صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46

موضوع: خیمه ی عزا{ویژه نامه مخصوص عزاداری کودکان حسینی}

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض







    امام حسین علیه السلام، اسبی داشت که اسمش ذوالجناح بود.
    او با اسبش خیلی مهربان بود.
    مهربانی امام، ذوالجناح را هم مهربان و با محبت کرده بود.

    او عاشق امام حسین شده بود.
    وقتی روز عاشورا شد و امام حسین علیه السلام کشته شد،
    اسبش کنار او ایستاده بود. اسب مهربان امام، خیلی ناراحت بود.



    او دور امام می چرخید در حالیکه به بدنش تیر خورده بود و درد می کرد.
    اما اصلا به فکر خودش نبود. او به خاطر صاحبش امام حسین ناراحت بود.



    ذوالجناح می خواست خبر شهادت امام حسین را برای خانواده اش ببرد.
    به خاطر همین پیشانیش را به بدن امام کشید.
    از خون بدن امام، پیشانی اش ، قرمز شد.

    سپس از بین دشمنان رد شد و خودش را به چادر خیمه ها رساند.


    بچه های امام، صدای اسب مهربان پدرشان را شنیدند و از خیمه ها بیرون دویدند.
    اما پدرشان را ندیدند.



    آنها فقط اسبی را دیدند که از ناراحتی سرش را به زمین می زند.
    ذوالجناح به بچه های امام حسین فهماند که پدرشان شهید شده است.
    بچه های امام دور اسب را گرفتند و برای پدرشان گریه کردند.



    آن روز برای بچه های امام و اسب مهربان روز بسیار سختی بود.
    اما همین روز سخت، باعث شد خیلی ها از کارهای بدشان پشیمان شوند و توبه کنند.




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دویدم و دویدم
    به کربلا رسیدم

    همان روز

    که خورشید و ماه گرفت

    جوی خون
    روی زمین راه گرفت

    بچّه‌ای
    تشنه بود و شیر می‌خورد

    پشت هم
    به خیمه‌ها تیر می‌خورد

    آن طرف
    نیزه بود و سپر بود

    این طرف
    فرشته بود و پر بود

    خون می‌ریخت
    از آسمان میدان

    امام رفت
    تنها میان میدان

    چند تا مرد
    به روی او تیغ زدند

    ناگهان
    فرشته‌ها جیغ زدند


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  4. تشكر

    زینبِ فاطمه (10-10-2016)

  5. Top | #43

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نماز ظهر عاشورا




    وقتی هیئت‏های عزاداری در روز عاشورا، همه خیابان‏ها را با صدای
    سنج و طبل و زنجیر و بوی خوش اسپند، خوشبو می‏کنند،
    آن وقت یک لحظه بسیار خوب از راه می‏رسد؛


    لحظه‏ ای که بهترین فرصت برای خوشحال کردن خداوند
    و آقا امام حسین علیه‏السلام است؛


    لحظه نماز، نماز ظهر عاشورا.
    همان نمازی که امام حسین علیه‏السلام برای برپا داشتن آن،
    با دشمن جنگید و خود و بهترین عزیزانش را فدا کرد.


    همان نمازی که خود امام حسین علیه‏السلام هم در روز عاشورا
    و در وسط‏های جنگ آن را خوانْد و به همه مردم فرمود که مواظب نماز
    باشند و با خواندن آن، اسلام را زنده کنند.


    پس اگر می‏خواهیم از این فرصت خوب برای خوشحال کردن
    امام حسین علیه‏السلام و یاران و فرزندان ایشان استفاده کنیم، لازم است
    در ظهر عاشورا، همراه تمام هیئت‏ها، زیر آفتاب و روی سنگ‏فرش‏های خیابان،
    به نماز بایستیم و همه با هم، صدای «اللّه‏ اکبر» را در خیابان و شهرمان پخش کنیم.




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 03-11-2016 در ساعت 15:56
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  6. Top | #44

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض







    شهید کوچک



    از توی خرابه های شام، صدای یه کودک به گوش می رسید.

    همه اونایی که در میون اسرا بودن، می دونستن
    که این صدای رقیه، دختر کوچک امام حسینه.

    اون حالا از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش
    رو می گرفت. او انگار خواب پدرش رو دیده بود.

    اون وقت یزید، کسی که دستور داده بود امام حسین
    و یارانش رو به شهادت برسونن، دستور داد سر امام حسین علیه السلام
    رو به دختر کوچولو نشون بدن.


    وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه السلام
    رو دید، با فریاد و ناله خودشو روی سر بریده پدرش انداخت
    و همون جا، روحش به سوی آسمون آبی پرواز کرد.

    سلام ما به روح بلند او.






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  7. Top | #45

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    تشنه ترین پدر دنیا

    یارِ امام برادرش
    حُر و علی‌اکبرش

    برای ما مسلمونا
    برای قرآن و خدا

    تا باقی باشه دین ما
    دین پیامبر خدا

    حالا امامِ خوب ما
    تنها میون دشمنا

    کشته شدن دور و برش
    حتی علی اصغرش

    آخر شهید شد اون آقا
    رفت آسمون پیش خدا

    دشمنای دین خدا
    اون آدمای بی‌حیا

    بچه‌ها رو، زدن کتک
    هیچکی نیومد به کمک

    کردن اسیر زود اونا رو
    همه زن و بچه‌ها رو

    شهید شدن برای کی؟
    اسیر شدن برای چی؟

    شهید شدن مسلمونا
    تشنه تو دشت کربلا

    تا قدر دین رو بدونیم
    همه مسلمون بمونیم


    علی عباسی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #46

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi