثانیه های عاشق را مرور می کنند!
    تو می آیی تا تنهایی بزرگ عاشورا را تجربه کنی.

    می آیی تا دل های نااستوار بنی امیه
    را هیبت صدایت به لرزه درآورد

    و تاریخ، در پیچ وخم های ابدی اش
    تو را جاودانه به یادها بسپارد.


    نامت، روایت پایان ناپذیر آفتاب است.
    می ستایمت که تکرارت، رواج روشنایی است.


    میلاد حضرت علی اکبر (ع) مبارک


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  10. تشكرها 2


  11. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    باز هم آسمان این خانه‌ ،شب پر رفت و آمدی دارد
    باز هم کوچه‌ی بنی هاشم ،بوی عطر محمدی دارد

    در شبستان زلف تو ترسا ،خال بر گونه‌ی تو هندوکش
    طاق زیبای ابرویت محراب، وه که لیلا چه معبدی دارد

    کار چشم تو مبتلا کردن ،خاک را با نظر طلا کردن
    این زلیخای نفس ما یوسف، عاشق توست هر بدی دارد

    خَلق تو خُلق تو تعالی الله! چه شکوهی ست در تو یا الله
    این علی تا که می‌رسد به خدا ،صلوات محمدی دارد

    قاسم صرافان






    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 27-05-2015 در ساعت 08:59
    امضاء

  12. تشكرها 2


  13. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شبیه ترین غنچه به بهار



    می آیی و کائنات به تو سلام می کند.

    عطر آرام تو که از افق لبریز می شود
    جهان در دامنه زلال روح تو به نماز می ایستد.


    آفتاب در پیشانی تو شدت می گیرد.
    تمام میوه های درختان شاداب می شوند و
    برگ های سبز برای تو شعر می خوانند.


    گل های سرخ از لبخندهای بی مضایقه تو جان می گیرند
    و همه رودها، به شوق عطر تو به دریا می ریزند.


    همه موج ها از تو یاد گرفته اند که هیچ گاه از رفتن باز نمانند.
    پیش از آنکه بیایی، ابرها نام زلالت را بر همه باریده بودند.


    همه نام تو را می دانند. همه تو را می شناسند. تو
    شبیه ترین غنچه ها به بهاری، تو شبیه ترین شکوفه های
    ازل به پیامبری صلی الله علیه و آله .



    همه عطر تو را می شناسند؛ نارنج ها، ابرها، بادها و گنجشک ها.
    نام تو در خون همه گلبرگ های زیبا جریان دارد.


    همه عطرها از مهربانی تو سرچشمه می گیرند.
    تمام اردیبهشت ها از آغوش گرامی تو جان می گیرند.
    بهشت، بهانه ای ست برای دیدن تو. بی تو، بهار توهمی
    بزرگ است که به کویرهای بی پایان ختم می شود.



    تو مسافر تمام قلب هایی هستی که پرنده ها را دوست دارند.
    ماه از گریبان گرامی تو آغاز می شود وروز در پیراهن تو تکثیر می شود.

    با تو می توان خورشید را به کوچک ترین ایوان ها دعوت کرد
    و باران را مهمان تمام شیشه های غبار گرفته بی رهگذر.

    امشب به یمن آمدنت تمام آینه ها قد می کشند.

    ابرها همه باران می شوند تا بی واسطه گونه های بهشتی ات را ببوسند.

    با آمدنت، عشق به مهمانی خانه های فراموش شده
    می رود و سقف خانه ها ستاره پوش می شوند.

    عباس محمدی


    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 14-05-2016 در ساعت 08:21
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  14. تشكر

    شهاب منتظر (09-06-2014)

  15. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    هان ای غنچه ای که این گونه شکوفا پدید آمده ای!
    تبریک و اظهار شادمانی ام را بپذیر؛

    اگرچه چشمانم، اشک آلود داغ حادثه ای است که به زودی اتفاق خواهد افتاد.
    نیک آمده ای و نیک تر خواهی رفت؛ این قصّه ای است که تاریخ از
    تو روایت کرده است؛ امّا چه فرق می کند؟


    مهم این است که همواره خاطره زیباترین گل ها، جاودانه در
    مشام عطرپرستِ ایمان آورندگان و گل خواهان تکرار می شود.

    گل های همیشه سرخ را مگر می شود که از یاد برد؟
    از آن زمان که تو را دانسته ام، سال هاست که هر لحظه در
    ذهنِ هرچند حقیرم، زاده می شوی و هر روز، روز تولّد زیبای یگانه توست.


    پس در هر بهار، که گلستانی آفریده می شود، تداعی سرسبزترین
    گلی است که در عظیم ترین و معطّرترین
    گلستان تاریخ، روزی زاده شد.


    امّا درد از زمستانی که هرسال، به تاراج گل ها بر می خیز
    د و تا بهار بعد، باید در هجران گدازنده ای


    تنها دل به خاطرات خوش ساخت و به عطری که هر از گاه
    در کوچه پس کوچه های خاطرِ لبریز، می پیچید!


    آری! تو بی شک همیشه هستی
    همیشه بوده ای و همیشه خواهی ماند.


    دلاور مرد! قدمت گرامی!



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi