صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 32 , از مجموع 32

موضوع: تفسیر سوره الماعون

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تفسیر سوره الماعون

    و باز در اين آيات به مساءله اطعام ((مستمندان )) كه از مهمترين كارهاى خير است برخورد مى كنيم ، تا آنجا كه مى فرمايد: اگر خود قادر به اطعام مستمندى نيست ديگران را به آن تشويق كند. تعبير به ((فذلك )) (با توجه به اينكه فا در اينجا معنى سببيت را مى بخشد) اشاره به اين نكته است كه فقدان ايمان به معاد سبب اين خلافكاريها مى شود، و به راستى چنين است ، آن كس كه آن روز بزرگ و آن دادگاه عدل ، و آن حساب و كتاب و پاداش و كيفر را در اعماق جان باور كرده باشد، آثار مثبتش در تمام اعمال او ظاهر مى شود، ولى آنها كه ايمان ندارند اثر آن در جراءتشان بر گناه و انواع جرائم كاملا محسوس ‍ است . در سومين وصف اين گروه ، مى فرمايد: ((واى بر نمازگزاران )) (فويل للمصلين ). ((همان نمازگزارانى كه نماز خود را به دست فراموشى مى سپرند)) (الذين هم عن صلاتهم ساهون ). نه ارزشى براى آن قائلند، و نه به اوقاتش اهميتى مى دهند، و نه اركان و شرائط و آدابش را رعايت مى كنند. ((ساهون )) از ماده ((سهو)) در اصل به معنى خطائى كه از روى غفلت سرزند، خواه در فراهم كردن مقدماتش مقصر باشد يا نه ، البته در صورت اول معذور نيست ، و در صورت دوم معذور است ، ولى در اينجا منظور سهو تواءم با تقصير است . بايد توجه داشت كه نمى فرمايد در نمازشان سهو مى كنند چون سهو در نماز به هر حال براى هر كس واقع مى شود، بلكه مى فرمايد از اصل نماز سهو مى كنند و كل آن را به دست فراموشى مى سپرند. روشن است اين مطلب اگر يك يا چند بار اتفاق بيفتد ممكن است از قصور باشد، اما كسى كه پيوسته نماز را فراموش مى كند و آن را به دست فراموشى مى سپارد، پيدا است كه براى آن اهميتى قائل نيست ، و يا اصلا به آن ايمان ندارد، و اگر گهگاه نماز مى خواند از ترس زبان مردم و مانند آن است . در اين كه منظور از ((ساهون )) در اينجا چيست ؟ علاوه بر آنچه در بالا گفتيم تفسيرهاى ديگرى نيز كرده اند، از جمله اينكه منظور تاءخير انداختن نماز از وقت فضيلت است . و يا اينكه منظور اشاره به منافقانى است كه نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترك آن عقاب . يا اينكه منظور كسانى است كه در نمازهاى خود ريا مى كنند (در حالى كه اين معنى در آيه بعد مى آيد). البته جمع ميان اين معانى ممكن است هر چند تفسير اول مناسب تر به نظر مى رسد. به هر حال وقتى فراموش كنندگان نماز شايسته ويل هستند آنها كه به كلى ترك نماز گفته و تارك الصلوة هستند چه حالى خواهند داشت ؟! در چهارمين مرحله به يكى ديگر از بدترين اعمال آنها اشاره كرده ، مى فرمايد: آنها كسانى هستند كه پيوسته ريا مى كنند (الذين هم يراءون ).
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكر

    حور العین (05-06-2010)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تفسیر سوره الماعون

    و در آخرين مرحله مى افزايد: آنها ديگران را از ضروريات زندگى منع مى كنند (و يمنعون الماعون ). مسلما يكى از سرچشمه هاى تظاهر و رياكارى عدم ايمان به روز قيامت ، و عدم توجه به پاداشهاى الهى است ، و گرنه چگونه ممكن است انسان پاداشهاى الهى را رها كند و رو به سوى خلق و خوش آيند آنها آورد؟! ((ماعون )) از ماده ((معن )) (بر وزن شاءن ) به معنى چيز كم است ، و بسيارى از مفسران معتقدند كه منظور از آن در اينجا اشياء جزئى است كه مردم مخصوصا همسايه ها از يكديگر به عنوان عاريه يا تملك مى گيرند، مانند مقدارى نمك ، آب ، آتش (كبريت ) ظروف و مانند اينها. بديهى است كسى كه از دادن چنين اشيائى به ديگرى خوددارى مى كند آدم بسيار پست و بى ايمانى است ، يعنى آنها به قدرى بخيل اند كه حتى از دادن اين اشياء كوچك مضايقه دارند، در حالى كه همين اشياء كوچك گاه نيازهاى بزرگى را برطرف مى كند، و منع آن ، مشكلات بزرگى در زندگى مردم ايجاد مى نمايد. جمعى نيز گفته اند منظور از ((ماعون )) زكات است ، چرا كه زكات نسبت به اصل مال غالبا بسيار كم است ، گاه ده درصد، و گاه پنج درصد، و گاه دو و نيم درصد است . البته منع زكات نيز يكى از بدترين كارها است ، چرا كه زكات بسيارى از مشكلات اقتصادى جامعه را حل مى كند. در روايتى از امام صادق (عليه السلام ) آمده است كه در تفسير ماعون فرمود: هو القرض يقرضه ، و المتاع يعيره ، و المعروف يصنعه : ماعون وامى است كه انسان به ديگرى مى دهد، و وسائل زندگى است كه به عنوان عاريه در اختيار ديگران مى گذارد، و كمكها و كارهاى خيرى كه انسان انجام مى دهد در روايت ديگرى از همان حضرت اين معنى نقل شده ، و در ذيل آن آمده است كه راوى گفت : ما همسايگانى داريم كه وقتى وسائلى را به آنها عاريه مى دهيم آن را مى شكنند و خراب مى كنند، آيا گناه است به آنها ندهيم ؟ فرمود: در اين صورت مانعى ندارد. در معنى ((ماعون )) احتمالات ديگرى نيز گفته اند، تا آنجا كه در تفسير قرطبى بالغ بر دوازده قول در اين زمينه نقل شده كه بسيارى از آنها را مى توان در هم ادغام كرد و مهم همان است كه در بالا آورديم . ذكر اين دو كار پشت سر يكديگر (رياكارى و منع ماعون ) گوئى اشاره به اين است كه آنها آنچه براى خدا است به نيت خلق بجا مى آورند، و آنچه براى خلق است از آنها دريغ ميدارند، و به اين ترتيب هيچ حقى را به حق دارش نمى رسانند. اين سخن را با حديثى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) پايان مى دهيم ، فرمود: من منع الماعون جاره منعه الله خيره يوم القيامة ، و وكله الى نفسه ، و من وكله الى نفسه فما اسوء حاله ؟!: كسى كه وسائل ضرورى و كوچك را از همسايه اش دريغ دارد خداوند او را از خير خود، در قيامت منع مى كند، و او را به حال خود وامى گذارد، و هر كسى خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالى دارد؟. 1 - جمعبندى بحثهاى سوره ماعون در اين سوره كوتاه ، مجموعه اى از صفات رذيله كه در هر كس باشد نشانه ايمانى و پستى و حقارت او است آمده ، و قابل توجه اينكه همه آنها را فرع بر تكذيب دين ، يعنى جزا يا روز جزا قرار داده است ، تحقير يتيمان ، ترك اطعام گرسنگان ، غفلت از نماز، رياكارى ، و عدم همكارى با مردم حتى در دادن وسائل كوچك زندگى اين مجموعه را تشكيل مى دهد، و به اين ترتيب افراد بخيل و خودخواه ، و متظاهرى را منعكس مى كند كه نه پيوندى با خلق دارند، و نه رابطه اى با خالق افرادى كه نور ايمان و احساس مسؤ وليت در وجودشان نيست نه به پاداش الهى ميان ديشند و نه از عذاب او بيمناكند. 2 - تظاهر و ريا يك بلاى بزرگ اجتماعى ارزش هر عمل بستگى به ((انگيزه )) آن دارد، و يا به تعبير ديگر از ديدگاه اسلام ، اساس هر عمل را، ((نيت )) تشكيل مى دهد، آن هم ((نيت خالص )). اسلام قبل از هر چيز پرونده نيت را مورد بررسى قرار مى دهد، و لذا در حديث معروفى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است كه : انما الاعمال بالنيات ، و لكل امرء ما نوى : هر عملى بستگى به نيت او دارد، و بهره هر كس مطابق نيتى است كه در عمل دارد. و در ذيل اين حديث آمده است : آن كس كه براى خدا جهاد كند اجرش ‍ بر خداوند بزرگ است ، و كسى كه براى متاع دنيا پيكار كند، يا حتى نيت به دست آوردن عقال (طناب كوچكى كه پاى شتر را با آن مى بندند) كرده باشد بهره اش فقط همان است . اينها همه به خاطر آن است كه نيت هميشه به عمل شكل مى دهد، آن كس كه براى خدا كارى انجام مى دهد، شالوده آن را محكم مى كند، و تمام تلاش او اين است كه مردم از آن بهره بيشتر گيرند، ولى كسى كه براى تظاهر و رياكارى عملى انجام مى دهد، تنها به ظاهر و زرق و برق آن مى پردازد، بى آنكه به عمق و باطن و شالوده و بهره گيرى نيازمندان اهميت دهد. جامعه اى كه به رياكارى عادت كند، نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملكات فاضله دور مى شود، بلكه تمام برنامه هاى اجتماعى او از محتوا تهى مى گردد، و در يك مشت ظواهر فاقد معنى خلاصه مى شود، و چه دردناك است سرنوشت چنين انسان ، و چنين جامعه اى ؟! روايات در مذمت ريا بسيار زياد است ، تا آنجا كه آن را نوعى شرك ناميده اند، و ما در اينجا به ذكر سه روايت تكان دهنده قناعت مى كنيم : 1 - در حديث از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است : سياتى على الناس زمان تخبث فيه سرائرهم ، و تحس فيه علانيتهم ، طمعا فى الدنيا لا يريدون به ما عند ربهم ، يكون دينهم رياء، لا يخالطهم خوف ، يعمهم الله بعقاب فيدعونه دعاء الغريق فلا يستجيب لهم !: زمانى بر مردم فرا مى رسد كه باطنهاى آنها زشت و آلوده مى شود، و ظاهرشان زيبا، به خاطر طمع در دنيا اين در حالى كه علاقه اى به پاداشهاى پروردگارشان ندارند ، دين آنها ريا مى شود، و خوف خدا، در دل آنها وجود ندارد، خداوند همه آنها را به عذاب سختى گرفتار مى كند، و هر قدر خدا را مانند شخص غريق بخوانند هرگز دعايشان مستجاب نمى شود. 2 - در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه به يكى از يارانش به نام زراره فرمود. من عمل للناس كان ثوابه على الناس ‍ يا زراره ! كل رياء شرك !: كسى كه براى مردم عمل كند ثوابش بر مردم است ، اى زراره ! هر ريائى شرك است !. 3 - در حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است : ان المرائى يدعى يوم القيامة باربعة اسماء: يا كافر! يا فاجر! يا غادر! يا خاسر! حبط عملك ، و بطل اجرك ، فلا خلاص لك اليوم ، فالتمس ‍ اجرك ممن كنت تعمل له !: شخص رياكار در روز قيامت با چهار نام صدا زده مى شود: اى كافر! اى فاجر! اى حيلهگر! واى زيانكار ! عملت نابود شد، و اجرت باطل گشت ، امروز هيچ راه نجاتى ندارى ، پاداش ‍ خود را از كسى بخواه كه از براى او عمل كردى !. خداوندا! خلوص نيت ، سخت مشكل است ، خودت ما را در اين راه يارى فرما. پروردگارا! آنچنان ايمانى به ما مرحمت كن كه جز به ثواب و عقاب تو نينديشيم و رضا و خشنودى و غضب خلق در راه تو براى ما يكسان باشد. بارالها! هر خطائى در اين راه تاكنون كرده ايم بر ما ببخش . آمين يا رب العالمين
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. تشكر

    حور العین (05-06-2010)

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi