صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23

موضوع: غفلت و بی خبری

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    در هفتمین آیه،به دنبال آیات قبل از آن که سخن از لجاجت فرعونیان در برابرآیات الهی و بلاهای مختلفی است که به عنوان بیدار باش بر آن قوم نازل شد و به دعای‏«موسی بن عمران‏»برطرف گردید،می‏فرماید:«(هنگامی که نه معجزات الهی در آنها اثرگذاشت و نه بلاهای هشدار دهنده)سر انجام ما از آنها انتقام گرفتیم و آنها را در دریا غرق‏نمودیم،زیرا،آنها آیات ما تکذیب کردند و از آن غافل شدند، فانتقمنا منهم فاغرقناهم فی‏الیم بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین » (10)
    همان گونه که از آیه استفاده می‏شود،سرچشمه بدبختی و هلاکت قوم فرعون،تکذیب آیات الهی و«غفلت‏»بود.
    ممکن است‏«غفلت‏»سرچشمه تکذیب باشد،بنابراین ریشه اصلی،همان‏«غفلت وبی‏خبری‏»بوده است و یا این که بعضی از آیات را تکذیب کردند و بعضی را به فراموشی‏و«غفلت‏»سپردند که در این صورت هر کدام،عامل مستقلی محسوب می‏شوند.
    بعضی از مفسران ضمیر«عنها»را به نقمت و عذاب الهی باز گردانده‏اند که در این‏صورت تنها تکذیب آیات الهی موجب بدبختی آنها محسوب می‏شود،ولی این احتمال‏بسیار ضعیف است،زیرا،این ضمیر در کنار آیات قرار گرفته و ظاهرا به آن بازگشت‏می‏کند.
    بعضی از مفسران در این جا،سؤالی مطرح کرده‏اند که شاید همین سؤال سرچشمه‏احتمال بازگشت ضمیر«عنها»به نقمت و عذاب باشد و آن این که‏«غفلت‏»از اختیارانسان بیرون است و چیزی نیست که موجب عذاب الهی شود.
    ولی پاسخ این سؤال روشن است،زیرا،در بسیاری از موارد،سرچشمه‏«غفلت‏»
    اختیاری است.هنگامی که انسان به سراغ آیات الهی نرود و در آنها تدبر نکند و گوش به‏سخنان معلمان الهی ندهد، طبیعی است که حالت‏«غفلت‏»بر او چیره می‏شود و از همین رو،بسیار دیده‏ایم که افراد خطاکار را به خاطر غفلتشان مذمت کرده‏اند.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    در هشتمین آیه گرچه از واژه‏«غفلت‏»سخن به میان نیامده،ولی محتوای،آن مفهوم‏«غفلت‏»را می‏رساند.این آیه،درباره مشرکان عصر پیامبر صلی الله علیه و اله که گرفتار غفلت‏ شدیدی‏ بودند و گاه از خواب غفلت‏ بیدار می‏شدند و به توحید روی می‏آوردند و گاه به کلی درمنجلاب شرک غرق می ‏گشتند،می‏ فرماید:

    «هنگامی که بر کشتی سوار می‏شوند(و باطوفان‏های شدید و گرداب‏های وحشتناک و امواج کوه پیکر دریا روبرو می‏گردند)خدا را بااخلاص می‏خوانند(و بتها را به فراموشی می‏سپارند)،اما هنگامی که خدا آنها را نجات‏ می‏دهد و به خشکی می‏رساند،باز مشرک می‏شوند،
    فاذا رکبوا فی الفلک دعو الله مخلصین‏له الدین فلما نجاهم الی البر اذا هم یشرکون ». (11)

    آری!طوفان حوادث خطرناک،پرده‏های‏«غفلت‏» و بی‏ خبری را کنار می‏زند وچشم عقل را بینا و روشن می‏سازد.گروهی این بیداری را مغتنم شمرده و به اصلاح‏خطاهای خویش می‏پردازند،ولی گروه بیشتری،تنها در همان لحظات بیدارند،اما بعداز پایان حادثه،دوباره پرده‏ های‏«غفلت‏»بر عقل و قلب آنها کشیده شده و به همان راه‏ سابق باز می‏گردند.

    بعضی از مفسران در ذیل این آیه نقل کرده ‏اند:«مشرکان عرب به هنگام سفر دریا،بعضی از بتها را با خود می‏بردند تا حافظ و نجات دهنده آنها باشد،اما هنگامی که با خطرروبرو می‏شدند و امواج کوه پیکر دریا را می‏دیدند که کشتی آنها را همچون پر کاهی،جا به جامی‏ کند،بتها را به دریا می‏ ریختند و صدای آنها به‏«یا الله یا الله‏»بلند می‏شد» (12)





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 11-12-2013 در ساعت 15:29
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    در نهمین آیه،به صورت یک حکم کلی و عمومی-که درباره همه اقوام و افراد صادق استمی‏ فرماید:«هر کس از یاد خدا روی گردان شود(و غافل گردد)،شیطان را به ‏سراغ او می‏فرستیم تا همواره با او قرین باشد،
    و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانافهو له قرین » (13)

    آری!توجه به خدا به مقتضای
    «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم‏الملائکة...» سبب هم نشینی با فرشتگان می‏گردد،حال آن که‏«غفلت‏»و بی‏ خبری از یاداو،شیاطین را قرین انسان می‏سازد.شیاطینی که بر گرده او سوار می‏شوند و به هر راهی که‏ خواستند،می‏برند.

    این که می‏ فرماید:«ما شیطانی را به سراغ او می‏فرستیم تا قرین اوباشد»،در واقع به این معنی است که عمل او،یعنی،«غفلت‏»و بی‏خبری در روی‏گردانی‏از خداوند رحمان،چنین اثری را به دنبال دارد و به تعبیر دیگر،این مجازاتی است که دردنیا دامنگیر این افراد می‏شود.

    با توجه به این که‏«یعش‏»از ماده‏«عشو»(بر وزن نشر)به معنی:ضعیف و کم نور شدن‏ چشم است،آن چنان که گویی پرده‏ای بر آن افتاده که مفهوم آن،چیزی جز«غفلت‏»وبی‏ توجهی و اعراض نیست.

    رسول خدا صلی الله علیه و اله در حدیثی فرموده‏اند:«اذا اراد الله بعبد شرا قیض له شیطانا قبل‏موته بسنة،فلا یری حسنا الا قبحه عنده حتی لا یعمل به،و لا یری قبیحا الا حسنه حتی‏یعمل به،هنگامی که خداوند شر بنده‏ای را(به خاطر«غفلت‏»و بی‏خبری از خدا)بخواهد،شیطانی را یک سال قبل از مرگ او سراغ او می‏فرستد(که همه چیز را در نظر او دگرگون‏می‏سازد)آن گاه هیچ کار خوبی را نمی‏بیند،مگر این که آن کار در نظرش،زشت جلوه می‏کندو آن را رها می‏سازد و هیچ کار بدی را نمی‏بیند،مگر این که آن کار در نظرش،زیبا جلوه ‏می‏کند و آن را انجام می‏دهد» (14)

    بحث درباره این آیه را با شعر مناسبی از تفسیر روح البیان که ذیل همین آیه نقل شده‏است،پایان می‏دهیم:
    دریغ و درد که با نفس بد قرین شده‏ایم×و از این معامله با دیو همنشین شده‏ایم‏به بارگاه فلک بوده‏ایم و رشک ملک×ز جور نفس جفا پیشه این چنین شده‏ایم‏




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    در دهمین آیه،سخن از پرهیزگارانی است که هرگاه به خاطر غفلتی مختصر، امواج ‏وسوسه‏ های شیطان،آنها را احاطه کند،پرده های‏«غفلت‏»را با یاد خدا،می‏درند.

    آن گاه طوفان فرو نشیند و پرده‏ها کنار رود و چشمشان بینا شود،خداوند در این رابطه می ‏فرماید:«پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه ‏های شیطان شوند،به یاد(خدا)می‏ افتند وبینا می‏گردند،
    ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون » (15)

    این تعبیر نشان می‏دهد که یاد خدا،چشم قلب انسان را بینا می‏کند،در حالی که‏«غفلت‏»از یاد او،راه را برای نفوذ شیاطین در دل انسان هموار می‏سازد.

    «طائف‏»به معنی طواف کننده است و منظور از آنهمان گونه که جمعی از مفسران ‏بزرگ گفته‏ اند همان وسوسه ‏هایی است که از ناحیه شیطان صادر می‏شود و گویی اطراف‏ قلب طواف می‏کند تا راهی برای نفوذ در کعبه دل پیدا کند و آن را به بت خانه ‏ای مبدل‏ سازد که این نفوذ تنها در حال‏«غفلت‏»انسان از یاد خداست،زیرا،به محض این که ‏انسان به یاد خدا بیفتد، آن وسوسه ‏ها و خطورات از قلب دور می‏شود و نور رحمت‏ حق‏ بر آن متجلی می‏گردد.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    یازدهمین آیه،از غافلانی سخن به میان آمده است که تا پایان عمر در عالم بی‏ خبری و«غفلت‏»به سر می‏برند،اما هنگامی که سیلی‏«اجل‏»به صورت آنها نواخته شود و درسکرات موت قرار گیرند و آثار اعمال خود را به چشم بنگرند(در وحشت و اضطراب‏شدیدی فرو می‏روند)آن گاه به آنها گفته می‏شود:«این همان چیزی است که از آن فرار می‏کردید».

    سپس اشاره به وضع آنها در قیامت می‏کند که هر انسان،در حالی که کسی‏وی را به پیش می‏راند،وارد محشر می‏شود و گواه(یا گواهانی)نیز هستند(که آماده اندتا در دادگاه عدل الهی،اعمال او را بازگو کنند،در این حالت اضطراب شدیدی سر تا پای‏او را فرا می‏گیرد،آن چنان که گویی قالب تهی کند).

    در این حال به او خطاب می‏شود:«گفته می‏شود تو از این موضوع غافل بودی و ما پرده‏را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا بینا شده است.»

    در واقع حادثه تازه‏ای رخ‏نداده،فقط چشم تو بینا شده است و پرده‏های‏«غفلت‏»کنار رفته و حقایق را،آن چنان‏که هست، می‏بینی،
    «لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید» (16)

    دو ماموری که در قیامت‏با انسان همراهند،یکی او را به دادگاه عدل الهی می‏راند ودیگری به عنوان گواه اعمالش در دادگاه الهی با او همراه می‏شود.احتمالا این دو همان‏ فرشته ‏هایی هستند که در دنیا دائما همراه او بودند و تمام اعمال کوچک و بزرگ او رامی‏نوشتند،در قیامت نیز دست مجرمان را گرفته و با پرونده‏ای که همراه دارند،به دادگاه ‏عدل الهی می‏برند،آنها هرگز در دنیا این دو فرشته الهی را نمی‏دیدند و اصلا به آنهاایمان نداشتند،در حالی که پیوسته همراهش بودند،ولی در قیامت که پرده‏های غفلت‏ کنار می‏رود و چشم آنها بینا می‏شود،آنان را می‏بیند.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    در دوازدهمین و آخرین آیه،پیرامون روز قیامت و شرح حال غافلان،در آن روز پرحسرت و اندوه می‏فرماید:«آنها را از روز حسرت بترسان،روزی که همه چیز پایان یافته،درحالی که آنها در غفلتند و ایمان نمی‏آورند، و انذرهم
    یوم الحسرة اذ قضی الامر و هم فی‏ غفلة و هم لا یؤمنون » (17)

