نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: روایت یک عکس *خواستی تا همبازی کودکان حسین(ع) شوی*

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    توجه روایت یک عکس *خواستی تا همبازی کودکان حسین(ع) شوی*



    روایت یک عکس
    خواستی تا همبازی کودکان حسین(ع) شوی
    این عکس کودک حجت‌الاسلام سید ابراهیم السید است که تکفیری‌های وهابي، در حمله به روستای حطله در دیرالزور، سر او و اعضای خانواده‌اش را بریدند و سپس اجساد شهدا را تکه‌تکه کردند و مساجد و حسینیه‌های روستا را نیز به آتش کشیدند و تعدادی از زنان شيعه را نیز ربودند.
    گروه فرهنگی مشرق - تیغ سلفی، حنجره تو را می شکافد..
    و گلوی تو آسمان را
    از دور، قافله را دیده بودی و خواستی تا همبازی کودکان حسین(ع) شوی...
    خواستی تا رأس کوچکت بر نیزه باشد و از روی نیزه، امیر قافله را نظاره کنی...
    آری، دنیا به این بزرگی، برای رأس کوچک تو، جایی ندارد!
    شیعه را تا به بلای کربلا نیازمایند، از دنیا نخواهند برد؛ حالا "حطله دیرالزور" کربلایی است که تشنه خون توست و تیغ اشقیای تکفیری، تشنه گلوی تو، و گلوی تو از هر دو تشنه‌تر...
    پدرت سید ابراهیم، سال‌هاست که گرد غربت از حنجر کودکان خود می‌تکاند تا طفل ارادت خود را به پیشگاه کودکان حسین(ع) قربانی کند.








    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    و حالا تو ...
    ای کودک ابراهیم! چشم‌هایت را ببند و سرت را بالا بگیر، تا گلوی نازک تو، آسان‌تر بریده شود.
    و زینب(س) را نیز به تماشا بیاور...
    چشمانت را که روی هم گذاشتی، رازهای گلویت بریده بریده افشا شد و خنجرهای شام، جسم کوچکت را تشییع کردند.
    و پس از تو، پیکر پدر و برادر و مادرت نیز چاک چاک شد...
    و چشمان معصوم تو، شاهد بود!
    آن سید عزیز (سید حسن نصرالله)، عکس‌هایت را که دید، تا صبح به رثای تو سوخت و اشک ریخت.
    از آن روز که شام، بوی حرمله گرفت..
    شمشیر شامیان، به تار صوتی تو زخمه می‌زند،
    مگر نه آنکه حنجره تو، مأذنه‌ای است که بر ولایت علی(ع) شهادت داده بر روی نیزه‌های شام...
    غربت آل علی(ع)، بلندترین فریاد گلوی توست. "حلقوم‌ها را می‌توان برید، اما فریادها را هرگز، فریادی که از گلوی بریده می‌آید، جاودانه خواهد ماند."
    ای دختر علی(س)، ببین که چگونه خنجر اشقیای شام، در گلوی شیعه به اعتکاف نشسته!
    آری!
    هنوز برای تو زنده می‌شود، تمام زخم‌های آن شهر هلهله...
    زخم‌های کوچه‌های بی‌حسین(ع)...
    ای دختر علی(س)!
    هنوز فریاد "صلی علیک ملیکُ السماء" سر می‌دهی؟

    ***
    تصویر بالا، مربوط به کودک «حجت‌الاسلام سید ابراهیم السید» است که تکفیری‌های وهابي،
    در حمله به روستای حطله در دیرالزور، سر او و اعضای خانواده‌اش را بریدند و
    سپس اجساد شهدا را تکه‌تکه کردند و مساجد و حسینیه‌های روستا را نیز به آتش کشیدند و تعدادی از زنان شيعه را نیز ربودند.




    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi