نوای شادی - ویژه ولادت خانم فاطمه المعصومه سلام الله علیها

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

**♪♪**نوای شادی **♪♪**

**♪♪**ویژه ولادت خانم فاطمه المعصومه سلام الله علیها **♪♪**






سلام حضرت معصومه (س)



السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
.
.
.
.
مرغ دلم راهی قم می شود
در حرم امن تو گم می شود

عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک

کوثر نوری به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی



گروه میعاد قم

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

جاری شد رود کوثر



بازم ازعرش داور
جاری شد رود کوثر

انگار زهرا نشسته
روی دست موسی ابن جعفر

این گل با عالمی ناز
دلها رو داده پرواز

آی بچه سید ها باز
براتون آمد روز مادر

گل دردانه خدا آمده
با یک عالمه عشق و صفا امده
همه عشق امام رضا آمده

مولاتی معصومه مولاتی معصومه
مولاتی معصومه مولاتی معصومه



«سید مهدی میرداماد»

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

شفیعه روز جزاء



یا معصومه ملیکه ارض و سمائی
یا معصومه شفیعه ی روز جزایی
یا معصومه تو زینب امام رضایی

تو کیستی زلال کوثری
فاطمه ای فاطمه اطهری

تو کیستی حضرت معصومه ای
تو کیستی شفیعه ی مشحری

تو خواهر امام هشتم رضا
تو دختر موسی ابن جعفری

تو عمه ی چهار ولی خدا
تو هفت بحر نور را گوهری

چهارده حجت معبود را
عمه ای و دختری و خواهری



«سید مهدی میرداماد»

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

سرود کبوتر



توی شهر عاشقا گنبدی طلایی بود
واسه ی کبوترا جای با صفایی بود

دسته ی کبوترا همه یک رنگ و سفید
دور این گنبد زرد می پریدن با امید

یه روز از همون روزهابین اون کبوترا
یه کبوتری اومد نبود رنگ اونا

رنگ اون مثل شب و غرق در سیاهی بود
دور اون گنبد زرد دنبال پناهی بود

یکی از کبوترها گفت غریبه ی سیاه
همه اینجا سفیدن تو کجا , اینجا کجا

تا که این حرف و شنید دل این بیچاره شکست
پرهاشو به هم زد و رفت و یک گوشه نشست

دیگه از زخم زبون خسته بود و نا امید
تو این دلواپسی یهو یک صدا شنید

ای کبوتر سیاه تو خودت خوب می دونی
که بی بی مهربونه می شه پیشش بمونی

روی این گنبد زرد ننوشته هیج کجا
که سفیدها بمونن , اینجا نیست جای سیاه



با صدای علی نورایی

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

عشق خورشید



عشق خورشید هشتم ما
ذکر تو شد ترنم ما

شده دل یا کریم صحنت
ای دلیل تبسم ما

تو دلم یه عمره خونه داری
واسه دل مثل باغ بهاری
بی مثالی و همتا نداری

سیدتی فاطمه جانم سیدتی فاطمه جانم
سیدتی فاطمه جانم سیدتی فاطمه جانم

صحن بانو اوج تماشاست
تو بیابون پهنه ی دریاست

این حرم دروازه ی عرشه
یا حریم حضرت زهرا



«سید مهدی میرداماد»

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

قطعه بازم دلم گرفته



بازم دلم گرفته راهی می شم سوی تو
جون می گیره دل من وقتی می آد بوی تو

وقتی تو صحن پاکت پا می ذاره ستاره
انگاری خورشید می شه کاری به شب نداره

وقتی که خسته می شم از آدمهای سنگی
وقتی دلم می گیره از این همه دو رنگی

وقتی که خسته می شم از ظلمت و سیاهی
بی بی پیشت می آم نشون بدی یه راهی

وقتی دلم می گیره از بازیهای دنیا
ناجی قلب خستم فقط شمایی شما

گنبد زردت بی بی کویر کرده دریا
می آم واسه زیارت از سوی آسمونها

محمد صفدری

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

با نسیم گل معطر شد فضا



با نسیم گل معطر شد فضا
از وجود فاطمه اخت الرضا

دخت معصومی خود معصومه ای
در جوار تو عجب دارد صفا

ما به درگاه تو رو آورده ایم
تو شفیعی بهر ما اشفعی لنا




هم خوانی گروه محراب

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

آیتی از خداست معصومه

آیتی از خداست معصومه
لطف بی انتهاست معصومه

جلوه ای از جمال قرآن
چهره ای حق نماست معصومه

عطر باغ محمدی دارد
زاده ی مصطفی است معصومه



با اجرای "گروه طوبی"

[نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*]

بارون بارون غرق ترنم

بارون بارون غرق ترنم
نذر راه ملیکه قم

دلی که پیش معصومه می ره
از رضا امشب عیدی می گیره

عشق این برادر و خواهر دلداه
از ازل تو دل ایرونی ها افتاده

بارون بارون غرق ترنم
نذر راه ملیکه قم

نغمه های شادی هر جا بلنده
جبرئیل بهشت و ریسه می بنده

تو این هوای بهاری امشب
آسمون برای زمین می خنده

بارون بارون غرق ترنم
نذر راه ملیکه قم

_{هدیه خدا از عرش برین
بهترین پناه اهل زمین}

موقع شفاعت روز قیامت
می ره و کنار زهرا می شینه

وقتی دل با معصومه باشه
لطف آقا رضا باهاشه

بارون بارون غرق ترنم
نذر راه ملیکه قم



با صدای آقای طاهری

[حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)*]

شاعر: «ناصر حامدی»؛ گوینده: خانم «دقیقی»؛

گفته بودن به خدا به قدری معصومه دلت
که تُوو هر جای حرم انگاری معلومه دلت

گفته بودن که باید پیش تو دل خسته اومد
مث مرغای غریبِ بال و پر بسته اومد

گفته بودن که بیام درد دلامو رو کنم
فقط از تو طلب عزّت و آبرو کنم

این منم مسافری از کوچه های سوت و کور
کوله بارم پُره از رودخونه های بی عبور

اومدم که عصمتت شامل حال من بشه
اومدم که اسمت آویز خیال من بشه

اومدم که با نگات روحمو دلداری بدی
مرهمی همیشگی به زخمای کاری بدی

می گن اسمت مث بارون دلارو تر می کنه
می گن عصمت تو دل ها رو کبوتر می کنه ...