خبر به سرعت در خانه های اطراف پیچید و در
اندک زمانی، در خانه های مدینه نیز؛
مگر از «صریا» تا مدینه چه قدر فاصله است؟
چیزی نگذشت که شادی و سرور، همه مدینه را فرا گرفت.
چه صورت هایی که به سجده شکر، بر خاک نیفتاد
و چه اشک هایی که از شوق، بر گونه ها نغلتید!
ولی شادی هیچ کس به اندازه «سمانه» نبود.
زنی با فضیلت که در عبادت و پارسایی، شهره زمانه بود.
اکنون کودکی را در آغوش خویش دارد که می داند خلیفه خدا
بر روی زمین خواهد بود و نام آسمانی اش، جاودانه خواهد ماند.
اندکی بعد، سمانه کودک خویش را از آغوش جوادالائمه،
همسر گرامی اش باز پس گرفت و بر گونه های کوچکش بوسه زد و گفت:
درود خدا بر «علی» کوچک که «هادی»
خلق به سوی هدایت و رستگاری است!
روح الله حبیبیان