زخم زبان های زیادی از دوست و دشمن شنید،مصیبتی که شاید بالاترین مصائب بود،گاهی عباد و راهبان بنی اسرائیل به دیدنش می آمدند و به صراحت می گفتند:تو چه گناه عظیمی کرده ای که به این عذاب «الیم »گرفتار شده ای؟ولی آن حضرت باز رشته صبر را از کف نمی داد،و چشمه زلال شکر و سپاس الهی را به کفران و ناشکری آلوده نمی ساخت.تنها کاری که کرد این بود که بعد از مدتی طولانی به پیشگاه خداوند عرض کرد:«بار پروردگارا!شیطان مرا به رنج و عذاب افکند(و انتظار گشایش تنها از تو دارم)، و اذکر عبدنا ایوب اذ نادی ربه انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب »
هنگامی که این پیامبر عظیم الشان تمام مراحل این آزمایش بزرگ را پشت سرگذاشت و با کوهی از صبر و استقامت در برابر مصائب بزرگ ایستادگی کرد،و شیطان راشرمنده تر و مایوس تر ساخت،درهای رحمت الهی به روی او گشوده شد و نه تنها اموال و فرزندانش به لطف الهی به او بازگشت،بلکه افزون تر از آن نصیبش و از همه مهمتر،به مقام پرافتخار «نعم العبد انه اواب رسید. و به گفته «ابن مسعود»مفسر و قاری معروف:«این افتخار را برای خود در تاریخ بشریت ثبت کرد که سر سلسله صابران تا روز قیامت خواهد بود،راس الصابرین الی یوم القیامة » (3)