صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 36

موضوع: خبر دهید به یاران غدیر میآید*اشعار برگزیده گرامیداشت عید غدیر*

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    می رسد بر مشام بوی غدیر
    مرغ دل پر زند بسوی غدیر

    دل بود شاد ومست می گردد
    چون خورد جرعه از سبوی غدیر


    عرشیان هم به عرش حق بودند
    سالیانی در آرزوی غدیر

    هجدهم از مه خدایی حج
    گشت هنگام گفتگوی غدیر


    حج پایانی پیمبر بود
    کاروان رفت سمت وسوی غدیر

    جمع گشتند پیروان رسول(ص)
    همگی در میان کوی غدیر


    امر حق را بیان نمود رسول
    کردفریاد به چارسوی غدیر

    که علی(ع)بعد من بود مولا
    شد علی وار رنگ وبوی غدیر


    زآنزمان افتخار شیعه بود
    سند محکم نکوی غدیر

    دوستدار علی گرفته بسی
    آبرویی زآبروی غدیر


    کل اعیاد مسلمین یکسو
    یکطرف عید تازه روی غدیر

    تا ابد شرمسار حق باشد
    دشمن مرتضی،عدوی غدیر


    هرچه خواهی بخواه در این روز
    می دهد حق به آبروی غدیر


    شاعر : اسماعیل تقوایی







    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 14-10-2014 در ساعت 08:20
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    گشت نازل بر پیمبر پیک رحمت در غدیر
    داشت بر پیغمبر رحمت بشارت در غدیر


    وحی آمد بر نبی«الیوم اکملتُ لکُم»
    روز تکمیل رسالت روز وحدت در غدیر


    با حضور حاجیان در موسم حج وداع
    محشری شد موج زد شور قیامت در غدیر


    باغبان گلشن توحید تا لب باز کرد
    شد شکوفا گلبن قرآن و عترت در غدیر


    معنی نورٌ علی نور خدا شد آشکار
    تا که صحبت شد ز خورشید هدایت در غدیر

    نغمۀ «من کُنت مولا» چون طنین انداز شد
    یافت معنا شوکت و قدر ولایت در غدیر


    باز شد گنجینۀ راز خداوند مبین
    فاش شد با امر حق یک راز خلقت در غدیر

    جبرئیل از آسمان آمد به فرمان خدا
    بر امیر مؤمنان بخشید خلعت در غدیر


    آسمان محو تماشا شد در آن جا تا سه روز
    بس که زیبا بود لبخند مسّرت در غدیر


    تا کند لب تشنگان عشق را سیراب از آن
    چشمه چشمه عشق می جوشید ازصداقت درغدیر


    کردگار از فیض «اتممتُ علیکُم نعمتی»
    کرد بر خلق جهان اتمام نعمت در غدیر


    لحظه ای شیرین ترازآن لحظه دیگرکس نداشت
    زمزم توحید از بس داشت لذّت در غدیر


    نقطه ای تاریک بهر هیچ کس باقی نماند
    با طلوع آفتاب واقعیت در غدیر


    گشت از خشم الهی حارث فهری هلاک
    داشت بر لب چون که انکار حقیقت در غدیر


    در تمام عمر خود دست از ولایت بر نداشت
    هر که چون سلمان و بوذر کرد بیعت در غدیر


    ای «وفائی» رفت این آوازه گرچه تا به عرش
    ماند تنها عشق و ایمان و عدالت در غدیر



    سید هاشم وفایی



    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    خدا جلال دگر داد ای امیر تو را
    که داد از خم کوثر، می غدیر تو را

    امیر! دست تو را دست عشق بالا برد
    که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را

    جهان به سجده در افتاد و عرشیان خدای
    به احترام نشاندند بر سریر تو را

    کلید سلطنت و گنج عافیت با توست
    که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را

    ز جور خلق، پیمبر ز پای می‌افتاد
    اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را

    پنـاه پیـری و نـان آور یتیمـانی
    چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را


    تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا
    به خوابگاه، یکی بافۀ حصیر، تو را

    تو کیستی که نمازت دمی شکسته نشد
    اگر چه بود به پا زهر خورده تیر، تو را


    یقین که تا به ابد پایبند مهر تو شد
    چگونه بود مگر، رحم بر اسیر، تو را؟

    ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند
    که خوانده‌اند همه در تبِ کویر، تو را


    به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت
    کسی کـه دیـد در آیینۀ غدیـر تو را


    شاعر : محمد سعید میرزائی

    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    چو شهر علم بنا گشت در علي بشود
    بدا به حال آن كسي كه بر علي بشود


    غدير! صحنه اوج ولايت است ببين
    پيامبر آمده از هر نظر علي بشود

    چه محشري شده بر پا به روي بار شتر
    حساب كن كه نبي ضرب در علي بشود


    در اين معادله اصلا درست هم اين است
    خبر رسان كه نبي شد، خبر علي بشود

    نه اينكه نام علي حافظ ابوالبشر است
    قرار بود دعاي سفر علي بشود


    تبر به دست اگر بت شكن شد ابراهيم
    نبي است بت شكن اما تبر علي بشود

    چه در غدير چه در خيبر و چه در محشر
    قرار هست فقط يك نفر علي بشود


    به غير فاطمه آن هم نه در تمام جهات
    نمي شود كه كسي اينقدر علي بشود

    فقط براي حسين است اين فضيلت كه
    پدر علي و هر آنچه پسر علي بشود

    نه هر جدال كه در اوج جنگ كرب و بلا
    حسين‌تر شود عباس تر علي بشود

    چه در زمان نبي و چه در دل محراب
    هميشه باعث شق القمر علي بشود


    شاعر : مهدی رحیمی





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ای مبارک آیه ی اکمال دین عیدت مبارک
    ای غدیر ای عید کلّ مسلمین عیدت مبارک

    ای امین وحی، جبریل امین، عیدت مبارک
    آسمان چشم دلت روشن زمین، عیدت مبارک


    شیعه ی مولا امیرالمؤمنین، عیدت مبارک
    یا علی ای مصطفی را جانشین عیدت مبارک

    عید اهل آسمان جشن زمینی هاست امشب
    ذکر کلّ آفرینش یا علی مولاست امشب

    عید قرآن، عید عترت، عید دین، عید هدایت
    عید امّت، عید شیعه، عید جود، عید عنایت

    عید «اتممتُ علیکم نعمتی» عید ولایت
    عید عفو و عید رحمت عید لطف بی نهایت

    عید از مولا امیرالمؤمنین کردن حمایت
    روی برگ هر گیاهی نقش بسته این روایت

    کای تمام خلق! نازل آیه ی اکمال دین شد
    شیر حق، نفس نبی، حیدر امیرالمؤمنین شد


    کیست تا بی پرده وجه خالق داور ببیند
    در غدیر خم گل لبخند پیغمبر ببیند

    از جهاز اشترانش زیر پا منبر ببیند
    بر فراز دست ختم الانبیا حیدر ببیند


    شافع محشر ببیند ساقی کوثر ببیند
    هادی و رهبر ببیند سیّد و سرور ببیند

    ای تمام مؤمنات و مؤمنین مولا مبارک
    این ولایت بر امیرالمؤمنین بادا مبارک

    یا محمّد (ص) حکم، حکم خالق یکتاست بلّغ
    یا محمّد (ص) جای ابلاغت در این صحراست بلّغ

    یا محمّد (ص) آفرینش بی علی تنهاست بلّغ
    یا محمّد (ص) این علی نوح و جهان دریاست بلّغ

    یا محمّد (ص) این علی بر مؤمنین مولاست بلّغ
    یا محمّد (ص) بعد تو حامیّ او زهراست بلّغ

    یا محمّد (ص)، بی علی دین مرده قرآن جان ندارد
    هر که با او عهد خود را بشکند ایمان ندارد


    دینِ بی مهر علی دین نیست کفر است و ضلالت
    بی علی ممکن نگردد بر تو ابلاغ رسالت

    بر تولاّی علی کن کُلّ امّت را دلالت
    کوه طاعت بی ولای او بود کوه خجالت

    نیست جز در شأن او این عزّت و قدر و جلالت
    در قضاوت، در فتوّت، در مروّت، در عدالت

    اوست عارف، اوست واقف، اوست کامل، اوست عادل
    اوست اوّل، اوست آخر، اوست واصل، اوست فاصل


    یا امیرالمؤمنین اینک به عالم رهبری کن
    بر سران کلّ خلقت سر برآر و سروری کن

    تو ولّی داور استی داوری کن داوری کن
    آفتاب ملک جان ها! با فروغت دلبری کن

    از غدیر خم بتاب و تا ابد روشنگری کن
    آفتاب و ماه نَه هفت آسمان را مشتری کن

    ای غدیر خم کنار مصطفی غار حرایت
    ای محمّد (ص) مدح خوانت ای خدا مدحت سرایت

    ای ولیّ الله، عین الله، وجه الله اعظم
    ای در انگشتت زمام اختیار کلِّ عالم

    ای رسالت از تو باقی ای ولایت از تو محکم
    ای که از خاک سر کوی تو آدم گشته آدم

    ای شده در آسمان مهمان تو عیسی ابن مریم
    هر مؤخرّ را مؤخرّ هر مقدّم را مقدّم

    چهره بگشا تا ببینندت که وجه کبریایی
    سجده کن بهر خدایت تا نگویندت خدایی


    یا علی تنها تو را باید تو را باید زعامّت
    تو امامت کن امامت کن امامت کن امامت

    لقمه ای از سفره ی احسانِ تو کوه کرامّت
    گوشه ای از صحنه میدان تو، کلِّ قیامت


    طاعت کونین بی مهرت ندامّت در ندامّت
    انبیا با گفتن قد قامّتت بستند قامت

    گفته در قرآن خدا مدح و ثنایت را علی جان
    منبر ختم رسل بوسیده پایت را علی جان

    تو جمال بی مثال حیّ سبحانی علی جان
    دست حقّ، بازوی احمد، قلب قرآنی علی جان

    در بهشت تن رسول الله را جانی علی جان
    تو تمام دین حق، تو کلِّ ایمانی علی جان


    هل اتی و کوثر و نوریّ و فرقانی علی جان
    هر چه گویم در ثنایت بهتر از آنی علی جان

    جان حق، جانان حق، آیین حق، ایمان حقیّ
    مؤمنین را حق بود میزان و تو میزان حقیّ


    میوه ی مدح تو در بستان سبز وحی روید
    مصطفی باید وضو گیرد لب از کوثر بشوید

    لب گشاید، دل رباید، دِر فشاند، گل ببوید
    تا که اوصاف تو را بر دخترش زهرا بگوید

    نازم آن چشمی که هر جا باز شد روی تو جوید
    خصمت از بخل و حسادت گو بنالد گو بموید

    هر که در دل دوستیّ ساقی کوثر ندارد
    ذّلتش این بس که در روز جزا حیدر ندارد

    بارها باید که دیوار حرم همچون در آید
    قرن ها باید که چون بنت اسدها مادر آید

    چشمه چشمه اشگ شوق از چشمه ی زمزم برآید
    بانگ خیر مقدم کعبه به عرش داور آید

    بهر استقبال، اوّل در جهان پیغمبر آید
    تا به عالم یک امیرالمؤمنین دیگر آید

    اوست پیر آفرینش اوست میر آفرینش
    اوست شمشیر الهی اوست شیر آفرینش


    کیستم من یک مسلمانم مسلمان غدیرم
    غرق در بحر عنایات خداوند قدیرم

    پیشتر از بودنم عشق علی کرده اسیرم
    مهر مولا دستیارم لطف مولا دستگیرم

    جز امیرالمؤمنین نبود در این عالم امیرم
    خاک پای اهلبیتم کس مپندارد حقیرم

    «میثم» این خاندان استم چه بیم از دارِ دارم
    با امیرالمؤمنین فردای محشر کار دارم



    شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  7. تشكرها 2


  8. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    یا امیرالمومنین

    هرکجا مجلس مدح تو به پا می گردد
    اشک شوق از قفسِ دیده رها می گردد


    با شما می شکفد غنچه اگر می شکفد
    یا که برگی اگر از شاخه جدا می گردد


    روی خورشید اگر از تو درخشان نشده ست
    پس زمین دور سر شمس چرا می گردد؟

    "بأبی أنت و أمّی" که سعادتمند است
    هرکه در مسلک عشق تو فدا می گردد

    کعبه از عشق تو بی پرده گریبان چاک است
    بی سبب نیست اگر قبله ی ما می گردد

    دور باطل زده، سرگرم تسلسل شده است
    آنکه بی مهر تو دنبال خدا می گردد

    درد ما درد خماری ست، که با یک بوسه
    روی انگور ضریح تو دوا می گردد

    عاقبت می رسد آن مرد و چون ایوان نجف
    گنبد همسرتان نیز طلا می گردد


    محمد میرزایی بازرگانی



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  9. تشكر

    شهاب منتظر (13-10-2014)

  10. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    باید به همان سال دهم برگردیم

    با بیعت در غدیر خم برگردیم

    تا سوز عطش نکشته ما را باید

    تا برکه ی اکملت لکم برگردیم


    **

    هرجا که غدیر رفته باران رفته

    جنگل به کویر و کوهساران رفته

    هر جا که امام هست در مکتب او

    حیوان هم اگر آمده انسان رفته


    **

    این بغض هنوز سر به شورش دارد

    این چشم هزار چشمه جوشش دارد

    این زخم هزارو چارصد ساله ما

    اندازه زخم تازه سوزش دارد


    **

    بر جای بماند از تو یک رد کافیست

    از عشق نشانه ای در این حد کافیست

    درک تو فقط حد رسول الله است

    یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست

    **

    دور و بر نور را که خلوت دیدند

    انکار تو را چقدر راحت دیدند

    این کوردلان تو را ندیدند اگر

    یک عمر فقط از تو کرامت دیدند


    **

    از تو اثری شگرف مخفی مانده

    آئین تو پشت حرف مخفی مانده

    برگرد به تیغ حنجرم را بتکان

    آهنگ تو زیر برف مخفی مانده


    **

    چشمی که به یک اشاره برمیخیزد

    با دیدن یک ستاره برمیخیزد

    شب را به نگاه خیره سنجاق نکن

    خورشید تو هم دوباره برمیخیزد


    **

    توصیف تو حال دیگری میخواهد

    نیروی خیال دیگری میخواهد

    محدوده واژه ها برایت تنگ است

    این شعر مجال دیگری میخواهد


    شاهر: هادی جانفدا



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  11. تشكرها 2


  12. Top | #28

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    doooaaa




    مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است
    اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

    وقت طواف دور حرم فکر می کنم
    این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

    دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
    آیینه ای برای پیمبر نداشته است

    سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
    شهری که جز علی در دیگر نداشته است

    طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است
    انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

    یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
    یا جبرِِییل واژه ی بهتر نداشته است

    چون روز روشن است که در جهل گمشده است
    هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

    این شعر استعاره ندارد برای او
    تقصیر من که نیست برابر نداشته است

    شاعر: سید حمیدرضا برقعی



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....



  13. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,202
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    من نبی ام ، یک " نبا" دارم عظیم
    طالبان " اهدنا" این هم " صراط" مستقیم

    چهره اش مرآت " یاسین"
    شانه هایش " محکمات"


    خلوتش " والطور"
    شورمرکبش " والعادیات"

    هر خط قرآن من توصیفی از سیمای اوست
    هرکه من مولای اویم ،این علی مولای اوست





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  14. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آسمان پای پیاده به غدیر آمده بود
    زودتر از همه با این همه دیر آمده بود


    چه خبربود؟! زمان لحظهٔ حساسی بود
    عرش با آن عظمت نیز به زیر آمده بود

    چه خبر بود؟! که ابلیس به خود می لرزید
    و خدا خواسته این گونه حقیر آمده بود

    چه خبر بود؟! که این قافله ها در پی هم
    از دل کعبه به این دشت کویر آمده بود

    چه خبر بود؟! که جبریل به خود می بالید
    پیک مامور در این امر خطیر آمده بود

    چه خبر بود؟! که پیغمبر دردانهٔ حق
    باز هم بر در میخانه بشیر آمده بود

    روی دستش بگرفت او همهٔ هستی را
    جان خود را که چه جانانه وزیر آمده بود


    آی! آهسته!! صدایش برسد تا افلاک
    ماه و خورشید به تبریک امیر آمده بود


    شاعر : فاطمه نانی زاد



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  15. تشكرها 2


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi