شما اگر نيك بنگريد واژه هاي بنيادين خود زبان ما نيز ارب زده شده كه نبايد اين چنين باشد
چرا بايد به اسپاهان پارسي؛ نژاده و بنيادين زبان خودمان به پيروي از اربها بگوييم اصفهان ؟
چرا بايد سد پارسي را با وات اربي نوشته و بنويسيم صد ؟
چرا بايد به توفان را ارب زده كرده و طوفان بنويسيم ؟
چرا سداي پارسي را با وات اربي صدا بنويسيم كه براستي سدا درست است نه صدا
مگر واتهاي خودمان چه افتي دارند ؟
اينها درد هاي تاريخي و نشانگر اربي گرايي و پارسي زدايي در دراز ناي روزگاران بوده است
در زمان غاجار ارب گرايي و ارب پرستي تا بدانجا پيشرفت كه مي كوشيدند واژگان پارسي را همه كنار گذاشته و تنها از واژگان اربي بهره ببرند به داد گستري مي گفتند عدليه به شهرداري مي گفتند بلديه به دماسنج مي گفتند ميزان الحراره !
ولي اكنون ما نبايد اين روند پاسداري از زبان بيگانه و فراموش ساختن زبان پدرانمان را كه خواسته ي كشور هاي اربي مفت خور و ناشايسته است ادامه دهيم
بايد ايستادگي كرد چرا كه بكار گيري هر واژه ي اربي بسان پتكي است كه بر سر زبان ستم ديده ي پدرانمان فرود مي آيد
اربها دلشادند از اينكه ما از زبان آنها پاسداري كرده و زبان آييني خود را پايمال مي كنيم