باسلامچون حکمت های الهیه برای غیبت آن حضرت پایان پذیرد و آیات و علاماتی که برای قبل از ظهور گفته شد کامل گردد خداوند تبارک و تعالی به قلب مبارک امام الهام فرماید که قیام کند همان طور که در تفسیر این آیه ی مبارکه «فاذا نقر فی التاقور»روایت شده که الهام به قلب آن حضرت برای قیام است و لذا پیش از نطق شمشیر و پرچم که ذکر آن میشود آن حضرت علم به فرمان الهی برای ظهور پیدا می کند .
شما کاربران گرامی می توانید از این پس در این تایپیک تمامی وقایعی که در دوران با شکوه ظهور رخ می دهد را مطالعه بفرمایید .
لازم به ذکر است که منبع این مطالب از کتاب دوران باشکوه ظهور نوشته ی علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی است
انشاءالله بخش بعدی در همین تایپیک قرار خواهد گرفت .
با سپاس هایتان ما را همیاری نمایید .
ایام شهادت مولای متقیان بر شما تسلیت باد
بخش اول : چگونگی قیام آن حضرت
پس از آن حضرت عمامه ی پیامبر که سحاب نام دارد بر سر می گذارد و پیراهن آن حضرت را که در روز احد پوشیده بود بپوشد و زرهی که از جانب خداوند برای پیامبر آمده به تن نماید و ذوالفقار را حمایل فرماید و نعلین آن حضرت را به پا کند و با آن شکوه که مظهر عظمت و جمال خداوندی است به سوی مدینه حرکت کند . و آن مقارن است با خروج سفیانی در شام و مدینه که قتل و عارت فراوانی در اطراف نموده . آن حضزت به قدری توقف می نماید که آن ملعون مطلع شده و چنان مقهور رعب و سطوت آن حضرت می شود که با آن که ایشان هنوز لشکر و سپاهی ندارد سفیانی سیصد هزار لشکر برای گرفتن آن حضرت روانه می سازد و چون امام در آن هنگام اجازه ی جنگ از طرف خداوند صادر نشده بود به سوی مکه باز می گردد.
جبرئیل اسبی که نامش براق است برای آن حضرت می آورد تا بر آن سوار شوند . حضرت صاحب در کوه رضوی با پیامبر و امیر مومنان ملاقات می کند و طبق حدیثی که هر امامی در هر امر مهمی باید اجازه از پیامبر بگیرد در آن جا به املاءآن حضرت و خط امیر مومنان عهد و فرمانی بگیرد و تنها به مکه رود .
سیصد هزار لشکر سفیانی که به دنبال آن حضرت هستند چون به سرزمینی به نام بیدا رسند جبرئیل بر آن ها صیحه می زند و همه ی آن ها جز دو نفر در زمین فرو می روند در این هنگام فرشته ای می اید و صورت آن دو را به پشت بر میگرداند . به یکی از آن ها می گوید برو به سفیانی بگو : لشکرت را خدا نابود کرد و منتظر قهر او باش . به دومین نفر گوید : به سوی مکه برو و خدمت حضرت مهدی (عج) بشارت بده که دشمنانت نابود شدند و در آن جا توبه کن تا صورتت به حالت اولیه بر گردد .
آن حضرت ماه مبارک رمضان در مکه به می باشند و در شب بیست و سوم اصحاب خاص خود را که سیصد و سیزده نفر هستند و در اطراف عالم پراکنده می باشند ندا می دهد به گونه ای که همه بشنوند و فورا خدمت ایشان برسند . بعضی سوار برابر و بعضی به طی الارض ، و هر دو گروه به اعجاز آن حضرت چنین قدرتی پیدا می کنند .
و صبح آن شب جبرئیل بر بام کعبه ندا می دهد به گونه ای که تمام اهل عالم بشنوند و اسم آن حضرت را می برد و سب ایشان را تا امیر المومنین بیان می کند و فریاد برآورد :
ای اهل عالم ،مهدی موعود منتظر ظاهر گردید باید از او اطاعت کنید .یک اعجاز این ندا آن است که برای همه یک نواخت می باشد و هیچ کس از نزدیک و دور از شنیدن آن هلاک نمی شود .( این ندا اعجاز دیگری هم دارد که به دلیل طولانی شدن تایپیک از بیان آن خودداری می نمایم )
بعد از این ندا آن حضرت به کعبه تکیه نموده و خود را معرفی میکند و انتساب خود را به پیامبر و ائمه هدی گوشزد کرده و می فرماید هیچ کسی از نظر سب و از نظر فضائل و کمالات به پیامبر نزدیک تر نیست . آن گاه مظلومیت خویش را اظهار و از مردم طلب نصرت می کند . پس جبرئیل و جمعی از ملائکه که حضور دارند و آن سیصد و سیزده نفر با امام بیعت می کنند .
پیامبر و امیرمومنان در آ« هنگام مخفیانه از نظر مردم آن جا تشریف دارند . اهل مکه که این جمیعیت راکه غیر موسم حج می بینند بسیار شگفت زده می شوند . پس امام تا روز عاشورا درنگ می کند ،صبح آن روز هر مومنی زیر سر خود ورقه ای می بیند که در آن نوشته شده است «طاعه معروفه » یعنی اطاعتی که بر هر کس خق و واجب است ،وقت آن فرا رسید .
جبرئیل «لواءنصر» را بیاورد و چون آن را بگشاید نوری ازآن در همه ی خانه های مومنان خواهد تابید ،دل های آن ها قوی می شود و خوف و اظطراب آن ها برطرف می گردد.
بر اثر گشودن «لواءنصر»فورا ملائکه ای که با حضرت نوح در کشتی بودند و نیز آن هایی که با حضرت ابراهیم در آتش بودند و آن هایی که با حضرت موسی بودند و آن هایی که وقت رفتن عیسی به آسمان به همراه او بودند و آن هایی که با پیامبر در جنگ بدر بودند و آن هایی که برای نصرت امام حسین (ع) به کربلا امدند اما زمانی رسیدند که آن حضرت شهید شده بود و به فرمان پروردگار شب و روز در اطراف حرم ایشان مشغول زیارت و گریه شدند و در انتظار امام قائم به سر می برند و حاضر میشوند . تا روز عاشورا چهل و شش هزار نفر از ملائکه و به همین تعداد از جن و ده هزار نفر از انسان مهیا و حاضر می شود .
به تعداد آن ها سالح و شمشیر از آسمان نزد آن حضرت فرود می آید . بر هر قبضه شمشیری نام صاحب آن نوشته شده و بر طرف دیگر آن هزار حرف نقش شده که از هر حرفی هزار باب علم گشوده می شود . در این مدت توقف ایشان در کنار کعبه ، یک روز بامداد ، هنگام نماز صبح حضرت عیسی (ع)از آسمان فرود می آید و به ایشان در نماز اقتدا می کنند . پس از آن در خدمت ایشان می باشد و در مملکت داری وزیر ایشان می گردد .