نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33

موضوع: داستان‌هایی از زندگی حضرت محمد (ص)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : داستان‌هایی از زندگی حضرت محمد (ص)

    مشرکین قریش چه کردند؟

    قریش آن شب را تا به صبح پشت دیوار خانه پاس دادند و از آنجا که نمى‏توانستند آسوده بنشینند و کینه و عداوتشان با رسول خدا(ص)مانند آتشى از درونشان شعله مى‏کشید گاه گاهى سنگ روى بستر پیغمبر مى‏انداختند و على(ع)آن سنگها را بر سر و صورت و سینه خریدارى مى‏کرد اما حرکتى که موجب تردید آنها شود و یا بفهمند که دیگرى به جاى محمد(ص)خوابیده است نمى‏کرد.
    گاه گاهى هم براى ینکه شب را بگذرانند با هم گفتگو مى‏کردند و چون کار محمد(ص) را پیان یافته مى‏دانستند زبان به تمسخر و استهزا گشوده و گفته‏هاى او را به صورت مسخره بازگو مى‏نمودند، ابو جهل گفت:
    - محمد خیال مى‏کند اگر شما پیروى او را بکنید سلطنت‏بر عرب و عجم را به دست‏خواهید آورد، و بعد هم که مردید دوباره زنده خواهید شد و باغهیى مانند باغهاى اردن(و شام) به شما خواهند داد ولى اگر از او پیروى نکردید کشته خواهید شد و وقتى شما را زنده مى‏کنند آتشى بریتان برپا خواهند کرد که در آن بسوزید!و شید دیگران هم در تیید گفتار او سخنانى گفتند و به هر ترتیبى بود شب را سپرى کردند و همین که صبح شد و براى حمله به خانه ریختند ناگهان على بن ابیطالب را دیدند که از میان بستر رسول خدا(ص)بیرون آمد و از جا برخاست، و بر روى آنها فریاد زد و گفت: چه خبر است؟
    مشرکین به جاى خود خشک شده با کمال تعجب پرسیدند: محمد کجاست؟
    على فرمود: مگر مرا به نگهبانى او گماشته بودید؟مگر شما او را به بیرون کردن از شهر تهدید نکردید؟او هم به پاى خود از شهر شما بیرون رفت.
    ینان که در برابر عملى انجام شده و کارى از دست رفته قرار گرفته بودند ابتدا ابو لهب را به باد کتک گرفته به او گفتند: تو بودى که ما را فریب دادى و مانع شدى تا ما سر شب کار را یکسره کنیم سپس با سرعت‏به ین طرف و آن طرف و کوه و دره‏هاى مکه به جستجوى محمد رفتند.
    و در پاره‏اى از رویات آمده که در میان قریش مردى بود ملقب به‏«ابو کرز»که از قبیله خزاعه بود و در شناختن رد پاى افراد مهارتى بسزا داشت از ین رو چند نفر به دنبال او رفته و از وى خواستند رد پاى محمد را بیابد. ابو کرز اثر قدمهاى رسول خدا(ص)را از در خانه آن حضرت نشان داد و به دنبال آن همچنان پیش رفتند تا جیى که ابو بکر به آن حضرت ملحق شده بود (5) گفت: در ینجا ابى قحافه یا پسرش نیز به او ملحق شده!
    ینان به دنبال جاى پاها همچنان تا در غار پیش آمدند.




    امضاء

  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (22-10-2018), شهاب منتظر (23-05-2014)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi