یکی از اعتقادات محوری گروه فرقان این بود که روحانیت باید جای خود را به روشنفکران بدهد.
همچنین فُرقانیسم مدافع تز اسلام منهای روحانیت بود.
البته بر همگان روشن است که روحانیت مورد نظر فرقان در این رهیافت، تنها لباس و کِسوت روحانیت نبود، زیرا «اکبر گودرزی» رهبر فرقان خود مُلَبس به کسوت روحانیت بود
ترور شخصیتهای روحانی بزرگی چون استاد «مطهری»، دکتر «مفتح»، «هاشمی رفسنجانی»، «ربانی شیرازی»، «قاضی طباطبایی» و قرار گرفتن روحانیونی چون دکتر «بهشتی»، دکتر «باهنر» و ... در لیست ترور گروه «فرقان»، این سؤال را در ذهن ایجاد میکند، چرا فرقانیها به سراغ لیبرالها نرفتند؟
چهرههای برجستهی جبههی ملی و نهضت آزادی ایران در ترکیب دولت موقت، میتوانست انگیزه و سوژهی لازم برای از بین بردن آنها باشد؛ زیرا یکی از هدفهای عمدهی فرقان، اختلال در سیستم اجرایی و مدیریت انقلاب اسلامی بود که سکان اجرایی آن در اختیار نیروهای لیبرال و ملیگرا بود.
اما آنچه که در پاسخ به این سؤال میتواند قانعکننده باشد این است که گروه فرقان در صدد ترور انقلاب اسلامی بود.
نیروهای لیبرال و راستگرایان غربگرا که به دلیل شرایط ویژهی انقلاب اسلامی در رأس کارهای اجرایی قرار گرفتند، اتفاقاً با فرقانیها همسو بودند و از تشکیل یک نظام بر پایهی اندیشههای ناب اسلامی ممانعت میکردند.
از این رو این افراد، به رغم متظاهر بودن فرقان به شعارهای توحیدی، از ترور مصون ماندند و نیروهای اصیل اسلام و امام از سر راه برداشته شدند.
گروه فرقان اولین گروهی بود که با شعارهای تند اسلامی و به جهت همراه کردن جوانان پرشور و بیتجربه اهداف دشمنان بزرگ انقلاب اسلامی را به مرحلهی اجرا درآورد.
این گروه، در اولین ترور خود نشان داد که نیروهای وفادار به خط امام را هداف قرار داده است.
تیمسار سرلشکر «محمدولی قرهنی» که در جریان حوادث کردستان، مقاومت و سرسختی عجیبی در وفاداری خود به امام بروز داده بود، ترور شد تا فرماندهان ارتش در حال دگرگونی، به جای اقدامهای انقلابی، روشهای لیبرالی و خنثی را برگزینند.
هنگامی که قرهنی با اعتراض وزیر کشور، «احمد صدر حاج سیدجوادی» روبهرو شد.
ابداً کوتاه نیامد و گفت ضدانقلابیون میخواهند پادگان سنندج را تصرف کنند و من این اجازه را نمیدهم.
همچنین زمانی که برای تسلیم شدن او از آیتالله «طالقانی» مایه گذاشتند؛ شجاعانه گفت من به آیتالله طالقانی شدیداً ارادت دارم، ولی حکم مرا امام خمینی صادر کرده است و مطیع اوامر امام هستم.[1]