    یکی از نامهای روز قیامت ‏یوم الحسرة است،زیرا،غافلان و بی خبران از خواب‏ غفلت‏ بیدار شده و همه اعمال خود را می‏ بینند.نامه اعمال و پرونده جنایات آنها از یک‏سو،فرشتگان گواه بر اعمال،از سوی دیگر و از همه دردناکتر، گواهی تک تک اعضاءبدن،حتی پوست تنشان نسبت‏ به اعمالشان،آتش ندامت و پشیمانی را بر سر تا پای‏ وجودشان مستولی می‏گرداند،اما آنان راهی جز سوختن و ساختن در پیش ندارند،چون پرونده‏ ها بسته شده و بازگشت ‏به دنیا برای جبران غیر ممکن است.

    از این جهت،حسرت و اندوه،تمام وجود آنها را فرا می‏گیرد مخصوصا هنگامی که فرشتگان الهی‏ آنها را ملامت و سرزنش کرده و به آنها می‏گویند:«اینها همه نتیجه غفلت ‏شماست‏»

    روشن است که این غفلت‏ها مربوط به قیامت و حتی عالم برزخ نیست،زیرا،به‏ محض قرار گرفتن در آستانه مرگ و انتقال از دنیا،پرده ‏ها کنار رفته و انسان با چشم ‏برزخی،حقایق جهان را می‏بیند که در آن هنگام دیگر چیزی از «غفلت‏»باقی نمی‏ماند،همان طور که در آیه 99 و 100 سوره مؤمنون آمده است:
    «حتی اذا جاء احدهم‏الموت قال رب ارجعون×لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من‏ورآئهم برزخ الی یوم یبعثون ،
    (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می‏دهند)تا زمانی که‏ مرگ یکی از آنها فرا رسد،می ‏گوید:پروردگار من!مرا بازگردانید تا شاید آنچه را ترک کرده‏ ام(وکوتاهی نموده ‏ام،عمل صالحی انجام دهم.به او می‏گویند:)چنین نیست!این سخنی است که او به زبان می‏گوید، (و اگر باز گردد اعمالش مانند سابق است)و پشت‏سرشان برزخی است تاروزی که برانگیخته می‏شوند»




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    نتیجه


    از آیات بالا چنین می‏توان نتیجه گرفت:خطری که به وسیله‏«غفلت‏»و بی‏خبری از«یاد خدا»و مسایل سرنوشت‏ساز زندگی، متوجه سعادت انسان می‏شود،بیش از آن‏است که غالبا تصور می‏کنیم.«غفلت‏»همه ارکان سعادت ما را ویران می‏سازد و مانندآتش سوزان،خرمن زندگی را می‏سوزاند و تمام امکانات و استعدادهای خدا داد رابر باد می‏دهد.

    «غفلت‏»در اخبار اسلامی

    از خواب غفلت‏ بیدار شو!
    در منابع روایی اسلام،روایات تکان دهنده ‏ای پیرامون عواقب سوء«غفلت‏»و آثارزیان بار و مرگبار آن وارد شده است که به خاطر کثرت،گلچینی از آنها را در ذیل‏آورده‏ ایم:

    1- هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به معراج رفت،خطاب‏هایی از سوی خداوند به اوشد،از جمله این که:«یا احمد انت لا تغفل ابدا من غفل عنی لا ابالی بای واد هلک،ای‏احمد! هرگز غافل مشو،هر کس از من غافل شود،من سبت‏به این که او در کدام راه هلاک و نابود می‏شود،اعتنا نمی‏کنم.» (18) این بیان به خوبی نشان می‏دهد که عاقبت‏«غفلت‏»ازخداوند،هل اکت و نابودی است.

    2- امام امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام در عبارتی کوتاه و پرمعنی می ‏فرمایند:
    «الغفلة اضر الاعداء،غفلت از بزرگترین دشمنان انسان است‏» (19) ،زیرا سرچشمه بسیاری‏از گناهان و معاصی است.

    3- آن حضرت در حدیث دیگری فرموده‏ اند:«الغفلة تکسب الاغترار و تدنی من‏ البوار،غفلت‏ سبب غرور انسان می‏شود،و مقدمات هلاکت او را فراهم می‏سازد» (20)

    4- باز از همان حضرت نقل شده است:«الغفلة ضلال النفوس و عنوان النحوس،غفلت مایه گمراهی افکار و سرلوحه نحوست ‏هاست‏» (21) ،زیرا تنها راه نجات از گمراهی،تفکر و اندیشه است،ولی‏«غفلت‏»دشمن سر سخت آن می‏باشد.

    5- در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است:«ویل لمن غلبت علیه الغفلة فنسی ‏الرحلة و لم یستعد،وای!بر کسی که‏«غفلت‏»بر او غلبه کند و نتیجه سفر آخرت را به‏فراموشی بسپارد و آماده آن نشود.» (22)




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    6- امام صادق علیه السلام می‏ فرمایند:
    «ان کان الشیطان عدوا فالغفلة لماذا،اگر شیطان،دشمن اسلام است(که هست)، پس غفلت‏ برای چیست؟» (23)
    در احادیث گذشته،گاه‏«غفلت‏»از خدا و گاه‏«غفلت‏»از روز قیامت و گاه‏«غفلت‏»ازوسوسه‏های شیطان،مطرح شده است.

    7- امیر مؤمنان علی علیه السلام در حدیثی می‏فرمایند:
    «فبالها حسرة علی کل ذی غفلة ان‏یکون عمره علیه حجة و ان تؤدیه ایامه الی الشقوة،ای وای!بر غافلی که عمرش،حجتی‏علیه اوست و روزگارش او را به بدبختی کشاند» (24) منظور از«غفلت‏»در این حدیث،«غفلت‏»از ترک انجام وظایف،در طول عمر است.

    8- این مساله به قدری دارای اهمیت است که حتی یکی از هدف‏های بعثت انبیاء، درمان دردهای‏«غفلت‏»شمرده شده است،همان گونه که در خطبه 108 نهج البلاغه دربیان اوصاف پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله آمده است:
    «متتبع بدوائه مواضع الغفلة و مواطن الحیرة،او طبیبی است که داروهای خود را برای درمان موارد«غفلت‏»آماده ساخته و به دنبال‏بیمارانش می‏گردد.» (25)

    9- در حدیث دیگری از همان بزرگوار در مورد آثار زیان بار غفلت چنین نقل شده ‏است:«بینکم و بین الموعظة حجاب من الغفلة و الغرة،حجاب غفلت و غرور،مانع از آن‏می‏شود که مواعظ و اندرزها در شما اثر کند» (26)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    10- در روایات اسلامی در حالات‏«عیسی بن مریم‏»علیه السلام آمده است:«از کنار قریه ‏ای‏ عبور کرد که همگی به غضب الهی نابود شده بودند.یکی از آنها را زنده کرد و از او سؤال نمود:

    اعمال شما چگونه بود که چنین بلایی دامنتان را گرفت.در پاسخ گفت:پرستش بت،محبت‏ دنیا،ترس کم،آرزوی دراز و غفلت آمیخته با لهو و لعب (27) »

    11- امیر مؤمنان علیه السلام درباره جنبه اجتماعی غفلت فرموده‏اند:
    «من دلائل الدولة قلة‏الغفلة،از دلایل پیشرفت دولتها(یا پیشرفت در امور زندگی مادی و معنوی)کمی غفلت‏ است‏» (28)

    آری!«غفلت‏»و بی ‏توجهی در امور اجتماعی،ضایعه عظیمی به دنبال دارد.

    12- این بحث را با حدیثی از امام امیر مؤمنان علیه السلام پایان می‏دهیم که مردم را با بیان‏رسای خویش مخاطب ساخته و می‏فرمایند:
    «اتق ایها السامع من سکرتک و استیقظ من‏غفلتک،و اختصر من عجلتک،ای شنونده!از مستی(مال و قدرت و مقام و نعمت)بپرهیزو از خواب غفلت‏ بیدار شو و از شتابزدگی بکاه‏» (29)

    طبق بیان مولای متقیان علی علیه السلام عامل بدبختی انسان،سه چیز است:مستی شهوت،غفلت از واقعیت‏ها و شتابزدگی در کارها و امام نیز در این بیان کوتاه،هشدار می‏دهد تاشنوندگانش(از هر گروه و هر جمعیت)از این سه امر بپرهیزند تا خوشبخت‏ شوند و اهل‏ نجات گردند.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    نتیجه

    گرچه بیشتر مردم از آثار زیانبار«غفلت‏»غافلند،اما پیشوایان بزرگ ما که فاجعه‏حاصل از آن را می‏دیدند،با عبارتهای مختلف و تعبیرهای گوناگون هشدار دادند وهمان گونه که در عبارت‏های گذشته بیان شد،اهمیت موضوع را گوشزد کردند.

    یادآوری این موضوع نیز لازم است که‏«غفلت‏»مفهوم وسیع و گسترده‏ای دارد،یعنی،شامل‏«غفلت‏»از خدا و«غفلت‏»از یوم المعاد و ناپایداری دنیا و«غفلت‏»از شیطان‏و وسوسه‏های او می‏شود و در یک بیان کلی،«غفلت‏»از تمام اموری که به نوعی باسعادت انسان ارتباط دارد.

    نکات مهمی درباره غفلت

    گرچه این صفت در سرنوشت انسان تاثیر فوق العاده دارد و جزء صفات رذیله‏محسوب می‏شود،ولی چرا علمای اخلاق به سراغ آن نرفته و سخن درباره آن نگفته‏اندو یا اگر گفته‏اند،بسیار مختصر و کوتاه بوده است.به هر حال در این بحث، مسایلی وجوددارد که باید هر کدام جداگانه مورد بررسی قرار گیرد:

    1- عوامل غفلت

    الف- جهل و نادانی
    «غفلت‏»و بی‏خبری سرچشمه‏های زیادی دارد که نخستین عامل آن،جهل وناآگاهی است.
    عدم شناخت مقام پروردگار،بی‏ توجهی به مساله قیامت،ناآگاهی نسبت‏به‏بی‏اعتباری مال و مقام و ثروت دنیا،بی‏خبری از وسوسه‏های شیطان و شیطان صفتان،ازمهمترین عوامل غفلت است.
    امام امیر مؤمنان علی علیه السلام در این زمینه می‏فرمایند:«ان من عرف الایام لم یغفل عن‏الاستعداد،کسی که وضع روزگار(و بی‏اعتباری دنیا)را بداند از آمادگی برای سفر آخرت غافل نمی‏شود» (30).آری!جهل به هر یک از این امور،سبب افتادن در گرداب‏«غفلت‏»وگرفتار شدن در عواقب شوم آن است.

    ب- غرور و خودبینی

    غرور یکی دیگر از عوامل‏«غفلت‏»و گاه ناشی از«غفلت‏»است،زیرا،انسان مغرورتنها پیروزیهای خود را می‏بیند و به امتیازهای خود می‏بالد و گاه همه اینها را جاودان‏می‏پندارد و همین امر،سبب‏«غفلت‏»او از واقعیت‏ها می‏گردد. این‏«غفلت‏»عامل مؤثری‏برای شکست او خواهد شد.

    در طول تاریخ افراد زیادی دیده شده‏اند که بر اثر غرور،در دام‏«غفلت‏»گرفتار شده‏و نتوانستند در برابر دشمنان مقاومت کنند،از این رو ضربات دشمن،آنها را از پای‏در آورد.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi