صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 46

موضوع: خیمه ی عزا{ویژه نامه مخصوص عزاداری کودکان حسینی}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خشم خورشید




    ظهر بود و هوا گرم گرم. چشمان خورشید داشت از حدقه بیرون می زد
    و زمین از خشم خورشید در تب می سوخت.
    تا چشم کار می کرد بیابان بود و حیوانات وحشی.

    درنده خوهایی که تمام نشانشان از شجاعت ، همان یورش با سنگ و نیزه بود.
    به راستی آسمان تا به حال این همه درنده خوی بی حیا، یک جا ندیده بود.


    و آن طرف ایستاده بود یک نفر در بلند ترین نقطه، با سینه ای مجروح
    و گلویی خشک ،امانه هراسان و نه نگران، بلکه محکم و مقتدر ایستاده بود.
    و برای آخرین بار فریاد زد آیا کسی هست مرا یاری کند؟

    فریادش در میان زوزه ها گم شد.
    و هیاهویی از کف و هلهله صدای نازنینش را به سختی
    به گوش اهل حرم می رساند.

    جنگ به لحظات آخر نزدیک می شد و هر نادان سنگدلی برای جسارت بیشتر
    جرأت پیدا می کرد.
    اما هیچ کس را شهامت حمله مردانه نبود.

    اگر در مقابل پسر علی صف کشیده بودند به غرور جمعیتشان چنین جرأتی
    پیدا کرده بودند و گرنه هنوز از هیبت نگاهش، نفسشان در سینه حبس می شد.


    زیادی جمعیت، هیچ تاثیری در شجاعت حسین نداشت.
    شاهنشاه عالمیان، چنان به سمت گرگها حمله می کرد
    که گویی تمام قدرت عالم در کف اوست .

    هر کسی جلوتر بود جان بی مقدارش را با ترس از سر راهش کنار می کشید
    چنان از مقابلش می گریختند که سپاهی از ملخ در پیشگاه حضرتش دیده می شدند.


    دور می شدند و سپس بارانی از تیر وسنگ و نیزه بر او می بارید.
    نزدیک غروب، پس ازساعاتی نبرد در شرایطی دردناک و ناگفتنی ،کار را
    به جایی رساندند که پسر پیامبر از بلندای اسب روی زمین افتاد و ...

    آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
    فتادی ای تشنه لب زصدر زین روی خاک



    انسیه نوش آبادی
    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 16-11-2013 در ساعت 10:05
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    درد و دلهای کودکانه با پدر

    بابا!

    افتاده ام دیگر ز پا بابا
    دلم شده ماتم سرا بابا
    دیدم سرت بر نیزه ها بابا



    آسمان سوزد به حال قلب زار هر یتیم دل شکسته

    می کشد دست نوازش هر ستاره بر دل غمگین و خسته



    بغض هجرانت پدر راه نفس را بر دل و بر سینه بسته
    بابا!
    خون شد دلم ز غصه ها بابا

    دمی کنار من بیا بابا
    دیدم سرت به نیزه ها بابا
    بابا!




    افتاده ام دیگر ز پا بابا

    دلم شده ماتم سرا بابا
    دیدم سرت بر نیزه ها بابا



    برگ یاس کوچکت را روز و شب ها زد نشانه خار صحرا

    می زند دشمن ندارم پای رفتن خون شده بر قلب زهرا
    باید از ره آید آن سردار لشکر تا بگیرد دست من را
    بابا!



    عمو ی من رفته کجا بابا؟

    نفس ندارم به خدا بابا
    دیدم سرت بر نیزه ها بابا
    بابا!
    افتاده ام دیگر ز پا بابا
    دلم شده ماتم سرا بابا
    دیدم سرت بر نیزه ها بابا



  4. تشكرها 5


  5. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee




    صدای پدرم را می‌شنوی مادر؟!

    دارد می‌گوید: «کیست که مرا یاری دهد؟».
    انگار دارد مرا فرا می‌خواند. بگذار به روی دستانش پر بزنم و بال و پر پرواز بگیرم.
    نوبت من است مادر... می‌خواهم از پدرم دفاع کنم،
    هر چه باشد، یل شش ماهه بابا من هستم...
    یل شش ماهه بابا من هستم
    هم‌اینک حامي بابا من هستم
    مرا از دل بکن مادر، ببین که
    کنون سرباز میدانش من هستم.







    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-10-2016 در ساعت 08:41
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....



  6. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(1)







    یكى از جلوه‏هاى باشكوه حركت كاروان امام حسین علیه‏السلام ، حضور
    كودكان همراه امام حسین علیه‏السلام است.

    حضور کودکان به حركت امام حسین علیه‏السلام رنگ و بوى خاصى بخشید.
    برخى از کودکان ونوجوانانی که با کاروان امام حسین(ع) همراه بودند عبارتند از:


    على اصغر علیه‏السلام

    یكى از فرزندان امام حسین علیه‏السلام نوزاد شیرخوارى بود كه در
    روز عاشورا از تشنگى بى‏تاب شده بود.
    امام، خطاب به دشمن فرمود:

    «از یاران و فرزندانم، كسى جز این كودك نمانده است. نمى ‏بینید كه
    چگونه از تشنگى بى ‏تاب است؟»

    امام در حال گفت‏وگو بودند كه تیرى از كمان حرمله آمد و بر گلوی
    على اصغر اصابت کرد.

    امام حسین علیه‏السلام خون گلوى او را گرفتند و به آسمان پاشیدند
    قطره ای از خون علی اصغر به زمین برنگشت.



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(2)






    امام محمدباقر علیه‏السلام


    تنها فرزند امام سجاد علیه‏السلام بود.

    مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبى
    علیه‏السلام معروف به ام عبدالله است.

    در واقعه كربلا، در سنین کودکی بود و حوداث خونین
    عاشورا و دوران اسارت را در حافظه خویش ثبت كرد.

    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(3)








    رقیه

    دختر سه یا چهار ساله ابا عبداللّه‏الحسین علیه‏السلام است كه در
    سفر كربلا، همراه اسیران اهل‏بیت بود و در شام، شبى، پدر را به خواب دید
    و پس از بیدار شدن بسیار گریه و بى ‏تابى كرد.

    خبر به یزید رسید.
    به دستور او، سر مطهر امام علیه‏السلام را برای او بردند.

    رقیه از این منظره، بیشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام
    (كه محل اقامت موقت اهل‏بیت علیهم‏السلام بود) جان داد.


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  9. تشكرها 3

    mahdy30na (31-10-2014), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (06-11-2014), شهاب منتظر (29-10-2014)

  10. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(4)







    قاسم بن الحسن

    نوجوانى نابالغ بود كه روز عاشورا در كربلا حضور داشت.
    وى فرزند امام ‏حسن علیه‏السلام بود و برخى مادرش را رمله و برخى نفیله مى ‏دانند.

    او با اصرار زیاد، عمویش حسین علیه‏السلام را راضى كرد تا به میدان برود
    و با نبردی قدرتمند در برابر دشمن سرانجام به شهادت رسید.


    حمید بن مسلم مى ‏گوید:

    دیدم پسركى به سوى ما مى‏آید كه چهره‏اش همانند پاره ماه بود.
    در دستش، شمشیرى و در تنش، پیراهنى و نعلینى پوشیده بود كه
    بند یكى از آن دو پاره بود و فراموش نمى‏ كنم كه آن بند كفش پاى چپش بود.

    عمرو بن سعید بن نفیل ازدى چون او را دید، گفت:
    «به خدا سوگند! اكنون بر او حمله مى ‏برم." به او گفتم:
    «سبحان الله! تو از این كار چه هدفى دارى؟
    همان كسانى كه دور او را گرفته ‏اند و حتى یك نفر از
    ایشان را باقى نمى‏ گذارند، او را كفایت مى‏ كنند.»


    گفت: به خدا سوگند! من بر او حمله خواهم كرد».
    سپس بر او حمله كرد و پیش از آنكه این نوجوان روى برگرداند،
    با شمشیر طوری بر سرش كوبید كه فرقش شكافته شد.

    پسرك با صورت به زمین افتاد و فریاد زد:
    «اى عمو جان!» و با این كلمه از حسین علیه‏السلام یارى خواست.



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  11. تشكرها 2


  12. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(5)







    عبداللّه‏ بن حسن بن على علیه‏السلام

    او نوجوان 11 ساله و فرزند امام حسن مجتبى علیه‏السلام بود كه روز عاشورا
    وقتى دید سید الشهداء علیه‏السلام بر زمین افتاده است،
    براى دفاع از عموى مظلومش به سوى میدان رفت و جنگید و عده‏اى را كشت و
    با تیغ بحر بن كعب به شهادت رسید.


    برخى هم نقل كرده ‏اند، حرمله با شمشیر، دست او را كه در آغوش عمویش
    حسین علیه‏السلام قرار گرفته بود، برید و همان‏جا به شهادت رساند.




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-10-2016 در ساعت 08:31
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  13. تشكرها 2


  14. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(6)







    عون بن عبدالله

    عون، فرزند حضرت زینب علیهاالسلام در كربلا و روز عاشورا همراه مادرش،
    حضور داشت و به شهادت رسید.


    این نوجوان شجاع نزد امام آمد و با اصرار مادرش، حضرت اجازه فرمود
    كه به میدان برود. وى تعدادی از دشمنان را به هلاكت رساند و سرانجام به شهادت رسید.

    رجزى كه در میدان جنگ مى‏خواند، چنین بود:
    "اگر مرا نمى ‏شناسید
    من پسر عبداللّه‏ جعفرم همان كه در بهشت با دو بال پرواز مى ‏كند."



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  15. تشكرها 2


  16. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    همراه با کودکان و نوجوانان کاروان حسینی(7)







    محمد بن عبداللّه‏


    محمد بن عون عبداللّه‏ فرزند دیگر حضرت زینب نیز شجاعانه قدم به میدان گذاشت
    و خود را معرفى كرد و در یك نبرد سنگین، سه سوار و هجده پیاده از دشمنان خدا
    را به دوزخ فرستاد و سرانجام به شهادت رسید.


    در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:

    سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر كه جایگاه جدش را در بهشت دید و پس از
    برادرش، به شهادت رسید و نگه‏دار بدن برادر بود.
    خداوند، قاتل او عامر بن نهشل تمیمى را لعنت كند.



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  17. تشكرها 2


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi