ای آستان قدس تو تنها پناه من
بر خاک باد پیش تو روی سیاه من
می آید از درون ضریحت شمیم عشق
پیچیده در فضای حرم سوز و آه من
چشمم به چلچراغ حریم تو روشن است
ای چلچراغ چشم تو، خورشید راه من
گلدسته ات منادی صورت اذان عشق
مأنوس با غروب و زوال و پگاه من
مهر از فروغ گنبد پاکت گرفته وام
شمس الشموس هستی و نامت گواه من
ای غربت مجسم تاریخ، ای امام
ای خاک پای مرقد تو بوسه گاه من
شاعر:عبداللّه حسینی