صفحه 6 از 8 نخستنخست ... 2345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 77

موضوع: رهنمودهاى امام صادق عليه السلام

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و سوم : سخاوت



    امام صادق (ع) فرمود:

    سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است . هيچ مؤمنى نيست ، مگر آن كه سخاوتمند است ، و سخاوتمند نيست ، مگر اين كه داراى يقين وهمّتى عالى باشد، زيرا سخاوت ، نشانه نور يقين است و هر كس بداند دنبال چه چيزى است ، دهش ، براى او آسان گردد.

    پيامبر (ص) فرمود: خميره اولياى خدا، با سخاوت آميخته شده است .سخاوت آن است كه درباره هر چه كه محبوب است ، سخى باشد، و كم ترين آن ، دنياست .

    از نشانه هاى سخاوت آن است كه اعتنا نكنى كه دنيا در دست كيست و از آن كه باشد، در دست مؤمن يا كافر، فرمان بردار يا گناهكار و مردمان بلند مرتبه يا افراد پست مايه ، و ديگران را سير كند و خود گرسنگى كشد، ديگرى را لباس پوشاند و خود برهنه باشد عطا كند و خود از قبول عطا سرباز زند و بر اين كار منّت پذيرد، ولى منّت نگذارد.


    اگر تمام دنيا را به او بدهند خود را در آن بيگانه شمارد و از اين كه همه را در يك ساعت در راه خداى - عزّ وجلّ - ببخشد وى را باكى نباشد.رسول خدا (ص) فرمود: سخاوتمند، به خدا و مردم و بهشت نزديك است واز جهنّم دور، و بخيل از خدا و مردم و بهشت دور است و به جهنم نزديك . كسى را نتوان سخاوتمند ناميد، مگر آن كه در اطاعت از خدا و در راه او چيز مى بخشد؛ اگر چه گرده اى نان يا جرعه اى آب باشد.

    پيامبر (ص) فرمود: سخاوتمند كسى است كه مال خود را در راه خدا ببخشد، ولى شخص سخاوتمند نما، در راه گناه و نافرمانى خداوند تعالى مى بخشد. بنابراين او آماج خشم و غضب خداوند است و او كه بر خود بخل ورزد، چه گونه مى تواند با غير خودش سخاوتمندى كند، زيرا او از هوى و هوس خويش پيروى مى كند و از خداوند - عزّ وجلّ - نافرمانى .


    خداوند تعالى فرموده است : ((... و قطعا بارهاى گران خودشان و بارهاى گران [ديگران ] را با بارهاى گران خود بر دوش خواهند گرفت )).

    پيامبر (ص) فرمود: خداوند مى فرمايد: فرزند آدم ! [تو كه ملك من ، ملك من ، ملك من مى گويى بدان كه ] ملك و هر آنچه در دست توست مال من است . اى بيچاره ! تو كجا بودى آن زمانى كه ملك و مال بود و تو نبودى ؟ آيا تو را جز آنچه خورده و از بين برده اى ، يا پوشيده و كهنه كرده اى ، يا صدقه داده و جاويدش كرده اى كه به سبب آن ، مورد عفو قرار مى گيرى و يا عقوبت و مجازات مى شوى بهره اى هست ؛

    چرا كه كيفر و پاداش ، به نحوه جمع آورى مال بستگى دارد. پس خوب بينديش كه مال ديگرى را از مال خويش محبوب تر ندانى و در آنها طمع نورزى !

    امير مؤمنان (ع) فرمود: آنچه را كه پيش فرستاده اى از آن توست ، و آنچه را كه وانهاده اى از آن وارثان است و آنچه دست مايه زندگى توست شيطان را اميدوار مى سازد كه تو را به وسيله آن بفريبد.

    چه قدر مى خواهى در طلب دنيا بكوشى و خويش را رنجه دارى ؟ آيا برآنى تا در دنيا خودت را به زحمت افكنى و با نكبت زندگى كنى و ديگران را غنى سازى ؟!






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  2. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #52

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و چهارم : ستاندن وبخشيدن




    امام صادق (ع) فرمود:

    آن كه ستاندن را بيش از بخشش دوست بدارد، زيان كار است ؛ زيرا او به سبب غفلتش ، آنچه را كه امروز است ، از آنچه در آينده (آخرت ) است ، برتر مى پندارد.

