صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20

موضوع: ▓彡♥♥♥ تفاوت عقل و قلب (تخصصی ،فلسفه و عرفان)♥♥♥彡▓

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    و گفته اند كه وجود اشياء در خارج بعينه همان نحوه معلوميت آن براي حق و از حق است و هنگاميكه شخصي شبح يك شيء خارجي را درك مي‌كند ادراك حقيقي خود آن شيء نيست .

    در اينجا منظور صدرا ادراك مفهومي حقايق اشياء است كه غير از ادراك خود شيء است؛ لذا مي‌گويد:

    « عارف مكاشف ،آنچه را از صور حقايق به واسطه اتصال به عالم قدس ادراك مي‌كند عين همان چيزي است كه در خارج وجود دارد بدون هيچگونه اشتباه و كم و زيادي

    در اينجا نكته مهمي است كه دقيقاً مطابق نظر ابن عربي است، که گفته است هر يك از حقيقت وجود و ماهيت اعيان، آينه ظهور ديگري است، شخص محجوب و ناقص حق را در آينه اشياء مي‌بيند و اعتقادي مطابق آنچه ديده است در مورد حق پيدا مي‌كند و خدا را بر اساس صورتي كه در نفس او منعقد شده مي‌شناسد

    ولذا هنگاميكه حق تعالي در روز قيامت بر او در صورتي غير از آن صورتي كه معتقد اوست ظاهر مي‌شود آن را انكار مي‌كند پس اختلاف عقايد در بين مردم از اختلاف صوري كه حق در آن‌ها متجلي شده است، پديد مي‌آيد. هر كسي خدا را بر اساس آنچه لايق و مناسب حالش بر او تجلي شده است، ادراك مي‌كند و مي‌پذيرد و آنچه بر او اعطا نشده انكار مي‌كند.

    ( اسفار ج2 ص 360-359)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اين نكته را ابن عربي چنين بازگو مي‌كند:

    حق تعالي بر هر كسي مطابق اعتقادش تجلي مي‌كند « التجلي حسب الاعتقاد ، هركس در اين دنيا بر حسب استعداد و عين ثابت و ظرفيت وجودي اش در درجه يا مقام خود شناختي از خداوند دارد و همين شناخت را مقصود و معبود خود قرار مي‌دهد. البته از ديدگاه ابن عربي قلب به حسب صورتي كه حق در آن تجلي يافته سعه يا ضيق مي‌يابد



    افراد تجليات حق را در دنيا و در قيامت مطابق ظرفيت و بينش محدود وجودي خود گزينش كرده، قبول يا رد مي‌كنند.

    مثلاً اگر كسي حق تعالي را به اسماي تنزيهي شناخته است اگر به اسماي تشبيهي بر او تجلي كند، انكار مي‌نمايد.

    به همين جهت هيچ كس به جز اندكي از اولياء خدا ،حق را چنان كه هست با جميع اسماء و صفاتش نمي‌شناسند.

    ( فتوحات مكيه، ج1، ص 289 و ج2 ص 198 و ج4 ص211)

    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    دليل تفاوت مشاهدات



    شخص سالك واصل كه در حق فاني شده، حق را مجرد از نسبت خلق به آن مشاهده مي‌كند، زيرا ضيق فنا و قصور ذاتش او را از خلق محجوب مي‌كند

    همانگونه كه قبل از فنا در حق، به وسيله حق به واسطه ضيق مرتبه وجودي از حق محجوب بود در حالت فنا نيز ضيق فنا و قصور خلق، ذات حق براي او محجوب است

    اما وقتي از حق مدد بگيرد و به علم تفصيلي برسد، حق را بر وجه اسماء و صفات او مشاهده مي‌كند و خلق را با حق مي‌بيند.

    در اين مقام چون علم او به حقايق اشياء از طريق مبدأ مظهر وجود و مظهر اعيان ثابته اشياء است، اشياء را همانگونه كه در مرآت وجه كريم حق‌اند مي‌بينند


    پس همانطور كه اشياء آينه ذات وجود حق‌اند، حق نيز آينه حقايق اشياء است و ليكن آينه بودن هر يك غير از ديگري است بدين معنا كه مرآت ذات حق همانند ساير مرايا از ماهيات ممكنه و قوايي كه مظاهر آن در عالم مثال و قوه خياليه جزئيه كه مظاهر صور خياليه است مانند آب و بلور و آهن و ساير اشياء صيقلي ،مظاهر محسوسات نمي‌باشند، زيرا اين مراياي امكانيه از جهت مظهريت از تمام وجوه صادق نيستند اگر چه از تمام جهات كاذب هم نبوده، اين نقص بدين دليل است كه ذات اين موجودات مقيد و محدود است و حيثيت مرآتي و مظهريت آن ها عين حيثيت ذات و وجود آن‌ها نيست


    « پس هنگامي كه نظر به آينه، نه از جهت ديدن تصوير باشد بلكه نگاه به خود آينه از جهت اينكه جنس آن از آهن يا آب يا شيشه يا غير آن است، اين نظر و نگاه مانع از رويت صورت در آينه مي‌شود، اما اگر نظر استقلالي به آينه برداشته شود و نظر ارتباطي و تعلقي لحاظ شود، صورتي كه در مقابل توقرار دارد در آن ديده مي‌شود اگر به صاحب صورت و شيء مرئي كه صورت آن در آينه افتاده است توجه و التفات نشود با ديدن صورت در آينه، خود صاحب صورت عيناً مشاهده نمي‌شود، در اين حالت اين صورت حاجب و مانع از رويت وجود حقيقي آن شيء مي‌شود

    ( مقدمه فتوحات ج1 ص223)

    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    آينه بودن حق و خلق طرفيني است




    ابن عربي در فص شيثي می گويد:

    « فهو مرآتك في رؤيتك نفسك و انت مرآته في رؤيته اسمائه و ظهور احكامها» پس حضرت حق آينه تو باشد تا در او مطالعه ذات خويش كني و تو آينه حق باشي تا در تو مشاهده اسماء و ظهور احكامش كند

    و رسيدن به اين مقام و مرتبه كه عارف حق را در آينه خلق و خلق را در آينه حق مشاهده مي‌كند، وصول به مقام جمع حقيقي است.




    بر اساس آنچه كه صدرا در مورد معيار شهود واقعي دانست و شهود و معرفت هر مخلوقي را تابع، شهود ذات حق قرار داد، اين قاعده در اينجا معناي دقيق مي‌يابد كه شناخت هيچ نحوي از وجود اشياء امكان پذير نيست مگر از جهت شناخت مبدأ و خالق آن‌ها.

    هرچيزي يك نحوه وجود خاص دارد از جهت اينكه تكرر در وجود يك شيء و تجلي حق محال است و همانطور كه گفته شد اين ديدگاه مبتني بر قاعده ذوات الاسباب لاتعرف الا باسبابها، است
    .

    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    علم تام در اشياء داراي علت جز از طريق علم به علل و اسباب آن‌ها حاصل نمي‌شود يعني درك كامل و تام موجودي كه فرع و معلول ديگري مي‌باشد جز با درك علت تامه آن ميسر نيست، چنانكه با شناخت معلول نيز شناخت اجمالي از علت به دست مي‌آيد .



    به عبارت ديگر علت تامه، حد تام معلول و معلول حد ناقص علت تامه است. اگر مخلوق و مظهر، ظهوري دارد از ظاهر كسب كرده و از خود چيزي ندارد، بنابراين درك و يافتن مظهر و ظهور جز به مدد ظاهر نيست.



    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    از طرف ديگر از آنجا كه موجودات، تعينات شؤون حقند و اسماي حق منشأ تحقق و بروز آن‌ها و اعيان همه موجودات نيز در علم حق سابقه دارند، از اين رو شناخت كمالات حق تعالي شرط لازم و كافي براي شناخت مظاهر اوست، بنابراين براي عارف، رويت خلق هنگامي واقعي و كامل است كه خلق با حق و به تبع آن بشناسند، چرا كه روشني بخش اعيان و موجودات، نور حق است.



    به تعبير صدرالمتألهين از آنجا كه ذات حق به ذات مبدأ اشياست، شهود حق نيز علت شهود اشياست چرا كه ذات و شهود در طرف علت امري واحد است
    .
    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    تفاوت آينه حق با آينه خلق



    با اينكه حق و خلق هر يك مرآت و آينه ديگر مي‌باشند، اما بايد به تفاوت هاي اين دو آينه توجه نمود، چرا كه،


    اولاً مرآتيت (آينه بودن) و انعكاس صور در ممكنات به جهت خالي بودن آينه از صور و كيفيات و كمالات است و صورت مرآتيه در نهايت، صرفا نمود كمالات است، نه به جهت آن كه خود واجد آن‌ها باشد در حالي كه مرآتيت حق تعالي به جهت آن است كه او حاوي تمام حقايق اعيان و اشياء در عين بساطت و لا به شرط بودن ذات است.(يعني به جهت بي قيد و تعين او في حد نفسه)

    ثانياً مرآت و آينه در عالم ممكنات از دو حيث وجود و مرآتيت و به عبارتي استقلالي و ارتباطي تركيب يافته است كه همين تركيب آينه ها از دو جهت و نيز محدود بودن به حد عدمي باعث مي‌شود كه آينه از جميع وجوه، صادق و تمام نما نباشد، بلكه از وجهي ، صادق و از جهتي كاذب باشد، حال آنكه حق تعالي آينه تمام نما بوده و مرآتيت او كامل و مطابق آنچه ممكنات در نفس الامر دارند، مي‌باشد چه اينكه همه كمالات آن ها را به نحو اتم و اعلي واجد است و چنان كه گذشت وجود او عين شهود و علم اوست به تمام كمالات و اسماء و صفات و لوازم اسماء و تعينات علمي،


    ثالثاً: آينه بودن ممكنات به لحاظ آن است كه اين مظاهر، محل قبول فيوضات حقند، در حالي كه مرآتيت حق به جهت آن است كه فاعل مظهر (اظهار كننده ) مظاهر است .

    شهود ذوات اشياء مشروط به شهود حق است حق تعالي چون ذاتش به ذات فياض است و بر صور اشياء فيض مي‌رساند، همانطور كه ذات او مبدأ وجود اشياء است شهود ذات او نیزمبدأ شهود ذوات اشياء است، ذات او مظهري است كه اشياء همانگونه كه هستند در او ظاهر مي‌شوند نه آنگونه كه در مظاهر و مرائي ديگر ظاهرند و شهود ذات جز با ذاتش تصور نمي‌شود بلكه ذات او و شهود ذات اوامر واحدي بدون هيچ اختلاف است .
    (همان، ص 39)

    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ملاصدرا معتقد است علم حقيقي كه در آن امكان خطا و اشتباه نباشد، تنها با شهود ذات حق قابل تحصيل است و ساير مراتب علم به واسطه محدوديت مدرك و مدرك، علم كافي نيست، ذات حق و شهود اين ذات علت وجود مخلوقات و شهود آنان است،


    يعني همانطور كه ذات حق خالق مخلوقات نيز جز با وجود آن‌ها تصور نمي شود بلكه وجود و شهود آن ها يك چيز است زيرا علت اين دو واحد است، پس اين دو معلوم نيز بدون هيچ اختلافي واحد هستند و همانطور كه وجود مخلوقات تابع وجود ذات حق است، شهود و ظهور آن‌ها نيز تابع شهود ذات حق است


    بر اين اساس معلوم شد كه ذات حق از حيث ذات ،آينه صور اشياء كليه و جزئيه همانگونه كه هستند، بدون هيچ غلط و اشتباهي است، اين سخن در واقع عين عبارت ابن عربي است كه مي‌فرمايد:

    ذات حق آينه اشياء است و اشياء‌ آينه حق هستند و در جايي ديگر اين دو را نيازمند به يكديگر مي‌داند بدين گونه كه اگر حق تعالي نبود، اشياء نبودند و اگر اشياء و اعيان نبودند تجلي و معرفت حق امكان پذير نبود.
    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    حق تعالي بدون تعين ظهور نمي‌كند




    اما ادراك حق تعالي بدون تعين براي ماسوي الله محال است و آنچه مورد ادراك حضوري و حصولي حكيم و عارف واقع مي‌شود ادراك و شناخت تعينات اسمي، صفتي و فعلي حق است

    تنوعات مشهود درخلق، آينه خصوصيات پنهان در ذات غيب الغيوب است به همين جهت عارفان در ابتدا حق را در آينه خلق و با خلق مي‌بينند و از وراي حجاب و آينه خلق حق را نظاره مي‌كنند.

    امضاء

  11. تشكر

    شهاب منتظر (07-12-2013)

  12. Top | #20

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    منشأ اختلاف و شناخت‌ها


    ملاصدرا معتقد است اختلاف انسان‌ها و مذاهب آنان در مسئله شناخت حق به انحاي مشاهده آنان از تجليات حق باز مي‌گردد، رد و انكار آنان نيز به غلبه احكام بعضي از مراتب و مواطن تجلي اسماء و صفات بر بعض ديگر و پوشيده بودن بعضي از مجالي حق از مجالي ديگر است.


    هنگاميكه حق تعالي در صفات سلبيه براي عقول مسبّح و منزه بدون شائبه تشبيه و نقص تجلي كند، اين عقول آن را مي‌پذيرند و تمجيد و تسبيح مي‌كنند تجلي حق در صفات سلبي را موجودات غير مجرد تام، مانند وهم و خيال و نفوس منطبع در ماده و قواي آن، انكار مي‌كنند،


    زيرا شأن اين نوع قواي ادراكي اين است كه حق را تنها در مقام تشبيه و تجسيم ادراك مي‌كنند و هنگاميكه حق با صفات ثبوتيه تجلي مي‌كند نفوس ناطقه آن را قبول و مي‌پذيرند زيرا قلوب و نفوس از جهت تعلق به اجسام مشبه و از جهت تجرد جوهرشان منزه‌اند.


    امضاء

  13. تشكر

    شهاب منتظر (07-12-2013)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi