آنچه می خوانید فرق بین "حسین " و "حوسین " است
تا خدای نکرده " حوسین " را به جای حسین مظلوم ومعصوم ننگریم.
1-حسین یکی بیشتر نیست. اما حوسین متعدد است هرمداحی برای خودش
یک جور حوسین دارد تاآنجا که حوسین این مداح از حوسین مداح دیگر بهتراست.
2-حسین نماز را ولو در بحبوحه جنگ دراول وقت بپا می دارد .
ولی حوسین نمازصبح را فدای شب زنده داری خود می کند.
3- حسین انسان سازی می کند و آدم می خواهد .
ولی حوسین به یارانش ذکر من سگ حوسینم را القا می کند یعنی اینکه سگ می خواهد.
4- دردحسین حفظ دین و شرافت انسانی است. در کربلا ابتدا جای امنی برای ناموس خود پیدا می کند.
اما تمام مصائب حوسین درعطش و سیراب کردن بستگانش خلاصه می شود ومهم نیست ناموسش چه وضعی دارد.
5- حسین همیشگی است و برای هرلحظه زندگی الگویی کامل است.
اما حوسین فقط ده روز سال خودنمایی میکند و بقیه سال بهانه ایست برای دورهم جمع شدن دوستان قدیمی.
6-حسین تاثیر" یا حسین " را منوط به پاکی قلب وخلوص و اطاعت از خدا می داند .
ولی حوسین می گوید هرجه می خواهد دل تنگت بکن ولی " یا حوسین " فراموش نگردد.
7- دوستان حسین نا خو دآگاه خون گریه می کنند . ولی دوستان حوسین خودآگاه خودزنی
و مجلس گرمی می کنند و خلاصه اعلی درجه قرب را کثرت کبودیها ی سر و سینه می دانند.
8- حرارتی که ازحسین در قلبهاست " لن تبرد ابدا " می باشد . اما حرارت
حوسینیان پس ازیک شورحوسینی فروکش کرده و مبدل به شب خاطره و تعریف جک و قهقهه می شود.
9-در مجلس حسینی اشک حرف اول را میزند .
ولی درمجلس حوسینی نعره و فریاد.
10- عاشقان حسین خودشان را برای حسین می خواهند .
ولی مریدان درویش مسلک حوسین او را بهانه ای کرده اند برای خودخواهی ها و هوس هایشان.
و بالاخره درعاشورای محرم سال 61 هجری
در کربلا " حسین " بود نه " حوسین ".
التماس دعا