نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    از دیرباز بهاریه های ادبی در شعر و ادبیات ایران زمین، جایگاه ویژه ای داشته و بیشتر شاعران این مرز و بوم در این باره شعرهایی در قالب های گوناگون سروده اند.

    در زیر به چند نمونه از این سروده های اشاره می شود.

    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  2. تشكرها 4

    parsa (19-03-2010), نوای عشق (20-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    مولوی

    در خواب و بیداری
    دلی آمد دلی آمد كه دل ها را بخنداند
    می ای آمد می ای آمد كه دفع هر خمار آمد

    كفی آمد كفی آمد كه دریا دُرّ ازو یابد
    شهی آمد شهی آمد كه جان هر دیار آمد

    كجا آمد كجا آمد كزین جا خود نرفته است او
    ولیكن چشم گه آگاه و گه بی اعتبار آمد

    ببندم چشم و گویم شد، گشایم گویم او آمد
    و او در خواب و بیداری قرین و یار غار آمد

    كنون ناطق خمش گردد كنون خامش به نطق آمد
    رها كن حرف بشمرده كه حرف بی شمار آمد

    رستاخیز طبیعت
    آمد بهار خرم و آمد رسول یار
    مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار

    ای چشم وای چراغ روان شو به سوی باغ
    مگذار شاهدان چمن را در انتظار

    اندر چمن زغیب غریبان رسیده اند
    رو رو كه قاعده است كه " القادِم یُـزار"

    گل از پی قدوم تو در گلشن آمده است
    خار از پی لقای تو گشته است خوش عذار

    ای سرو گوش دار كه سوسن به شرح تو
    سرتا به سر زبان شد بر طرف جویبار

    غنچه گره گره شد ولطفت گره گشاست
    از تو شكفته گردد و بر تو كند نثار

    گویی قیامت است كه بركرد سرزخاك
    پوسیدگان بهمن و دی مردگان پار

    تخمی كه مرده بود كنون یافت زندگی
    رازی كه خاك داشت كنون گشت آشكار

    شاخی كه میوه داشت همی نازد از نشاط
    بیخی كه آن نداشت خجل گشت و شرمسار

    آخر چنین شوند درختان روح نیز
    پیدا شود درخت نكوشاخ بختیار

    لشكر كشیده شاه بهار و بساخت برگ
    اسپرگرفته یاسمن و سبزه ذوالفقار

    گویند سربریم فلان را چوگندنا(2)
    آن را ببین معاینه درصنع كرد گار

    شور گل
    بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را
    از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را

    زبان سوسن از ساقى كرامت هاى مستان گفت
    شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را

    ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل
    چو دید از لاله كوهى كه جام آورد مستان را

    ز گریه ابر نیسانى (1) دم سرد زمستانى
    چه حیلت كرد كز پرده به دام آورد مستان را

    "سقاهم ربهم"(2) خوردند و نام و ننگ گم كردند
    چو آمد نامه ساقى چه نام آورد مستان را

    درون مجمر دل ها سپند و عود می سوزد
    كه سرماى فراق او زكام آورد مستان را

    درآ در گلشن باقى برآ بر بام كان ساقى
    ز پنهان خانه غیبى پیام آورد مستان را

    چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر
    که ساقى هر چه درباید تمام آورد مستان را

    كه جان ها را بهار آورد و ما را روى یار آورد
    ببین كز جمله دولت ها كدام آورد مستان را

    ز شمس الدین تبریزى به ناگه ساقى دولت
    به جام خاص سلطانى مدام آورد مستان را

    بوی جان
    عید بر عاشقان مبارك باد
    عاشقان عیدتان مبارك باد

    عید ار بوی جان ما دارد
    در جهان همچو جان مبارك باد

    بر تو ای ماه آسمان و زمین
    تا به هفت آسمان مبارك باد

    عید آمد به كف نشان وصال
    عاشقان این نشان مبارك باد

    روزه مگشای جز به قند لبش
    قند او در دهان مبارك باد

    عید بنوشت بر كنار لبش
    كاین می بی‌كران مبارك باد

    عید آمد كه ای سبك روحان
    رطل‌های گران مبارك باد

    چند پنهان خوری صلاح الدین
    بوسه‌های نهان مبارك باد

    گر نصیبی به من دهی گویم
    بر من و بر فلان مبارك باد
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  5. تشكرها 3

    parsa (19-03-2010), نوای عشق (20-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    حافظ

    نسیم باد نوروزی
    ز كوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی
    از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

    چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت كن
    كه قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

    ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
    كه زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

    به صحرا رو كه از دامن غبار غم بیفشانی
    به گلزار آی كز بلبل غزل گفتن بیاموزی

    چو امكان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست
    مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی

    طریق كام بخشی چیست ترك كام خود كردن
    كلاه سروری آن است كز این ترك بردوزی

    سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی
    كه بیش از پنج روزی نیست حكم میر نوروزی

    ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست
    مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی

    می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌كند عیبش
    خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی

    جدا شد یار شیرینت كنون تنها نشین ای شمع
    كه حكم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی

    به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
    بیا ساقی كه جاهل را هنیتر می‌رسد روزی

    می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش
    كه بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی

    نه حافظ می‌كند تنها دعای خواجه تورانشاه
    ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی

    جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده
    جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی

    عید مبارك
    ساقیا آمدن عید مبارك بادت
    وان مواعید كه كردی مرواد از یادت

    در شگفتم كه در این مدت ایام فراق
    برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

    برسان بندگی دختر رز گو به درآی
    كه دم و همت ما كرد ز بند آزادت

    شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
    جای غم باد مر آن دل كه نخواهد شادت

    شكر ایزد كه ز تاراج خزان رخنه نیافت
    بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

    چشم بد دور كز آن تفرقه‌ات بازآورد
    طالع نامور و دولت مادرزادت

    حافظ از دست مده دولت این كشتی نوح
    ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  7. تشكرها 3

    parsa (19-03-2010), نوای عشق (20-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    سعدی

    برخیز كه می‌رود زمستان
    بگشای در سرای بستان

    نارنج و بنفشه بر طبق نه
    منقل بگذار در شبستان

    وین پرده بگوی تا به یك بار
    زحمت ببرد ز پیش ایوان

    برخیز كه باد صبح نوروز
    در باغچه می‌كند گل افشان

    خاموشی بلبلان مشتاق
    در موسم گل ندارد امكان

    آواز دهل نهان نماند
    در زیر گلیم و عشق پنهان

    بوی گل بامداد نوروز
    و آواز خوش هزاردستان

    بس جامه فروختست و دستار
    بس خانه كه سوختست و دكان

    ما را سر دوست بر كنارست
    آنك سر دشمنان و سندان

    چشمی كه به دوست بركند دوست
    بر هم ننهد ز تیرباران

    سعدی چو به میوه می‌رسد دست
    سهلست جفای بوستانبان


    مبارك بادت این سال
    برآمد باد صبح و بوی نوروز
    به كام دوستان و بخت پیروز

    مبارك بادت این سال و همه سال
    همایون بادت این روز و همه روز

    چو آتش در درخت افكند گلنار
    دگر منقل منه آتش میفروز

    چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
    حسدگو دشمنان را دیده بردوز

    بهاری خرمست ای گل كجایی
    كه بینی بلبلان را ناله و سوز

    جهان بی ما بسی بودست و باشد
    برادر جز نكونامی میندوز

    نكویی كن كه دولت بینی از بخت
    مبر فرمان بدگوی بدآموز

    منه دل بر سرای عمر سعدی
    كه بر گنبد نخواهد ماند این گوز

    دریغا عیش اگر مرگش نبودی
    دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

    بخت پیروز
    مباركتر شب و خرمترین روز
    به استقبالم آمد بخت پیروز

    دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
    كه دوشم قدر بود امروز نوروز

    مهست این یا ملك یا آدمیزاد
    پری یا آفتاب عالم افروز

    ندانستی كه ضدان در كمینند
    نكو كردی علی رغم بدآموز

    مرا با دوست ای دشمن وصالست
    تو را گر دل نخواهد دیده بردوز

    شبان دانم كه از درد جدایی
    نیاسودم ز فریاد جهان سوز

    گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود
    نمی‌دانست سعدی قدر این روز


    بهار
    رسید موكب نوروز و چشم فتنه غنود
    درود باد بر این موكب خجسته، درود

    به كتف دشت یكی جوشنی است مینا رنگ
    به فرق كوه یكی مغفری است سیم اندرود

    سپهر گوهر بارد همی به مینا درع
    سحاب لل پاشد همی به سیمین خود

    شكسته تاج مرصع به شاخك بادام
    گسسته عقد گهر بر ستاك شفتالود

    به طرف مرز بر آن لاله‌های نشكفته
    چنان بود كه سر نیزه‌های خون‌آلود

    به روی آب نگه كن كه از تطاول باد
    چنان بود كه گه مسكنت جبین یهود

    صنیع آزر بینی و حجت زردشت
    گواه موسی یابی و معجز داوود

    به هركه درنگری، شادیی پزد در دل
    به هرچه برگذری، اندهی كند بدرود

    یكی است شاد به سیم و یكی است شاد به زر
    یكی است شاد به چنگ و یكی است شاد به رود

    همه به چیزی شادند و خرم‌اند ولیك
    مرا به خرمی ملك شاد باید بود
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  9. تشكرها 3

    parsa (19-03-2010), نوای عشق (20-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    عطار نیشابوری

    ای بلبل خوش نوا فغان كن
    عید است نوای عاشقان كن

    چون سبزه ز خاك سر برآورد
    ترك دل و برگ بوستان كن

    بالشت ز سنبل و سمن ساز
    وز برگ بنفشه سایبان كن

    چون لاله ز سر كله بینداز
    سرخوش شو و دست در میان كن

    بردار سفینه‌ی غزل را
    وز هر ورقی گلی نشان كن

    صد گوهر معنی ار توانی
    در گوش حریف نكته‌دان كن

    وان دم كه رسی به شعر عطار
    در مجلس عاشقان روان كن

    ما صوفی صفه‌ی صفاییم
    بی خود ز خودیم و از خداییم
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  11. تشكرها 3

    parsa (19-03-2010), نوای عشق (20-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    فروغی

    یا رب این عید همیون چه مبارك عید است
    كه بدین واسطه دل دست بتان بوسیده‌ست

    گرنه آن ترك سپاهی سر غوغا دارد
    پس چرا از گره‌ی زلف زره پوشیده‌ست

    شاخی از سرو خرامنده‌ی او شمشادست
    عكسی از عارض رخشنده‌ی او خورشیدست

    نگه سیر بر آن روی نكو نتوان كرد
    بس كه از خوی بدش چشم دلم ترسیده‌ست

    دوش در بزم صفا تنگ دهان تو چه گفت
    كه از آن خاطر هر تنگ‌دلی رنجیده‌ست

    مطرب از گوشه‌ی چشمت چه نوایی سر كرد
    كه به هر گوشه بسی كشته به خون غلطیده‌ست

    تنگ شد در شكرستان دل طوطی گویا
    دهن تنگ تو بر تنگ شكر خندیده‌ست

    دل یك سلسله دیوانه به خود می‌پیچد
    تا كه بر گردنت آن مار سیه پیچیده‌ست

    حلقه‌ی زلف تو را دست صبا نگرفته است
    ذكر سودای تو را گوش كسی نشنیده‌ست

    با وجود تو نمانده است امیدی ما را
    كه رخ خوب تو دیباچه‌ی هر امیدست

    عید فرخنده‌ی عشاق به تحقیق تویی
    كه سحرگه نظرت منظر سلطان دیده‌ست

    انبساط دل آفاق ملك ناصر دین
    كه بساط فلك از بهر نشاطش چیده‌ست

    آن كه از بخت جوان تا به سر تخت نشست
    خاك پایش ز شرف تاج سر جمشیدست

    تیغ او روز وغا گردن خصم افكنده‌ست
    دست او گاه سخا مخزن زر پاشیده‌ست

    آفتاب فلك جود فروغی شاه است
    كه فروغش به همه روی زمنی تابیده‌ست
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  13. تشكرها 2

    parsa (19-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    خواجوی کرمانی

    عید آمد و آن ماه دل افروز نیامد
    دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد

    نوروز من ار عید برون آمدى از شهر
    چونست كه عید آمد و نوروز نیامد

    مه مى طلبیدند و من دلشده را دوش
    در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد

    آن ترك ختائی بچه آیا چه خطا دید
    كامروز علی رغم بدآموز نیامد

    خورشید چو رسمست كه هر روز برآید
    جانش هدف ناوك دلدوز نیامد

    تا كشته نشد در غم سوداى تو خواجو
    در معركه‌ى عشق تو پیروز نیامد
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  15. تشكرها 2

    parsa (19-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    امام خمینی

    باد نوروز وزیـــده است به كوه و صحرا
    جامه عیـــد بپـــوشنـــد، چه شاه و چه گد

    بلبل باغ جنان را نبـــود راه به دوست
    نازم آن مطـــرب مجلـــس كـــه بود قبله نم

    صوفى و عارف ازین بادیه دور افتـادند
    جــام مى گیر ز مطــرب، كه رَوى سوى صف

    همه در عید به صحرا و گلستان بروند
    من ســرمست، ز میخـــانه كنـــم رو به خد

    عید نوروز مبارك به غنــــى و درویش

    یــار دلـدار، ز بت خـانـه درى را بـگش
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  17. تشكرها 2

    parsa (19-03-2010), ناصر (19-03-2010)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    عضو آشنا
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    277
    نوشته
    26
    تشکر
    37
    مورد تشکر
    91 در 25
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : €€€ بهاریه های معروف شاعران پارسی €€€

    بوی باران بوی سبزه بوی خاک
    شاخه های شسته باران خورده پاک
    آسمان آبی و ابر سپید
    برگهای سبز بید
    عطر نرگس رقص باد
    نغمه شوق پرستو های شاد
    خلوت گرم کبوترهای مست
    نرم نرمک می رسد اینک بهار
    خوش به حال روزگار
    خوش به حال چشمه ها و دشت ها
    خوش به حال دانه ها و سبزه ها
    خوش به حال غنچه های نیمه باز
    خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
    خوش به حال جام لبریز از شراب
    خوش به حال آفتاب
    ای دل من گرچه در این روزگار
    جامه رنگین نمی پوشی به کام
    باده رنگین نمی نوشی ز جام
    نقل و سبزه در میان سفره نیست
    جامت از آن می که می باید تهی است
    ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
    ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
    ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
    گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
    هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

    (فریدون مشیری)
    ویرایش توسط ناصر : 19-03-2010 در ساعت 22:52

  19. تشكر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi