صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36

موضوع: مژده ای اهل رضا ، روی رضا پیدا شد{اشعار ولادت آقا امام رضا *ع*}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بهر حاجات اگر دست دعا برخيزد
    دلبري هست به هر حال به پا برخيزد

    لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است
    هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد

    آه در سينه ي عشاق به هم مرتبطند
    وقت نقاره زدن ناله ي ما برخيزد

    جرأتش نيست كسي حرف جهنم بزند
    گر پيِ كار ِ گنهكار ز جا برخيزد

    زائر آن است كه در كوي تو اُتراق كند
    آنكه در عرش نشسته ست چرا برخيزد؟

    تا به دستِ كرم تو به نوايي نرسد
    از سر ِ راه محال است گدا برخيزد

    بر سر خاكم اگر آهوي تو گريه كند
    از تمام جگرم بانگ رضا برخيزد

    حرمت زودتر از كعبه مرا حاجي كرد
    حج ما آخر ذي القعده به پا برخيزد

    شاعر:علی اکبر لطیفیان





    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 01-07-2020 در ساعت 12:28
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    وقتی ز راه دور به پیش تو آمدیم
    دیگر به رو نیار که آلوده و بدیم

    با شوق بوسه‌ای به کف صحن انقلاب
    از شهر خویش تا به دیار تو پر زدیم


    مکّه، مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف
    بسیار رفته ایم ... ولی جَلد مشهدیم

    هر کوه و قله‌ای که رفیع است، زیر پاست
    وقتی که ایستاده به بالای گنبدیم

    کلّ بهشت، گوشه‌ای از مشهدالرضاست
    مشهد، قرین عرش خدا بوده از قدیم

    من را مقیم خانه سلطان نوشته‌اند
    یک یاکریم خانه ی سلطان نوشته‌اند

    آقا! گدایت آمده و باز در زده
    با دست خالی آمده و باز، سرزده

    یابن الکریم! پیش خودت خانه‌ام بده
    دوری از آستان تو بر من ضرر زده


    اینکه سه بار، دیدن زوّار میروی
    نقش امید بر دل هر محتضر زده

    من ذاکر تو هستم و ذکر رضا رضا
    نقشی به روی کام من از سیم و زر زده


    بین تمام جمعیتِ ذاکران تو
    خوشبخت‌تر کسی که نفس بیشتر زده

    ای صد هزار خورده زمین از دمت بلند
    ای شاه دستگیر گدا، پرچمت بلند

    آنان که عطر شال تو را بو کشیده‌اند
    بر لا شریک بودن تو هو کشیده‌اند

    افتاده‌اند روی زمین و به پای تو
    بر شا رگ گلو همه چاقو کشیده‌اند


    «آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند»
    حتما به خاک صحن تو ابرو کشیده‌اند

    حتّی فرشتگان برای زیارت، از آسمان
    خود را به صحن ضامن آهو کشیده‌اند

    بین تمام حور وَشان دلرباترند
    آنان که بر ضریح تو گیسو کشیده‌اند

    در زیر پای تو، دُر و گوهر فشانده‌اند
    من را همیشه سائل دست تو خوانده‌اند


    خوش باد هجر! گر به لقا منتهی شود
    خوش باد سعی، گر به صفا منتهی شود

    هر جاده‌ای که آخر آن مشهدالرضاست
    در اصل سوی عرش خدا منتهی شود


    احلی من العسل بوَد این دردهای من
    گر با نگاهتان به شِفا منتهی شود

    ای کاش عمر من، پس از این گیر و دارها
    در گوشه‌ای ز صحن شما منتهی شود


    سجّاد شاکری



    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 19-08-2015 در ساعت 10:35
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ای در هراس روز قیامت پناه من
    ای آشنای اشک من و سوز و آه من

    دل پیش تو بهانه ی غربت نمی کند
    ای دلبر همیشگی و دلبخواه من


    از بنده زادگان توأم ثامن الحجج
    بیجا نگفته ام که تو باشی اله من

    با تو چه زود ناز مرا می خرد خدا
    ای تا حریم قرب خدا شاهراه من


    ناراضی از کنار تو هرگز نرفته ام
    نومید کی شود ز عطایت نگاه من

    من در حریم قدس تو تطهیر می شوم
    می ریزد از دعای تو بار گناه من


    گفتی برای دیدن من زود می رسی
    ای انتظار لحظه ی مرگم گواه من

    اینجا مدینه، مکه، نجف یا که کربلاست
    اینجا بهشت روی زمین جنت الرّضاست


    حسن علیپور

    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 01-09-2014 در ساعت 20:24
    امضاء



  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    خانه های آن کسانی می‌خورد در بیشتر
    که به سائل می دهند از هرچه بهتر بیشتر

    عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانه اش
    پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر


    گاه‌گاهی که به درگاه کریمی میروم
    راه می پویم نه با پا ، بلکه با سر ، بیشتر

    زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
    زیر دین حضرت موسی بن جعفر بیشتر


    گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
    داده در ایران ما طوبای او بر ، بیشتر

    آن امامی که «فداک» گفتنش رو به قم است
    با سلامش میکند قم را معطر بیشتر

    قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
    همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر

    قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
    ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر

    من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم
    لطف باباهاست معمولا به دختر بیشتر

    عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
    بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر

    مرقدت ضرب المثل‌های مرا تغییر داد
    هرکه بامش بیش ، برفش … نه ! کبوتر بیشتر

    چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
    این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر


    پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
    این حرم دیگر ندارد حرف کمتر ، بیشتر

    ای که راه انداختی امروز و فردای مرا !
    چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر


    از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
    من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر

    بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی
    جان زهرا (س) چون شنیدم که به مادر بیشتر



    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 01-09-2014 در ساعت 20:25
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,971
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض




    بــــــه گوش دل ندا آمد، که یار دلبر آمد
    به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا آمد

    خدا داد آنچه را وعده، بشد در ماه ذیقعده
    که آمد بهترین بنده، رضا آمد، رضا آمد

    بباید مِفرَشی از نور، ز تار گیسوان حُور
    که آمد قبله منظور، رضا آمد، رضا آمد

    فروغ زهره زهرا، ز نجمه تافت بر دنیا
    که خورشید جهان آرا، رضا آمد، رضا آمد

    زمین رفت و، بهشت آمد، که زیبا جای زشت آمد
    گل مینو سرشت آمد، رضا آمد، رضا آمد

    چو عیسی می کند احیا چو موسی با ید بیضا
    ز نسل حیدر و زهرا، رضا آمد، رضا آمد

    به دانش، تالی حیدر، به عصمت، وارث مادر
    ولایش عین و پیغمبر، رضا آمد، رضا آمد

    پناه انس و جان است این، امام مهربان است این
    شفیع شیعیان است این، رضا آمد، رضا آمد

    حسان از غصه دوران، دلت را منصرف گردان
    بــگو با چهره خندان، رضا آمد، رضا آمد


    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 01-09-2014 در ساعت 20:26
    امضاء





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    من ندانم کيستم دانم شما را دوست دارم
    هر که هستم خاندان مصطفي را دوست دارم

    مرغ روحم چون کبوتر پر زند سوي مدينه
    هم خراسان هم نجف هم کربلا را دوست دارم


    کمتر از آنم که باشم بنده ي شاه ولايت
    گر چه خود آلوده ام اهل ولا را دوست دارم

    دوستي از دوستان دوستان اهل بيتم
    هر که هستم شيعيان مرتضي را دوست دارم


    گر نکير و منکرم پرسند آوردي چه با خود؟
    در جواب هر دو مي گويم رضا را دوست دارم


    کيستم من تا که باشم «ميثم» چون تو عزيزي
    دعوتي کردم مبادا آبرويم را بريزي


    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 08-08-2016 در ساعت 13:29
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    چشمه های خروشان تو را می شناسند
    موجهای پریشان تو را می شناسند

    پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
    ریگهای بیابان تو را می شناسند


    نام تو رخصت رویش است و طراوت
    زین سبب برگ و باران تو را می شناسند

    از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
    ای که امواج طوفان تو را می شناسند


    اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
    چون تمام غریبان تو را می شناسند

    کاش من هم عبور تو را دیده بودم
    کوچه های خراسان تو را می شناسند


    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 01-09-2014 در ساعت 21:26
    امضاء



  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    خلق عالم نه یکسان تو را می شناسند

    مؤمنان قدر ایمان تو را می شناسند


    عاشقانت فراوان تو را می شناسند

    "چشمه های خروشان تو را می شناسند

    موج های پریشان تو را می شناسند"


    ای که تاریکی خانه را آفتابی


    کوچه را هم دعایی و هم مستجابی


    شهر خشکیده را بارش بی حسابی


    "پرسش تشنگی را تو آبی ، جوابی


    ریگ های بیابان تو را می شناسند"


    مثل آیات قرآن به وقت تلاوت


    مثل ابر بهاران پُر و با سخاوت


    بسکه لبریز شیرینی است و حلاوت


    "نام تو رخصت رویش است و طراوت


    زین سبب برگ و باران تو را می شناسند"


    عاقلان را و عشّاق را می شناسی


    هم رسولان ابلاغ را می شناسی


    نسل آلاله ای ، داغ را می شناسی


    "هم تو گل های این باغ را می شناسی


    هم تمام شهیدان تو را می شناسند"


    ناخدایی به کشتی ز دریا گذشتی


    لا إلهی زدی و بر الا گذشتی


    ما به دنبال محمل ؛ از اینجا گذشتی


    "از نشابور بر موجی از لا گذشتی


    ای که امواج طوفان تو را می شناسند"


    ای که پیراهن انبیا بر تن توست


    چشم یعقوب و یوسف به پیراهن توست


    مأمن قُل هو اللّهیان دامن توست


    "بوی توحید مشروط بر بودن توست


    ای که آیات قرآن تو را می شناسند"


    نام تو بردم و یارم از در درآمد


    شب فرو رفت و خورشید رخشان برآمد


    حرف اوّل در این مصرع آخر آمد


    "اینک ای خوب فصل غریبی سرآمد


    چون تمام غریبان تو را می شناسند"


    کاش فصل حضور تو را دیده بودم


    یا که جام طهور تو را دیده بودم


    در نشابور شور تو را دیده بودم


    "کاش من هم عبور تو را دیده بودم

    کوچه های خراسان تو را می شناسند"


    مهدی جهاندار




    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0



    تو آسمان منی من پرنده‌ام آقا
    برای بال من آغوش خویش را بگشا

    که کوچ کرده‌ام از سردسیری تشویش
    به گرمسیر دل‌انگیز گنبدت مولا


    گذشته‌ام من از انبوه جنگل تردید
    و حجم خشک نفس‌گیری بیابان‌ها

    غریب‌تر ز مسافر غریب‌تر ز غروب
    کشانده مهر تو ای خوب تا کجا ما را


    رسیده‌ام لب ایوان نگاه من ابری
    شکوه گنبد خورشیدگونه‌ات پیدا

    کنون به وسعت جغرافیای دلتنگی
    نشسته‌ام بزنم باز دل به این دریا


    کویر تجربه‌ي تلخ لحظه‌های من‌ است
    تو مثل جاری آبی بر این عطش اما




    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....



  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    عالم همه حیران حریم تو رضا شد
    حاجات بشر از کرمت جمله روا شد

    رخصت بده تا خادم زوار تو باشم
    سلطان بود آنکس که براه تو گدا شد

    آهوی دلم تا خبر از لطف تو بشنید
    آسیمه سر از دل به خیال تو رها شد

    در مملکت شیعه ی ما خاک خراسان
    از برکت صحن رضوی کرب و بلا شد


    با این همه عاشق که تو داری دگر از چه
    توصیف غمت وصف غریب الغربا شد؟

    بیمار گناهم تو نگاهی به من انداز
    خواهم همه گویند که بدست تو شفا شد


    این فاصله درد دل نوکر شده اما
    با توسعه ی صحن دلم درد دوا شد

    راضی به رضای تو شدم وارث موسی
    شاید که دلم رود و رضای تو عصا شد


    هر روزو شبم دست توسل به تو دارم
    لعنت به دو دستی که زدست تو جدا شد

    با تذکره ای صادره از پنجره فولاد
    شاید که ملاقات حسین قسمت ما شد



    سید حسام الدین رفیعی طباطبایی



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  12. تشكرها 4


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi