استحباب بستن دستها در نماز میان اهل سنت شهرت دارد و تنها مذهب مالکی است که به استحباب فتوا نداده است.
مستند حکم استحباب، تعداد اندکی از روایات اهل سنت است که علاوه بر ضعف سند، دلالت روشنی نیز بر مدعا ندارند. در میان روایات اهل بیت(ع) نیز نه تنها هیچ حدیثیآن را تایید نمیکند، بلکه برخی آن را بدعت شمرده است. پس مساله قبض در نماز مردد میان سنت و بدعت است و مقتضای احتیاط به دلیل ضعف دلایل مشروعیت آن ترک این عمل است.
گرفتن دست چپ با دست راست و گذاشتن آن روی سینه به نشانه خضوع در نماز، از مواردی است که استحباب آن میان فقیهان اهل سنت شهرت دارد.
حنفیه در این زمینه گفتهاند: تکتف (دستها را به نشانه خضوع به سینه چسباندن در نماز) مستحب است و واجب نیست و بهتر است مردان، کف دست راست را بر پشت دست چپ و زیر ناف خود بگذارند و زنان دستان خود را روی سینه قرار دهند.
شافعیه معتقدند: تکتف، بر مرد و زن مستحب و بهتر است در نماز، کف دست راست بر پشت دست چپ، زیر سینه و بالای ناف و متمایل به سمت چپ بدن قرار گیرد.
حنابله نیز گفتهاند: تکتف سنت شمرده میشود و بهتر است نمازگزار، کف دست راست خود را بر پشت دست چپ گذاشته، آن را زیر ناف قرار دهد.
مالکیه در این مساله از دیگر مذاهب اهل سنت جدا شده و گفتهاند: در نمازهای واجب، رها کردن دستها مستحب است. گروهی نیز پیش از مالکیه همچون عبداللّه بن زبیر، سعید بن مسیب، سعد بن جبیر، عطاء، ابن جریج، نخعی، حسنبصری، ابن سیرین و برخی دیگر از فقیهان بر این اعتقاد بودند.
لیث بن سعد هم این عقیده را دارد با این تفاوت که گفته است: مگر این که قیام طول بکشد و نماز گزار به زحمت افتد که دراین صورت، قبض جایز است.
از امام اوزاعی نقل شده که نمازگزار بین قبض و رها کردن دستها مخیر است.((1)) محمد عابد، مفتی مالکیه در حجاز عقیده دارد که رها کردن و بستن دستها در نماز، هر دو سنت رسول خدا(ص)است و اگر قیام کسی در نماز طولانی شد، در صورتی که دست هایش رها باشد میتواند یک دست را با دست دیگرش بگیرد. این مفتی مالکی گفته است که رها کردن دستها در نماز اصل و قبض فرع است،((2)) اما قول مشهور میان شیعه امامیه این است که قبض حرام و مبطل نماز است و از میان آنها، معدودی از فقها مانند حلبی در کافی به کراهت آن نظر دادهاند.((3))