بررسی شبهات تاریخی کربلا و پاسخ به آن(3)
سلام و عرض ادب
وقتی این شبهات مطروحه از جانب معاندین (که خیلی هم تازگی ندارد ،ولی برای جوانان عزیز و آنهایی که نشنیده اند ،شاید مسئله ساز باشد )را می خواندم ،غمی سنگینی در دلم نشست ،
غم غربت ،غمی که بوی زخم مدینه را داشت ،غم دستهای بسته ،غم اشکهای زینب بر گونه های کوچکش ،و غم ...
تنها ملجأ و پناهم را حضرت حجةبن الحسن(عج) دیدم که سر به پایش بگذارم و غم دل بگویم:
آه ،مولای من!!
و با دنیایی شرمساری اقرار می کنم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایم اگرغیر از این بود ....
و زیر لب این ابیات «غلامرضا سازگار»را زمزمه می کنم:
یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
ای عدل ،تو زوال ستم گستری بیا
نادیده کرده بر همه روشنگری بیا
ای آخرین دُر صدف کوثری بیا
ای نور دیده ی حسن عسگری بیا
تا کی فراق روی تو آتش به جان زند
تا کی به شیعه خصم تو زخم زبان زند
ای خوانده جنّ و انس و ملک پیر و مقتدات
تو جان جان عالمی و جان ما فدات
خُلق علی و خلق نبی جلوة خدات
میثم به این دو مصرع نیکو دهد ندات
یا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن
عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن