صفحه 1 از 8 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 77

موضوع: رهنمودهاى امام صادق عليه السلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض رهنمودهاى امام صادق عليه السلام







    ***رهنمودهاى امام صادق عليه السلام***






    باب يكم : بيان ((اصل حالات عارفان و نتايج عملى آن ))

    امام صادق (ع) فرمود:
    نجواى عارفان همواره بر سه اصل استوار است :


    1- بيم ؛
    2- اميد؛
    3- حبّ؛

    بيم شاخه علم است و اميد شاخه يقين است ،
    و حبّ شاخه معرفت و عرفان .

    نشان بيم گريختن است و نشان اميد طلب است ، و نشان حبّ، آن است كه در ايثار آنچه را كه دوست دارد دريغ نورزد.
    پس چون علم در سينه مؤمن تحقق يابد، ترس پديد آيد و چون خوف ، درست آيد، گريز از غير خدا پيش آيد و چون كسى بگريزد، نجات يابد وچون نور يقين بر قلب تابيدن گيرد، فضل الهى مشاهده شود و چون يقين در او رسوخ كند، اميد پديد آيد و چون شيرينى اميد بچشد، در طلب آن شود.


    چون به طلب برخيزد، گم شده خويش را بيابد و چون نور معرفت تجلّى يابد، نسيم محبّت و عشق در قلب وزيدن گيرد و چون نسيم محبّت وزيدن گرفت ، و انسان در سايه محبوب انس يابد و او را بر ماسوايش ترجيح دهد وبه اوامرش مبادرت و از نواهى اش اجتناب ورزد و آن دو را بر هر چيزى مقدّم بدارد. هر گاه با رعايت اوامر و نواهى محبوب بر خوان انس او نشيند، به روح مناجات قربش واصل خواهد گشت

    اين اصول سه گانه مانند، حرم ، مسجد و كعبه است كه اگر كسى داخل حرم شود، از خلق ايمنى يابد و چون داخل در مسجد شود و بر اندام او از آلودگى به گناه ايمن باشد و اگر داخل كعبه شود، قلبش از اشتغال به چيزى جز ذكر خداى تعالى در امان ماند.

    پس اى مؤمن ! چنانچه در حالى هستى كه اگر در آن حالت بميرى ، با رضايت خاطر خواهى مرد، بر توفيق و حفظ الهى شاكر باش ؛

    و اگر چنين نيستى ، خويش را به حالتى نيك و درست انتقال ده و بر عمرى كه در غفلت گذرانده اى پشيمان شو و در تطهير ظاهرت از گناهان و پالايش باطنت از عيوب و كاستى ها از خداى تعالى مدد بجوى و قلبت را از دام غفلت برهان وآتش شهوت را در خرمن نفست خاموش نما.






    ویرایش توسط مدير محتوايي : 14-01-2014 در ساعت 14:09
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب دوم : احكام ((حالات قلب ))




    امام صادق (ع) فرمود:

    دل ها چهار اعراب (حالت ) دارند:

    رفع (اوج و بلندى )، فتح (فراز)، جرّ (سقوط و پستى ) و وقف (ايستايى و از كار ماندن ).

    پس رفع (اوج ) آن در ياد خدا بودن و فتح (فراز) آن خشنودى از خدا و تسليم اراده او بودن و جرّ (سقوط و پستى ) آن در توجه به غير خدا و تباه كردن عمر در هوس هاى دنيايى و وقف (ايستادن از كار ماندن ) آن و حرمان از نعمت هاى دنيا و آخرت ، در غفلت از حضرت احديّت است . آيا نمى بينى پس از آن كه بنده اى خالصانه و به بزرگى ، خدا را ياد كند و به ذكر او مشغول شود، هر حجابى ميان او و حضرتش برداشته مى شود؟

    چون بنده اى تن به قضاى الهى مى سپارد و به خواسته او راضى باشد، به تحقيق كه دل او به شادى و سرور گشايش يابد و درهاى آسايش و آرامش بر او گشايش يابد و درهاى آسايش و آرامش بر او گشوده شود.


    و چون (پساز دل مشغولى به امور دنيايى ) به ذكر احديّت بپردازد، تاريكى دل را در روزهاى غفلت از حضرت احديّت ، عيان بيند، گويى كه خانه اى تاريك ، ويران و بدون مونس بوده است ، چرا كه غفلت از ياد حق ، دل را مى ميراند وتاريك مى كند.

    وچون پس از دوام ذكر و ياد خداوند از او غفلت ورزد، ((وقف )) پذيرفته (متوقّف شده ) و محجوب از عنايات الهى گشته و قلبش قساوت يافته و از زمانى كه از نور تعظيم الهى دورى جسته ، دلش به تاريكى گراييده است .

    علامت رفع (بلندى ) قلب سه چيز است : همراهى با فرمان الهى ، عدم مخالفت با آن و اشتياق دايم در بندگى و پيروى از فرمان خداوند.

    نشانه فتح قلب سه چيز است : توكل بر خداوند، راست گويى ، و يقين به تمام آنچه پيامبران آن را براى هدايت انسان ها آورده اند.

    علامت جرّ (پستى ) سه چيز است : خودپسندى ، ريا و آزمندى .

    وقف (ايستايى ) را نيز سه علامت است : از ميان رفتن طعم بندگى ، درنيافتن تلخى گناه و رعايت نكردن حلال و حرام در خوراك ، و پوشاك و...




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب سوم : رعايت



    امام صادق (ع) فرمود:


    كسى كه قلب خويش را از غفلت ، و نفس خود را از شهوات ، و خرد خود را از جهل و نادانى باز دارد، نامش در ديوان آگاهان ثبت شود.

    كسى كه علم خويش را از هوى و هوس ، دينش را از بدعت و مالش را از حرام حفظ كند، از صالحان است .

    پيامبر خدا (ص) فرمود:
    ((كسب دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است )) و اين دانش ، دانش انفس و شناختن خطرهايى است كه آن را تهديد مى كند.

    پس بر نفس مؤمن لازم است كه در هر حالى بر نعمت هاى خداوند شاكر باشد و بر اعمال از دست رفته عذر خواهد. به اين معنا كه اگر عمل ، مقبول درگاه حق افتاد، لطف الهى است و اگر مردود شود عدل است و بندگى .

    مبادا خود را از فريب و نيرنگ شيطان در امان بيند و به سبب اين غفلت از رحمت و توفيق الهى محروم شود، يا مستوجب خشم حضرت حق گردد ونيل به بندگى را در توفيق الهى جست وجو كند و خوددارى از گناهان را در خويشتن دارى ؛


    چرا كه جز به توفيق الهى و اظهار عجز به درگاه او چنين توفيق حاصل نمى شود. و كليد تمامى اين عنايات ، پشيمانى و انابه ، به درگاه خداوند تعالى ، كوتاه كردن آرزوها، ياد مرگ و خويشتن را در محضر خداى جبار ديدن است ، چه اين كه حالات ياد شده سبب رهايى از زندان دنيا و رستن از دام دشمن و سلامتى نفس و سبب اخلاص در عبادات باشد ومايه توفيق است و اساس دست يابى به اين كليد آن است كه تمام عمر را يك روز به حساب آورد.



    رسول خدا (ص) فرموده است :
    ((دنيا ساعتى بيش نيست ، پس آن را در طاعت
    سپرى كن )).

    و رسيدن به اين امر، در خلوت گزيدن و پيوسته انديشيدن است ، و سبب خلوت ، قناعت و از زياده طلبى دورى جستن است ، و سبب فكر، فراغت خاطر از دنيا خواهى است ، و ستون فراغت خاطر، زهد است ، و متمم زهد، تقواست ، و در تقوا، خشيت است ، و نشان خشيت ، بزرگ داشتن خداى تعالى است و پاى بندى به طاعت خالصانه از فرمان او و ترس تواءم با پرهيز از ارتكاب محارم است و نشان آن ، علم است كه

    خداى - عزّ وجلّ - فرمود: ((به تحقيق كه عالمان از خداوند مى ترسند)).






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب چهارم : نيّت



    امام صادق (ع) فرمود:



    كسى كه داراى نيّتى صادق باشد، داراى قلب سليم است ؛ زيرا سلامت وپاكى قلب از خيالات باطل ، نيّت را در همه امور براى رضاى خداى تبارك وتعالى خالص مى گرداند.

    خداوند - تبارك و تعالى - مى فرمايد:
    ((روزى كه نه مال و نه فرزندى سودى نرساند، مگر كسى كه با قلبى سليم به محضر خدا آمده باشد)).

    پيامبر اكرم (ص) فرمود: نيّت مؤمن ، از عمل او نيك تر است .
    ونيز فرمود: ارزش اعمال ، به نيّت هاست و هر كسى را همان دهند كه در نيّت داشته است .

    پس بنده بايستى در هر حركت و سكونى نيّتى خالص ‍ داشته باشد، زيرا اگر چنين نباشد، او غافل است و غافلان را خداوند متعال مذمّت كرده و فرموده : ((آنان چونان چهارپايان ، بلكه گمراه ترند و همانا آنان غافلانند)).

    پاكى نيّت مؤمن به اندازه صفا و پاكى قلب اوست و بر همين اساس ظاهر مى گردد و بر حسب اختلاف مراتب ايمان ، مختلف است .

    صاحب نيّت خالص ((من )) و هوس هاى خود را مغلوب قدرت خود ساخته ، چرا كه به پاس بزرگ شمردن و تعظيم خداوند به چنين مرتبه اى نايل آمده است .


    شرم و حيا از نيّت خالص برآيد، و صاحب آن از خويشتن خويش در رنج است ، و مردم از وى در آسايش اند.





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب پنجم : ياد خدا


    امام صادق (ع) فرمود:



    كسى كه به حقيقت ، دل مشغول ياد خداى تعالى باشد، مطيع است و كسى كه از او غافل باشد، عاصى . طاعت ، نشان هدايت است و معصيت ، نشان گمراهى . ريشه اين دو، به ياد خدا بودن و غفلت از اوست . پس قلب خويش را قبله زبانت قرار ده كه هيچ حركت و جنبشى نكند جز با اشارت قلب و موافقت عقل و رضاى ايمان ؛

    چه خداى تعالى به نهان و آشكار تو وآنچه كه در سينه ها مى گذرد آگاه است ، چه رسد به كارهاى آشكار بندگان .

    چنان باش كه گويى روحت از بدنت جدا شده و در عرصه محشر هستى ومورد بازخواست قرار گرفته اى .

    از هر چه كه خدايت با امر و نهى و وعد و وعيدش ، تو را مكلف كرده غافل مباش و خود را به غير آن مشغول مكن .

    قلب خويش را با آب اندوه و ترس شست وشو بده و چنان خداى تعالى را به پاس ياد كردن او از تو - كه نه از سر نياز به توست - ياد كن .

    ذكر و ياد او از تو، بسى با شكوه تر، خوش تر، والاتر، كامل تر، و ديرينه تر از ذكر و ياد تو از اوست و پيش از آن كه تو ذكرش كنى ،او به ياد تو بوده است .

    حال كه دريافتى كه خداوند از تو غافل نيست ، خضوع ، حيا و شكستگى پديدار مى شود، و از همين جا مى توانى كرم و فضل ازلى اش را بنگرى وعبادت و طاعتت نزد تو - اگر چه بسيار باشد - در مقايسه با منّت و لطف او، كم و اندك مى نمايد، و در اين صورت ، عبادتت در
    پيشگاهش خالص ‍ مى گردد.




    هر گاه از نعمت هاى خداوند غفلت ورزى و عمل خويش را بزرگ پندارى ، ريا، خودپسندى ، سفاهت و بدبينى نسبت به خلق بر تو عارض مى شود كه اين ، فراموش كردن فضل و كرم اوست كه جز دورى از خدا حاصلى نباشد وجز بيگانگى با او ثمرى ندهد.

    ذكر دو نوع است : ذكر خالص كه قلب با آن همراهى كند و ذكر صادق كه خدا را با آن صفاتى كه مى خواند، پذيرفته باشد؛

    چنان كه رسول خدا (ص) [به خداوند] عرضه داشت :((ستايش و ثناى تو را نتوانم به بيان و شمارش ‍ آورم . تو همان گونه اى كه خود ثناى خويش گفته اى )).

    پس رسول خدا (ص) براى ذكر خداى تعالى ، در علم و آگاهى خود مقدارى معيّن را تعيين نفرمود كه در برابر ذكر خداوند - عزّ وجلّ - از خويش ، بتواند قرار بگيرد.

    بنابراين ، كسان ديگر كه مقامشان از پيامبر (ص) پايين تر است ، سزاوارتر به اقرار به عجز مى باشند. پس بايد دانست كه مادام كه خداوند به بنده اى توفيق ذكر ندهد، او توان ذكر گفتن و به ياد او بودن را ندارد.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب ششم : شكر




    امام صادق (ع) فرمود:



    بر هر نفسى كه مى كشى ، يك شكر، بلكه هزاران شكر واجب است و كم ترين درجه شكر، اين است كه نعمت را تنها از جانب خدا بدانى ، نه ديگرى ؛

    و به آنچه داده رضايت دهى ، و نعمتش را دست مايه سرپيچى از فرمان او قرار ندهى ، و اوامر و نواهى او را ناديده نگيرى . پس در همه حال بنده اى باش شاكر، كه در اين صورت خداوند را در همه حال ، پروردگارى كريم خواهى يافت .

    اگر نزد خداوند تعالى ، عبادتى برتر از شكر، كه بندگان مخلص به جاى مى آورند، وجود داشت ، خداوند از آن سخن مى گفت ؛


    امّا چون عبادتى برتر از آن يافت نمى شود پس خداوند عبادت شكر را و به جاى آورندگانش ‍ را مورد عنايت خاص قرار داده ، فرموده : ((واندك اند بندگان شكر گزار من )).

    وشكر كامل آن است كه به زبان نهان و خالص براى خداوند عزّ وجلّ - اعتراف كنى كه بر كم ترين درجه شكر گذارى نيز قادر نيستى ، چه توفيق يافتن بر شكر، خود نعمتى است ديگر كه بايد بر آن نيز شكر كرد و اين نعمت وجودش بسى بزرگ تر و عزيزتر از نعمتى است كه براى آن توفيق شكر يافته اى ، در حالى كه در درياى نعمات خداوند غرق گشته و از درك غايت شكرش عاجز و قاصرى .

    بنده كجا مى تواند شكر نعمت خداى را به جاى آورد و كى مى تواند لطفش ‍ با لطف خداى بزرگ برابرى كند؟! در حالى كه بنده ، ناتوانى است كه هيچ توانى ندارد مگر به مدد الهى خداى تعالى از طاعت و عبادت بنده ، بى نياز است . او بر افزون نمودن نعمت ها تا ابد تواناست .

    پس از اين روى ، خداى را بنده ا شاكر باش تا در اثر شكرگزارى شگفتى (عنايت هاى شگفت ) ببينى






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب هفتم : آداب لباس




    امام صادق (ع) فرمود:

    زيباترين لباس براى مؤمن ، لباس و پوشش پرهيزكارى ، و لطيف ترين شان ايمان است .
    خداى تعالى مى فرمايد: ((ولباس پرهيزكارى ، بسى بهتر است )).


    وامّا لباس ظاهر، نعمتى است از سوى خداوند متعال كه به واسطه اش ‍ عورت بنى آدم را مى پوشاند. اين لباس كرامتى است كه خداوند به وسيله آن فرزندان آدم را كرامت بخشيد و غير آنان را از آن محروم ساخت و مؤمنان هنگام اداى فرايض الهى (نماز) خود را با آن مى پوشانند.


    بهترين لباس ، لباسى است كه از خداى - عزّ وجلّ - دورت نكند، بلكه تو را به ذكر و شكر و طاعت او نزديك كند و به سوى خودپسندى و ريا و زينت ظاهرى و فخر فروشى و تكبّر نكشاند كه اين موارد، آفات دين و موجب قساوت قلب اند.

    هر گاه لباس بر تن كنى ، به ياد داشته باش كه خداوند به رحمت خويش ‍ گناهانت را پوشانيده است و همان گونه كه عورت ظاهرى خود را مى پوشانى درون خود را از روى صدق و صفا، در پوششى از هيبت وظاهرت در پوششى از طاعت و عبادت بپوشان . به ديده عبرت به فضل وبخشش خداى - عزّ وجلّ - بنگر كه لباس ها را آفريد تا عورت هاى بيرونى مردمان را در پوشد و درهاى توبه و انابه و استغاثه را باز فرمود تا عورت هاى درونى شان كه عبارت از گناهان و اخلاق ناپسند است ، مستور نمايد.


    وخطاى كسى را افشا مكن كه خداوند خطاى بزرگ تر از آن را از تو پوشانيده وبه عيب خود مشغول باش و از پرداختن به عيوب كسى كه حال و امرش ‍ ربطى به تو ندارد، درگذر و بر حذر باش كه عمر خويش را در پرداختن به عمل خير خودت سپرى كنى ، و مبادا ديگرى با سرمايه عمر تو تجارت كند ودر نتيجه ، به هلاكت افتى ؛ چرا كه فراموشى گناه ، از بزرگ ترين عقوبت هاى خداوند متعال در دنيا و از بيش ترين اسباب عقوبت در آخرت است . پس به عيب هاى خويش بپرداز.

    مادامى كه بنده ، به طاعت و عبادت خداى متعالى و يافتن عيوب خود وترك آنچه كه در دين خداى - عزّ وجلّ - ناپسند است ، باشد، از آلوده شدن به آفات به دور و در درياى رحمت خداى متعالى غوطه ور خواهد بود و از گوهرهاى فوايد حكمت و بيان بهره مى برد و هر گاه گناهان خود را فراموش كرده و عيوب خويش را نشناسد و توجه او به توان قوّت خود باشد، هرگز روى رستگارى را نخواهد ديد.








    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 20-08-2013 در ساعت 17:45
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب هشتم : آداب مسواك



    امام صادق (ع) فرمود:


    رسول خدا (ص) فرمود: مسواك ، دهان را پاك و رضايت خداى را فراهم مى كند. آن حضرت ، مسواك را از سنّت هاى مؤ كد قرار داد.

    در مسواك ، فوايدى است براى ظاهر و باطن [انسان ] كه خردمند نمى تواند آن را برشمارد.


    همان طور كه دهان خويش را از آلودگى پاك مى كنى ، با تضرّع و خشوع وتهجّد و استفغار سحرگاهان ، خويشتن را از پليدى گناهان پاك ساز و ظاهر وباطن خود را از ناپاكى مخالفت و عصيان و ارتكاب نواهى ، پاكيزه نما.

    پيامبر گرامى اسلام (ص) استفاده از مسواك را مَثَلى براى اهل تنبّه و بيدارى قرار داده است ؛ چرا كه مسواك ، گياهى است لطيف و نظيف و شاخه درختى است مبارك . و دندان آفريده خداى تعالى و ابزار خوردن و جويدن ميل و اشتهاى به غذا و سلامتى معده است .


    دندان ، گوهرى است پاك كه به هنگام جويدن غذا، روى به آلودگى مى نهد واز اين رو، بوى دهان به گند مى گرايد و از آن ، تباهى دماغ (مغز) حاصل مى آيد.




    هر گاه انسان مؤمن با اين گياه ، مسواك كند و آن را بر گوهر درخشان (دندان ) بكشد، تباهى و فساد و تغيير را از آن زايل مى كند و به اصلش باز مى گرداند.

    همين طور، خداوند قلب آدمى را پاك و با صفا بيافريده و ذكر و فكر و هيبت وتعظيم را غذاى آن قرار داده و چون قلب پاك با غذاى غفلت تيرگى گيرد وآلوده شود، با صيقل توبه پاك مى گردد و با آب انابه و پشيمانى پاكيزه مى شود، تا به حالت اول و گوهر اصلى خود بازگردد.




    خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:((به درستى كه خداوند توبه كنندگان وپاكيزگان را دوست دارد)).



    پيامبر اكرم (ص) از امر كردن به مسواك ، همين معنا را اراده فرموده است وهر كس مركب انديشه خويش را بر آستان عبرت بخواباند و در كشف رازهاى اصلى و فرعى (دستورهاى اولياى دين ) همّت گمارد، خداوند چشمه هاى حكمت و معرفت را براى او روان سازد و وى را مشمول عنايات عيان و نهان خويش گرداند، كه : خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نگرداند.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب نهم : مستراح



    امام صادق (ع) فرمود:

    مستراح را از آن رو مستراح مى گويند كه در آن ، انسان از سنگينى نجاسات راحت مى شود و پليدى ها را از خود دور مى سازد و مؤمن از آن عبرت مى گيرد كه انجام لذّات و زخارف دنيا همين است و با روى گردانى از آن وترك اش ، خويش را آسوده مى كند و نفس و قلب خويش را از اشتغال بدان ، فارغ مى گرداند و از گرد آوردن و دست يازيدن بدان خوددارى مى ورزد؛

    همان طور كه از نجاست و مدفوع و كثافت دورى مى گزيند، در بزرگوارى وكرامن خود تفكّر كند كه چگونه زمانى ديگر خوار و ذليل مى شود.


    آن گاه درمى يابد كه پاى بندى به قناعت و تقوا، موجب راحتى و آسايش دو سراى اوست ؛ چه راحتى ، در آسان گرفتن و ارزش ننهادن به دنياى و دورى از لذت بردن از آن و در زايل نمودن پليدى ، حرام و شبهه است .

    پس ، در اين حال است كه انسان ، خويش را مى شناسد و آن را بزرگ مى دارد واز گناهان مى گريزد و باب تواضع و پشيمانى و حيا مى گشايد و در انجام اوامر و اجتناب از نواهى خدا مى كوشد به اين اميد كه بهترين بازگشت ونيك ترين مقام قرب را كسب نمايد و نفس خويش را بندى ترس و صبر وبازداشتن شهوات مى كند تا آن كه به امان خداى تعالى در سراى قرار واصل شود و طعم خشنودى او را بچشد، كه اين است آنچه مى توان بر آن تكيه كرد و غير از آن هيچ است






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باب دهم : طهارت



    امام صادق (ع) فرمود:


    چون اراده طهارت و وضو نمودى ، چنان به سوى آب روان شو، كه گويى به سوى رحمت خداى تعالى مى روى كه خداوند تعالى ، آب و طهارت را كليد قرب و مناجات خويش و نشانى براى راهنمايى مردم به سوى خويش مقرر فرموده است و چنان كه رحمت خداوند، گناهان بندگان را پاك مى كند، نجاسات ظاهر را جز با آب نمى توان طاهر كرد.

    خداى تعالى فرمايد: ((و اوست آن كس كه بادها را نويدى پيشاپيش ‍ رحمت خويش [باران ] فرستاد و از آسمان ، آبى پاك فرود آورديم )).
    وهمچنين مى فرمايد: ((... و هر چيز زنده اى را از آب پديد آورديم ، آيا [باز هم ] ايمان نمى آورند؟)).



    پس چنان كه هر نعمت دنيوى را با آب ، حيات بخشيد، به رحمت و فضل خويش حيات و زندگانى قلب باطنى و عبادات را نيز به وسيله آب (كه همانا طهارت است ) زندگى و كمال بخشيد.


    در صفا، پاكى ، شفافيت ، فراوانى آن و امتزاج لطيف اش با هر چيز بينديش و آن را در تطهير اعضاى بدنت كه خدا به تطهيرشان ، امر فرموده ، به كار گير و واجبات و سنن تطهير را به جاى آور كه در هر يك از آن ها فوايد بسيارى نهفته است . پس چون آن را گرامى داشته و آن را به كارگيرى ، به زودى چشمه هاى فوايد بسيارى ، برايت جوشيدن خواهد گرفت .



    ديگر آن كه با خلق خداى چون امتزاج و همراهى آب با اشياء، كه حقّ هر يك را به نيكى داد مى كند و ماهيت خود را از دست نمى دهد، به معاشرت پرداز، كه رسول خدا (ص) فرمود: مؤمن مخلص ، چون آب است (با آنان معاشرت دارد، ولى هوّيت خود را از دست نمى دهد).

    بايد صفا و خلوص تو با خداى تعالى در جميع طاعات ، همچون صفاى آبى باشد كه از آسمان به سوى زمين فرود مى آيد و خداوند متعال آن را طهور ناميده است . و چون اعضاى بدنت را با آب ، پاك مى نمايى ، قلب خويش را نيز با تقوا و يقين ، پاكيزه و پالايش كن .






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


صفحه 1 از 8 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi