صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31

موضوع: ▌ღ▬◄وجدان فقر ذاتی و تأثیر آن در افعال و نگرش انسان از دیدگاه علامه طباطبایی►▬ღ▐

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    روز قیامت، روز ظهور کلی فقر و نیازمندی بی‌پایان همه اهل عالم است که به حد اعلای ممکن، هر آنچه بر آن اطلاق ماسوی‌الله می‌شود، کمال عجز، ضعف و فقر خود را از جمیع جهات وجدان می‌نماید و وجدان فقر، درک توحید است.


    اینک به برخی مفاهیم شاخص‌ در وجدان فقر ذاتی و درک سلطان توحید در نگاه مرحوم علامه با استناد به آیات قرآن کریم اشاره می‌کنیم.
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    1. مالکیت الاهی




    یکی از موضوعاتی که قدرت و سلطنت مطلقه الاهی را نشان می‌دهد، مسأله مالکیت الاهی است.

    یکی از صریح‌ترین آیاتی که متذکّر چنین معنایی شده، آیه شریفه:

    «قُلْ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیٍْ قَدِیرٌ» (آل‌عمران/ 26) است.

    همچنین آیه شریفه‌ای که می‌فرماید:

    «أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ» (بقره/ 107)

    در نگاه مرحوم علامه، آنچه در اختیار انسان قرار می‌گیرد، مِلک اوست و چنانچه اختیاردار اموال مردم باشد، او مالک مِلک مردم است و این را «مُلک» می‌گویند؛ لذا مُلک، مالکیت بر اموال مردم است و خداوند هم مالک انسان است و هم مالک آن چیزهایی که انسان مالک آنهاست. (1366: 3/253)



    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    به اعتقاد علامه، اساس و ریشه مالکیت خداوند بر تمام هستی به ربوبیت مطلقه خداوند باز می‌گردد و از آنجا که خداوند نسبت به تمام موجودات ربوبیت مطلقه دارد، بر همه چیز مالکیت خواهد داشت.

    تمام موجودات به طور کلی قائم به ذات اقدس او هستند و او خالق و اله هر چیز است، هرچه نام «شیء» بر آن نهاده شود، به طور کلی قائم او و ذاتاً مفتقر و محتاج اوست و از خود استقلالی ندارند. (همان: 244)

    در نتیجه پیام آیات شریفه آن است که همه آنچه در دنیا و آخرت، زمین و آسمان و مابین آنهاست، خواه مجرد یا مادی، مملوک خدا هستند و جز خدا هیچ کس در هیچ نشئه‌ای مالک حقیقی نبوده و نیست.

    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    از جمله خصوصیات مالکیت خداوند این است که او مالک ملک جمیع است؛ یعنی اگر شخصی نسبت به چیزی مالکیتی دارد ـ مانند مالکیت انسان بر مال و خانه یا اعضا و جوارح ـ خداوند مالکیت تمام مالکیت‌ها را داراست و مالکیت اعتباری هر شخص نیز به خداوند منتهی می‌شود.

    بنابراین گستره قدرت ذات حق‌تعالی همانند سایر صفات وجودی او به‌قدری است که تمام اشیا را فرا گرفته است و هیچ موجودی از آن خارج نیست؛ لذا از دستورات مهم و تعالیم قرآن این است
    که
    «قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَلَا نَفْعًا» (یونس/49)
    و «وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنْ اللَّهِ مِنْ شَیٍْ». (ممتحنه/ 4)

    یکی از وجوه تفاوت مالکیت خدای متعال با مالکیت دیگران، فرق بین حقیقت و مجاز است.
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    مرحوم علامه می‌فرماید:

    خداوند متعال، مالک همه‌چیز بندگان است و بر تمام شؤون ایشان احاطه دارد و اصلاً بندگان هیچ‌گونه استقلالی از خود ندارند؛ نه در ذات و نه در توابع ذات، مانند صفات، افعال و سایر جهاتی که منصوب به ایشان است،

    مانند زن و فرزند و مال و جاه و امثال آن. پس هر چه دارند، چه چیزهایی را که حقیقتاً دارا هستند، مانند جان و بدن و گوش و چشم و کار و آثار

    و چه اموری که با وضع و قرارداد اجتماعی مالک شده‌اند، مانند زن و فرزند و مال و منال، همه اینها را به اذن خدا مالک هستند؛ یعنی خداست که بین ایشان و دارائی‌هایشان این نسبت را برقرار کرده و اگر نمی‌خواست، نمی‌کرد. (1366: 2/ 40)

    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    از نکات دقیق مفهوم مالکیت الاهی، متصرف بودن خداوند است؛ چنین مفهومی از اقتضائات مالکیت خداست؛ چراکه احاطه الاهی به هیچ قیدی محدود نیست و استقلال بندگان در کارهایشان معنا ندارد.

    این اذن خداست که موجودی مانند انسان را مالک اموری مانند خوردن، رفتن، سخن‌گفتن و مانند آن نموده و نعمت مالکیت را به او ارزانی داشته است و هرگاه بخواهد، از او می‌گیرد.



    لذا انسان به هیچ‌وجه از خود استقلالی ندارد؛ لذا:ذات انسان و تمام لوازم وجودی او، یعنی قوا و افعال او قائم به خداست؛ خدائی که خالق و ایجادکننده اوست، همه چیز در حدوث و بقا محتاج و متکی به او می‌باشد و هیچ‌گونه استقلال از خود ندارد و مالک حقیقی وجود و قوا و افعال او خداست که هر طور بخواهد تصرف می‌کند و انسان در مقابل اراده او کوچک‌ترین اراده‌ای از خود ندارد. (همان: 1/498)

    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    خدای سبحان جز برای سعادت انسان چیزی را نیافریده است و در عین حال که از اطاعت و عبادت انسان‌ها و تمام موجودات از ازل تا ابد بی‌نیاز بوده است،

    عبادت را هدف خلق قرار داده تا همگان را به بالاترین مراتب قرب برساند؛

    پس انسان را چه رسد تا چیزی برای خود قائل شود و پیش خود گمان کند خدای‌تعالی رهین منّت اوست و او بر خدا حقی دارد و بر خدا واجب است که وی را هر جا باشد،مورد لطف و احسان قرار دهد؛
    دعایش را مستجاب کند؛
    هر بلایی را از او دور کند؛
    سعادتش را تأمین کند؛
    از گناهانش بگذرد و... .


    امضاء

  9. تشكر

    شهاب منتظر (05-01-2014)

  10. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    امثال این اوهام و خیالات ما، همه ناشی از خودپسندی، اسیر خود بودن و گرفتار آمدن در انانیت است.

    از نظر علامه طباطبایی، اگر ابلیس اسیر نفس خود نمی‌شد و تفکر خود را در چهار دیواری وجود خود محصور نمی‌ساخت، هرگز خود را مستقل بالذات نمی‌دید؛ بلکه معبودی مافوق خود مشاهده می‌کرد که قیوم او و هر موجود دیگری است و به ناچار هستی خود در برابر او را به طوری ذلیل می‌دید که هیچ‌گونه استقلالی در خود نمی‌یافت و در برابر امر پروردگار خاضع شده، نفسش به طوع و رغبت، تن به امتثال اوامر او می‌داد و هرگز به این خیال نمی‌افتاد که او از آدم بهتر است. (همان: 8/ 32)



    در حدیث شریف معراج آمده است:

    خدای تعالی به رسولش فرمودند:
    چنانچه بنده‌ای خواستِ مرا بر خواستِ خود مقدم بدارد و رضایت مرا بطلبد و مرا با عظمت و بزرگ بداند و بداند که در همه حال بر او اشراف دارم، من نیز دلش را از محبّت خود مالامال می‌سازم تا در نتیجه، قلب او را به طور کامل متوجه خود نمایم و دلش را از دنیا فارغ و به فکرآخرت مشغولش دارم و او را چون دوستان دیگرم، از نعمت‌ها بهره‌مند سازم و چشم و گوش و قلبش را باز کنم تا [حقیقت را] ببیند و جلالت و بزرگی مرا دریابد.

    (دیلمی، 1376: 1/ 519)


    امضاء

  11. تشكر

    شهاب منتظر (05-01-2014)

  12. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    علامه طباطبایی بیانی در غایت لطافت و اتقان دارد و می‌فرماید:

    وجوب امتثال اوامر خداوند از این جهت است که امر، امر اوست، نه از این جهت که امتثال امرش مصلحت و یا جهتی از جهات خیرست تا مسأله وجوب امتثال، دائرمدار مصالح و جهات خیر باشد. (1366: 8/ 33)

    صراط مستقیم که غایتش وصول به رضایت الاهی است، جز راه بندگی حق‌تعالی که از هر آفتی مبراست، نخواهد بود.


    بنده‌ای که خود را تسلیم خدای خود کرده و خویش را از هر خواسته‌ای جز خواسته خدایش خالی کرده است و هدفی جز عمل به وظایف عبودیت برای خویش قائل نیست، طبیعتاً خود را مستحق هیچ پاداشی نمی‌بیند تا نفسی گله‌مند و متوقع از خالق تربیت کرده باشد.

    لطافت سخن در آن است که وقتی بنده‌ای خواسته‌اش را همان خواسته و اراده خالقش قرار داد و به نحو کلی تسلیم او شد، حق‌تعالی که سرور عالَم است، خواسته‌های بنده‌اش را خود به عهده می‌گیرد و مستجاب می‌کند.


    امضاء

  13. تشكر

    شهاب منتظر (05-01-2014)

  14. Top | #20

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    2. اراده و مشیت الاهی

    علامه طباطبایی، اراده را وصفی خارج از ذات و عارض بر آن می‌داند و معتقد است:

    خدای تعالی آن‌طور که به صفات ذاتی‌اش از قبیل علم و قدرت موصوف می‌شود، به اراده و مشیت موصوف نمی‌شود.

    صفت اراده و مشیت الاهی از صفات فعلی خداوند بوده و متنزع از فعل اوست.پس وقتی می‌گوییم خداوند اراده کرد چنین و چنان کند، معنایش این است که اگر چنین و چنان کند، با علم به صلاحیت آن کرده و می‌دانسته است که مصلحت انجام آن بیشتر از مصلحت ترک آن است و یا معنایش این است ‌که وسیله و اسباب آن را با علم به صلاحیت آن فراهم نموده است.

    (همان: 14/540)



    امضاء

  15. تشكر

    شهاب منتظر (05-01-2014)

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 30-06-2015, 00:13
  2. نشریه موهن به ساحت پیامبر(ص) از آمریکایی‌ها جایزه گرفت
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن اخبار ساير کشورها
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-05-2015, 17:24
  3. چادری ها گول نخورند! این چادرها ، مانتویی‌ها را چـادری می‌کنـد یا برعکس؟!(تصاویر بعضی مدلهای چادر)
    توسط یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)* در انجمن حجاب و پوشش اسلامي
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 29-04-2014, 20:57
  4. ►*♥*◄ مختصات جغرافیایی►*♥*◄
    توسط عهد آسمانى در انجمن ساير علوم
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 05-04-2011, 23:07
  5. آشنایی‌با‌حسین‌بن‌روح نائب خاص‌حضرت‌ولی‌عصر‌(عج) ،
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن اصحاب و ساير بستگان
    پاسخ: 40
    آخرين نوشته: 12-06-2010, 23:55

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi