وای بر دلی که نمیلرزد،
وای بر خونی که نمیجوشد،
وای بر چشمی که به خواب رفته است!
اشک باید ریخت، فریاد باید کرد،
تیر باید شد،آتش باید گرفت!
قدس،ناموس اسلام است.
قدس،محک غیرت مسلمانان قرن است.
صدای ایستادن قلب کودکان فلسطینی دارد
پرده گوشمان را پاره میکند.
صدای سکوت کشتگان فلسطین،
شیشه های خانه آرامشان را فرو میریزد.
کوران و کرانیم؛ اگر فریاد برنیاوریم؛
اگر بانگ برنداریم.صدای اذان بی وقت میآید؛
کسی از امت محمد صلی الله علیه وآله از جور مینالد،
باید شتافت؛وگرنه دل رسول الله میشکند.
در گوشه ای از جغرافیای غربت،
امت رسول الله صلی الله علیه وآله زیر شکنجه اند،
خانه شان ویران است و آوارگی،روزیشان شده.
بوی خون میآید.زخم فلسطین در دل اسلام،
هنوز تازه است.
زخم شهید کهنه نمیشود.
درد دارد در جان اسلام ریشه میدواند،
سرطان صهیونیسم، جهان را کبود کرده،
جهان منتظر طبیبی است.
طبیب عشق بر سر بالین اهل درد میآید.
نکند بیدردی!
بزرگترین بیماری ملتهای مسلمان باشد!
انتظار طبیب؛ آدابی دارد،
رسم انتظار را باید به جای آورد.
باید خود به مبارزه سرطان رفت
باید درد را از پا انداخت.