از همین رو، قبر خاکی با قبر و عالم برزخی روح ارتباطی دارد که نقاط دیگر این ارتباط را ندارند، و به همین جهت است که علیرغم حضور روح در عالمی فوق ماده، زمان و مکان [برزخ] توجه خاصی به بدن مادی و نقطهای که بدن خاکی در آن است، دارد و بر اساس همین ارتباط میان قبر خاکی و قبر برزخی است که دستورات و احکام خاصی در باب قبر، تشییع جنازه، کفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظایر آنها در شریعت اسلامی وجود دارد.
این ارتباط روح با قبر خاکی موجب میشود که بتوان از این طریق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه کرده و نیز توجه او را جلب کرد، بدین جهت در روایات تأکید فراوانی بر زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن کریم بر سر قبرها شده است، هر چند این آداب در هر جایی برای مردگان خوب است، ولی به دلیل ارتباط قبر برزخی با قبر خاکی، بر انجام این آداب بر سر قبرها تأکید بیشتری شده و از استحباب بیشتری برخوردار است. از طرفی ارواح نیز بر اساس این ارتباط با بدن مادی و قبر خود، از حضور مۆمنان، مسرور و مبتهج میشوند.
امام صادق(ع) میفرماید: «قسم به خدای متعال، مردگان، رفتن شما را [بر سر قبورشان] میدانند و با حضور شما مسرور میشوند و با شما اُنس میگیرند و بهرهمند میشوند»، (وسائل الشیعه، ج 2، ص 878 و نیز در این باب: عروج روح، استاد محمد شجاعی، مقدمه و تدوین محمدرضا کاشفی، تهران، کانون اندیشه جوان، چاپ اوّل، 1379 ش، ص 71 ـ 76).
اما مهمترین اثر دنیوی زیارت اهل قبور برای انسان، تذکر مرگ و یادآوری این رخداد مهم است و این خود، موجب باز داشتن انسان از بازیهای دنیوی، (نگا: نهجالبلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی، خطبه 84، ص 66)، مانع انجام کارهای زشت و ناروا، (همان خطبه 99، ص 92) باعث انجام اعمال و کردار نیک، (همان، کلمات قصار، 31، ص 364) سبب بی رغبتی و کم خشنودی از دنیا، (همان، کلمات قصار 349، ص 423) و زمینهساز عبرت آموزی است، (همان، خطبه 221، ص 252).
رو به گورستان دمی خامش نشین
|
آن خمــــوشان سخنگو را ببین |
لیک گـــر یک رنگ بینی خاکشــان |
نیست یکسان حالت چالاکشان
|
شحم و لحــم زندگان یکســـان بود
|
آن یکی غمگین، دگر شادان بود
|
تـــو چه دانی تا ننوشـــی قالشان |
ز آنکه پنهان است بر تو حالشان
|
بشـــنوی از قالهای و هــــوی را |
کی ببینی حالـــت صـــد توی را
|
مثنوی / 3 / 4764 ـ4768