    وهر گاه كه مؤمن ستاند، سزاوار است به حق بستاند و چون مى بخشد، در راه حق و از روى حق ببخشد.

    چه بسيارند كه با گرفتن چيزى ، دين خود را تاوان مى دهند، ولى خود نمى دانند و چه بسيار است بخشنده اى كه خشم خداى را براى خود مى آورد.


    گفت وگو و بحث در گرفتن و بخشيدن نيست ، بلكه درباره انسان رستگار ونجات يافته است . نجات يافته كسى است كه از خدا بترسد و به ريسمان ورع چنگ زند.

    ومردم در برابر اين دو صفت ، دو دسته اند: خاص و عام .
    خاص آن است كه به دقت ، چشم ورع باز كرده و چيزى نخورد، مگر آن كه بداند حلال است ، و چون امر بر او مشكل شود، تنها در حدّ ضرورت خورد.

    وعام آن است كه به ظاهر، چشم دوخته است و از اين رو، هر آنچه كه نداند كه از غصب يا به سرقت آمده ، آن را برمى گيرد (از آن بهره مى جويد) ومى گويد: باكى نيست ، اين ، بر من حلال است .

    پس ، امين در گرفتن و دادن ، كسى است كه بر اساس حكم خداى - عزّ وجلّ - عمل و در راه رضاى او انفاق مى كند.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  5. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  6. Top | #53

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و پنجم : آداب برادرى



    امام صادق (ع) فرمود:

    سه چيز در هر زمانى عزيز است : برادرى در راه خداى تعالى و زنى صالح و مهربان (كه محبت و مهربانى او) براى خشنودى خداوند - عزّ وجلّ - و فرزندى رشيد و صالح . و آن كس كه اين سه را داشته باشد، خير دو سراى را دريافته و بهره فراوان تر از دنيا برده است .

    از رفاقت و برادرى با كسى كه به سبب طمع ، ترس ، خوردن يا نوشيدن به تو مايل است ، بر حذر باش . با خدا ترسان ، برادرى كن اگر چه در تاريكى هاى زمين باشد و اگر چه عمر خود را در جست وجوى شان سپرى كنى كه خداى - عزّ وجلّ - پس از پيامبران برتر از آنان نيافريده و خداوند تعالى توفيقى چون همراهى با آنان به هيچ بنده اى ارزانى نكرده است .

    خداى تعالى مى فرمايد:
    ((در آن روز، دوستان يكدل با يكديگر دشمن هستند، جز خدا ترسان .))


    [آنچه مصيبت بار است اين كه ] اگر كسى در روزگار ما، در جست وجوى دوستى ، مبرّا از عيب باشد، رفيق نخواهد داشت . آيا نمى بينى كه اوّلين عنايت خداوند به پيامبران هنگام دعوت به خداپرستى كرامت فرمود، دوستان و برادرانى امين بود كه او را تصديق كردند و در امر رسالت يارى رساندند؟ پس همين طور، يكى از بزرگ ترين نعمت هايى كه خداوند به واسطه اش دوستان و اوليا و برگزيدگان و امينان گرامى داشت ، همنشينى با پيامبران بود.

    و اين دليل است بر اين كه در دو سرا نعمتى بزرگ تر و پاك تر از رفاقت و برادرى در راه خداوند - عزّ وجلّ - نيست .






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  7. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  8. Top | #54

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و ششم : مشورت



    امام صادق (ع) فرمود:


    در امور خود - در آن هايى كه صلاح دين و دنيا اقتضا مى كند - با كسى مشورت كن كه داراى پنج خصلت باشد: عقل و علم و تجربه و خيرخواهى وتقوا.


    اگر او را يافتى ، از هر پنج خصلت بهره جوى و عزم بربند و بر خداوند متعال توكل كن كه اين تو را به راه صواب مى برد.

    آنچه را از امور دنيا كه راهى به دين ندارد، رها كن و در آن تفكّر مكن ؛ چه اگر به اين [دستور] عمل كنى ، بركت زندگانى و شيرينى طاعت را در خواهى يافت .


    در مشورت بهره هايى از دانش نهفته است و عاقل آن است كه از مشورت ، دانشى فراگيرد و از اين دانش ، راه به سوى مقصود و مرادش جويد. مشورت براى اهلش ، تفكر در چگونگى آفرينش آسمان ها و زمين و فناى آن ها - كه از امور غيبى اند - ماند، زيرا هر اندازه كه شخص ، تفكّر خويش را در آن دو قوام بخشد، در درياهاى نور معرفت فرو مى رود و به واسطه آن ها بر عبرت ويقين خويش مى افزايد.

    با كسى كه عقلت سخن او را راست نمى شمارد، مشورت مكن ، اگر چه مشهور به خرد و ورع باشد و چون با كسى كه قلبت بر صداقتش گواه است ، مشورت كردى ، از راهنمايى هاى او تخلف مكن ، اگر چه مخالف مراد ومقصودت باشد، زيرا نفس سركش است و از قبول حق دورى مى جويد وسركششى او در برابر حق ، روشن است .


    خداوند فرمايد: ((در اين امر با آنان مشورت كن )).
    ونيز فرمايد: ((كارشان را به مشورت يكديگر انجام مى دهند)).





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  9. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  10. Top | #55

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و هفتم : بردبارى



    امام صادق (ع) فرمود:

    بردبارى ، چراغ الهى است كه انسان را به محضر خود رهنمون مى شود وكسى به مرتبه بردبارى مى رسد كه به انوار معرفت و توحيد مؤ يّد باشد.

    در پنج موضع بردبارى شايسته است :
    1) عزيزى كه ذليل شود؛ 2) راست گويى كه به دروغ گويى متّهم شود؛ 3) آن كه به حق دعوت مى كند، ولى خوارش شمارند؛ 4) آن كه بدون گناهى آزارش دهند؛ 5) آن كه مردم را به سوى حق بخواند و با او مخالفت كنند.

    چنانچه حقّ بردبارى را در موارد ياد شده به جاى آوردى ، به تحقيق كه راه درستى انتخاب كرده و به مقام بردبارى رسيده اى . با نادان به وسيله دورى از آنان و سكوت ، مقابل كن تا مردم تو را يارى كنند، زيرا كسى كه به نادان پاسخ دهد، به كسى ماند كه هيزم بر آتش نهد.

    پيامبر (ص) فرمود: مؤمن ، چون زمينى است كه منافع و سود مردم از آن حاصل مى شود و بار سنگينى مردم بر اوست . كسى كه بر جفاى خلق صبر نكند، به رضاى حق دست نيابد، چه رضاى خداى تعالى ، آميخته به جفاى خلق است .

    حكايت كرده اند كه مردى (پس از آن كه گفته هاى ناپسندى بر زبان جارى ساخت ) خطاب به ((اخنف بن قيس )) گفت : مقصودم تويى ! اخنف در پاسخ گفت : من (در قبال رفتار و گفتار تو) صبر پيشه مى كنم !.

    رسول خدا (ص) فرمود: برانگيخته شدم تا محور بردبارى ، معدن علم وخانه صبر باشم و مكارم اخلاق را كمال بخشم و به حق راست گفت پيامبر خدا (ص).

    حقيقت و كنه بردبارى آن است كه كسى كه بر تو بدى كند و بر مخالفتت اقدام ورزد، در حالى كه بر انتقام ، قادرى ببخشايى ؛

    چنان كه در دعا آمده : خدايا! فضل تو گسترده تر و بردبارى ات وسيع تر از آن است كه مرا به عملم مؤ اخذه كنى و به خطايم ، ذليل .





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  11. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  12. Top | #56

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و هشتم : تواضع و فروتنى



    امام صادق (ع) فرمود:

    رسول خدا (ص) فرمود: تواضع ، اساس هر شرف و مرتبت و مقام رفيع است . اگر تواضع را زبانى گويا بود، مردم را به ارزشى و جايگاه خود آشنا مى كرد.

    تواضع ، آن است كه براى خدا و در راه او باشد و اگر جز اين باشد، نيرنگ است نه تواضع . هر كس براى خدا تواضع كند، خداوند - عزّ وجلّ - او را بر بسيارى از بندگانش شرافت مى بخشد.

    اهل تواضع را سيمايى و نورى است كه فرشتگان آسمان و خاكيان عارف به وسيله آن ، او را مى شناسند.


    خداى تعالى فرمايد: ((وبر اعراف ، مردانى هستند كه هر يك [از آن دو دسته ] را از سيمايشان مى شناسند)).

    رسول خدا (ص) مى فرمايد: خداوند - تبارك و تعالى - به من وحى كرد: با يكديگر تواضع كنيد و هيچ كدام از شما بر ديگرى فخر نكنيد و زيادتى در اصل و نسب و حسب را معيار و ملاك اعتبار ندانيد، و بعضى از شما به ديگرى نگويد كه : من برترى و زيادتى بر تو دارم ، چرا كه اين ها نزد خداوند عالم قدر ندارد و غير تواضع و بندگى و اطاعت نزد خداى تعالى مناط اعتبار نيست .


    و نيز بايد هيچ كدام از شما با ديگرى در مقام بغى و ظلم نباشد، چرا كه ظلم و بغى ، نفى كننده تواضع است و شما ماءموريد به تواضع . (ونيز از جمله وحى است كه ) هيچ كس براى خداوند تعالى تواضع نمى كند، مگر آن كه خداى سبحان - عزّ شاءنه - مرتبه او را در دنيا و آخرت بلند و رفيع مى گرداند.

    رسول گرامى اسلام (ص) بسيار متواضع بود و همانند صفات كماليّه در صفت تواضع نيز كامل بود. هر گاه به كودكان مى رسيد در سلام كردن به ايشان پيشى مى گرفت .


    ريشه تواضع در بزرگ شمردن خداوند و هيبت و عظمت اوست و هيچ عبادتى را خداى - عزّ وجلّ - قبول نكند، مگر آن كه انسان از سر تواضع آن را كم و ناچيز بداند و معناى حقيقى تواضع را كسى جز بندگان مقرّب كه به وحدانيتش پى برده اند، نداند.

    خداى - عزّ وجلّ - فرمايد: ((وبندگان خداى رحمان كسانى هستند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند، و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملايمت پاسخ مى دهند)).


    خداوند - تبارك و تعالى - سرور كائنات ، حضرت محمّد (ص) را به تواضع امر كرده ، مى فرمايد: ((وبراى آن مؤمنان كه تو را پيروى كرده اند، بال خود را فرو گستر)).

    تواضع ، مزرعه خشوع و خضوع و خشيّت و حياست و اين صفات پرورش ‍ نيابند مگر از تواضع . و تواضع و شرافت ، زمانى كمال يابد و سلامت بماند كه انسان خود را در برابر حضرت حق ناچيز و خوار شمرد






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  13. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  14. Top | #57

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجاه و نهم : اقتدا



    امام صادق (ع) فرمود:

    نشايد اقتدا كردن به هر كسى ، بلكه درستى اقتدا بايد بر مبناى معيارهاى الهى كه از سوى او مقرّر شده است باشد.



    اقتدا به اين نيست كه انسان در اعمال و حركات ظاهرى از كسى تقليد كند يا خود را به اوليا و ائمّه دين نسبت دهد.

    خداى تعالى فرمود:
    ((آن روزى كه همه مردم را به امامشان بخوانيم )).
    يعنى هر آن كس كه به صاحب حقّى اقتدا كرده باشد، رستگار است .


    خداى تعالى فرمود:
    ((چون در صور دميده شود، نه پيوند خويشى مى ماند و نه مى توانند از يكديگر كمك بخواهند)).

    حضرت على (ع) فرمود:
    ارواح (در عالم ذر) سربازانى بودند. پس آن دسته كه الفت يافتند در اين جهان نيز الفت مى يابند و آن عده كه دوست نشدند، در اين جهان نيز چنان باشند.


    محمّد بن حنفيه را گفتند: چه كسى تو را ادب بياموخت ؟
    گفت : خداوند گوهر ادب را در من به وديعت نهاد. از آنچه كه در صاحب خردان و اصحاب بصيرت نيك يافتم ، پيروى و بدان عمل كردم و از آنچه از نابخردان زشت يافتم ، خوددارى كرده ، ترك گفتم . اين روش ، مرا به گنج هاى دانش رهنمون ساخت .

    وطريقتى بهتر از اقتداء [به نيكان ] براى مؤمنان زيرك نيست ؛ چه اين ، روششن ترين راه و درست ترين مقصد است .خداى - عزّ وجلّ - خطاب به عزيزترين آفريدگانش ، محمّد (ص) فرمود:
    ((آنان كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده ؛ پس به هدايت آنان اقتدا كن ))؟


    ونيز فرمايد:
    ((سپس بر تو وحى كرديم كه از دين ابراهيم حق گراى پيروى كن )).
    بنابراين چنانچه دين خداى تعالى را مسلكى درست تر از اين (اقتدا) مى بود، خداوند پيامبران و اوليايش را به سوى او مى خواند.

    پيامبر (ص) فرمود:
    قلب ها را نورى است كه جز به واسطه پيروى از حق و برگزيدن راه درست ، ظاهر نشوند و آن ، نور پيامبران است كه در قلب مؤمنان به وديعت نهاده شده است .




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  15. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  16. Top | #58

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب شصتم : عفو



    امام صادق (ع) فرمود:

    عفو به هنگام قدرت ، از سنّت هاى پيامبران خدا ترسان است و معناى عفو آن است كه رفيقت را در گناهى كه آشكارا مرتكب شده مؤ اخذه نكنى ؛ در حالى كه خود در نهان مرتكب آن شده اى و بر او احسان و نيكى كنى .


    كسى را به مقام عفو راهى نيست ، جز آن كه خداوند او را بخشيده و گناهان پيشين او را بيامرزيده و به كرامت و بزرگداشت خويش زينت بخشيده ولباسى از نور جلال خود، بدو پوشانيده است ؛ چه عفو و بخشش از صفات خداوند است كه در سينه برگزيدگانش به وديعت نهاده تا با خلق به اخلاق خالق و آفريدگارشان رفتار نمايند.

    از اين رو، خداى - عزّ وجلّ - مى فرمايد: ((وآنان بايد عفو كنند و چشم بپوشند. آيا دوست نمى داريد خداوند شما را ببخشد؟ و[بدانيد] خداوند آمرزنده و مهربان است )).


    وكسى كه بشرى چون خود را نمى بخشد، چگونه از پادشاهى جبار انتظار بخشش دارد؟!
    پيامبر اكرم (ص) از پروردگارش نقل كرده كه حضرت احديت او را به اين خصال امر كرده و فرموده است :

    ((چون از تو ببرند، بدانان بپيوند و كسى را كه بر تو ستم مى كند ببخش ‍ وكسى را كه از عطايش محروم كرده ، مورد عطاى خويش قرار ده ، و به آن كس كه به تو بدى مى كند، نيكى كن )).


    حضرت حق - جلّ وعلا - ما را به پيروى از پيامبر (ص) دعوت نموده ، مى فرمايد: ((آنچه [پيامبر] برايتان مى آورد، اخذ و اطاعت كنيد و از آنچه كه شما را نهى مى نمايد، دورى كنيد.))پس عفو، وديعه خداوند در دل خاصّان است (وچون او بندگان را به عفو وگذشت سفارش كند، خود به آن سزاوارتر باشد).

    و رسول خدا (ص) فرمود: آيا شما نمى توانيد چون ((ابوضمضم )) باشيد؟
    گفتند: او كيست ؟فرمود: مردى بوده پيش از شما كه چون صبح مى شد، مى گفت : خدايا! من آبروى خويش را براى همه مردم به صدقه تقديم مى كنم (وهر بدى و ستم مردم را نسبت به خود مى بخشم ).




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  17. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  18. Top | #59

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب شصت و يكم : خوى خوش




    امام صادق (ع) فرمود:


    خوى خوش ، زيبايى و زيور دنيا و پاكى (از گناهان ) در آخرت است و دين با آن كمال يابد و وسيله قرب به خداست .


    اين موهبت ، جز به اوليا وبرگزيدگان حقّ، ارزانى نشده است ، زيرا خداوند دريغ دارد از اين كه الطاف خود و حسن خلق را جز نزد حامل نور جمال خويش به وديعت نهد، چرا كه هر كس خداى خود را بهتر بشناسد، شايسته داشتن اين خصلت است و هيچ كس جز خداوند متعال به حقيقت حسن خلق پى نبرد.

    پيامبر اكرم (ص) مى فرمايد: خوى خوش ، سرآمد هر چيز در روزگار است .


    خلق حسن لطيف ترين چيز در دين و سنگين ترين كالا در ميزان قيامت است وسوء خلق ، عمل و عبادت را تباه مى كند؛ همان گونه كه سركه ، عسل را. وهر كس چنين باشد انجام كارش خوارى است ، اگر چه درجات عاليه را دريابد.

    پيامبر (ص) مى فرمايد: خوى خوش ، درختى است در بهشت كه انسان خوشخوى به شاخه هاى آن درآويخته ، به سوى آن جذب مى شود و خوى بد، درختى است در دوزخ كه انسان بدخوى ، به شاخه هاى آن در آويخته ، به سوى آن جذب مى شود.





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  19. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

  20. Top | #60

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب شصت و دوم : علم و دانش



    امام صادق (ع) فرمود:

    علم ، اصل هر صفت نيكوست و منتهاى هر جايگاه رفيع . از اين روى پيامبر (ص) فرموده است : كسب علم (تقوا و دين ) بر هر فرد مسلمان - چه زن وچه مرد - واجب است .
    ونيز فرمود: دانش بجوييد، اگر چه در چين باشد.



    آن دانش ، علم خودشناسى است و در آن معرفت خداوند - عزّ وجلّ - نهفته است .
    رسول خدا (ص) فرمود: هر كس خود را بشناسد، خداى خود را خواهد شناخت . و ديگر آن كه ، بر تو باد به جست و جوى علمى كه عمل ، جز با آن صحيح نباشد، و آن اخلاص است .

    ونيز فرمود، پناه مى برم به خدا از علمى كه سودى نرساند و اين ، علمى است كه از اخلاص تهى است . بدان كه علم اندك ، عمل بسيار مى طلبد، زيرا يك روز دانش اندوزى مستلزم يك عمر عمل به آن است


    عيسى بن مريم (ع) فرمود: سنگى را ديدم كه بر آن نوشته بود: مرا برگردان ! آن را برگرداندم . بر روى آن نوشته بود: كسى كه به آنچه مى داند عمل نمى كند، طلب نادانسته ها برايش شوم است و علمى كه مى داند و بدان عمل نمى كند، به خود او، مردود است (و مقبول نباشد).

    خداوند - تبارك و تعالى - به حضرت داوود (ع) وحى فرمود: سبك ترين كيفرى كه عالم بى عمل را بدان گرفتار مى كنم از هفتاد عقوبت بدتر است ، چرا كه شيرينى ذكر خود را از قلبش خارج مى كنم ، كه هر چه مرا ياد كند حلاوتى نيابد و بدين ترتيب از رحمت من دور شود.


    براى رسيدن به خداوند، طريقى جز طريق علم و دانش نيست . علم ، زينت انسان در دنيا و آخرت و راه گشاى او به بهشت است و انسان را به رضوان خداى تعالى واصل مى كند.

    عالم واقعى كسى است كه اعمال وى گواه بر دانش او، و شيوه زندگى او ستوده باشد و صداقت و تقواى او، تصديق كننده وى باشند، نه زبان آورى تواءم با نادانى و جدال و ادّعاى عارى از دانش .

    وكسى كه داراى عقل و عبادت و حكم و حيا و خشيت است ، علم را براى چيزى جز اين ها جسته است ، ولى امروز مى بينيم در طالب علم چنين اوصافى ديده نمى شود.

    معلم ، نيازمند عقل ، مدارا، خيرخواهى ، بردبارى ، صبر، قناعت و بخشندگى است و جوينده علم ، نيازمند رغبت به دانش ، اراده ، فراغت ، عبادت ، ترس از خدا، قدرت بر حفظ و دور انديشى است .





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  21. تشكر

    شهاب منتظر (23-08-2014)

صفحه 6 از 8 نخستنخست ... 2345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi