صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31

موضوع: بررسی شبهات تاریخی کربلا و پاسخ به آن(3)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    همان طور که بیان گردید، همه‌ی سرزمین کربلا جلگه نبود، بلکه سرزمین سوزان بود و هست. چنان چه اهواز، مسجد سلیمان و ... نیز همین گونه‌اند.

    لذا این که می‌گویند:

    در جایی که آبادانی نبود و بیابان بود جنگ واقع شد، منظور این نیست که حتی یک علف یا نخل هم نمی‌روئید، بلکه در آن منطقه چند چشمه هم وجود داشت (مانند بسیاری از مناطق سوزان در کناره‌ی اروند رود و ...)، اما آبادانی نبود.

    یعنی کشت و زرع و خانه و زندگی نبود و البته منطقه‌ی جلگه‌ایش نیز کلاردشت نبود، بلکه در حاشیه و به صورت پراکنده از نخل‌ برخوردار بود. تاریخ مبین است منطقه‌ای که در آن جنگ واقع شد بیابانی بود. چنان چه هرثمه می‌گوید:

    «... سالیان چندی از ماجرای بازگشت از جنگ صفین به همراه امیرالمؤمنین (ع) که در سرزمین کربلا توقف کرده بودیم گذشته بود تا حادثه‌ی کربلا پیش آمد و من هم در میان سپاه عبیدالله بن زیاد بودم. وقتی وارد سرزمین کربلا شدم، من آن منطقه را شناختم که همان بیابان است که به همراه علی (ع) در آن جا فرود آمده بودیم...».

    (ماجرای توقف امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بیابان کربلا در شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج3، ص 170 مفصل بیان شده است).
    امضاء

  2. تشكر

    شهاب منتظر (17-11-2013)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    اگر همین امروز هم وارد شهرهایی چون کربلا شوید، به سرعت متوجه خواهید شد که به رغم نزدیکی به رودخانه‌ی فرات و برخورداری از آبادانی، هنوز هوای سوزان و عطش‌آوری دارد، اگر چه نسبت به مناطقی چون نجف، آب و هوای بهتری دارد.


    پس، این که کربلا در حاشیه‌ی فرات بوده و حواشی رودخانه‌ها همیشه جلگه‌ای است ... و دیگر بهانه‌ها، دلیل نمی‌شود که

    اولاً حاشیه‌ی فرات مانند حواشی سرسبز و خنک «می‌سی‌سی‌پی» باشد
    و ثانیاً هیچ منطقه‌ی خالی و غیر سر سبزی برای جنگ نداشته باشد. لذا در آن منطقه نیز درختان نخل وجود داشت، اما جنگ در منطقه‌ای نه به وسعت زیاد، اما خشک و کمی دور از رودخانه در گرفت.

    2- اما در خصوص امکان حفر چاه نیز که گمان کرده‌اند دیگر خیلی حرف مهمی زده‌اند!‌ باید بدانند:
    اولاً گاهی در حاشیه‌ی یک رودخانه‌ی پر آب، با حفر 4 متر می‌توان به آب رسید و گاهی با حفر 14 متر هم نمی‌توان به آب رسید و گاهی یک چاه 4 متری و به آب رسیده، پس از اولین برداشت آب خشک می‌شود و باید یک یا چند روز صبر کرد تا دوباره آبی در آن جمع شود.
    امضاء

  5. تشكر

    شهاب منتظر (17-11-2013)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    اگر باور نمی‌کنند، تشریف ببرند به سرزمین جلگه‌ای و دشت سر سبز و پر آب گیلان. نرسیده به شهر رشت، منطقه‌ای وجود دارد به نام «سراوان» که دهستان‌های دهبنه، سنگر و ... را شامل می‌گردد و مملو از جنگل‌های سرسبز و زمین‌های شالیز است.

    در این منطقه بادهای گرم پاییزی می‌وزد، چنان چه زمین هم چون کویر ترک می‌خورد! و چاه‌ها گاه با حفر 7 متر به آب می‌رسد و گاه با 35 متر! و اگر چاه، دست‌کم نیمه‌ عمیق نباشد، با اولین برداشت خشک می‌شود تا چند روز دیگر. به ویژه اگر در تابستان و پاییز باران کافی نباریده باشد. این به لحاظ بهانه‌های محیطی. اما درباره‌ی کربلا:

    امام حسین علیه‌السلام و یارانش تا روز هفتم محرم دسترسی به آب داشتند و به رغم محاصره‌ی آب، گاه با یک یورش، آب بر می‌داشتند. البته در این مدت چون دستور جنگ نرسیده بود و عبیدالله بن زیاد نیز ابتدا مایل بود جنگی در نگیرد و دستش به خون امام آغشته نگردد، حفاظت از آب را در یورش به حدّ جنگی جدی نمی‌کشاند.
    امضاء

  7. تشكر

    شهاب منتظر (17-11-2013)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    در روز هفتم، عمر بن سعد مأموريت حفاظت از آب را به عمرو بن حجاج زبيدى به همراه پانصد سوار واگذار كرد. آنان از روز هفتم تا دهم محرّم يعنى پايان جنگ با جدّيت تمام از شريعه فرات حفاظت مى نمودند كه مبادا امام حسين(عليه السلام)و يارانش از آن، آب بَردارند.

    (اخبار الطوال، ص 301 و ابن اثير، عزالدين على، همان کتاب، ج 5، ص 185 و ابن شهر آشوب، ابى جعفر رشيد الدين محمد بن على، همان کتاب، ج 4، ص 97 و طبرى، محمد بن جرير، همان کتاب، ج 7، ص 300).

    پس در این مدت حفر چاه ضرورتی نداشت. اما پس از آن، امام حسین (ع) نیز نسبت به حفر چاه (با همان عمق سه یا چهار متر که فرض کرده‌اند) اقدام نمودند. بنابر روايت ابن اعثم كوفى و ابن شهرآشوب، امام حسين(عليه السلام) در جلوىِ خيمه (به فاصله‌ی 19 قدم) چاهى حفر كردند.

    (ابن شهرآشوب، ابى جعفر رشيدالدين محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 50 و ابن اعثم كوفى، ابو محمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).

    دلیل دیگر حفر چاه توسط امام (ع) و یارانش، نامه عبیدالله بن زیاد به عمر سعد است. او در این نامه نوشت:

    «اما بعد به من چنین خبر رسانده‌اند كه حسين(عليه السلام) و ياران او چاه‌ها فرو برده‌اند و آب بر مى‌دارند، لهذا ايشان را هيچ فرو ماندگى نيست! چون بر مضمون نامه وقوف يابى، بايد كه حسين بن على(عليه السلام) و ياران او را از كندن چاه منع كنى و نگذارى كه پيرامون آب گردند».
    (ابن اعثم كوفى، ابومحمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).
    امضاء

  9. تشكر

    شهاب منتظر (17-11-2013)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اما مسلم است که اولاً چاه را در داخل خیمه حفر نکرده بودند
    و ثانیاً دیگر دسترسی به آن چاه ممکن نشد و طبیعی است اگر چند نفر محدود که بین سی هزار نفر محاصره شده‌اند، امکان نزدیک شدن به چاهی که در چند متری خیمه‌ها حفر شده است، برایشان میسر نگردد.

    لذا از آن پس، امام (ع) برای دسترسی به آب، به طرف شط یورش می‌بردند و آب تهیه می‌کردند.

    «امام حسين(عليه السلام) 30 تن از سواران و 20 تن از پيادگان سپاه خود را به فرماندهى برادرش حضرت عباس(عليه السلام) جهت آوردن آب به سوى فرات فرستاده و آنها با درگيرى مختصر با محافظان آب موفق شدند 20 مَشك آب براى امام حسين(عليه السلام) و يارانش بياورند.» -

    (طبرى، محمد بن جرير، تاريخ طبرى، ج 7، صص 3007، 3006 و ابن اثير، عزالدين على، كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ج 5، ص 159 و ابن اعثم كوفى، مقاتل الطالبيين، ص 119، بلاذرى، احمد بن يحيى بن جابر انساب الاشراف، ج 2 جزء 3، ص 181 و دينورى، ابو حنيفه احمد بن داوود، اخبار الطوال، ص 302، 301 و علامه مجلسى، محمد باقر، «همان كتاب»، ج 44، ص 338).









    ویرایش توسط مولاتی یا فاطمه الزهرا(س) : 20-11-2013 در ساعت 22:56
    امضاء

  11. تشكر

    شهاب منتظر (20-11-2013)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    پس، هیچ کس مدعی نشده است که امام حسین (ع) و یارانش ده یا هفت یا حتی سه شبانه روز کاملاً بی‌آب بودند. بلکه هم چاه حفر کردند و هم به شط یورش برده و آب آوردند و هم آب ذخیره کردند.

    اما دقت شود که اولاً تعداد همراهان حدود 175 یا کمتر از 200 نفر بود که 135 نفر آنان زنان و کودکان بودند و ما بقی را مردان تشکیل می‌دادند که 18 نفرشان از آل هاشم بودند و مابقی از شیعیان.

    و در شب عاشورا نیز 32 نفر از سپاهیان عمر سعد به لشکریان امام حسین (ع) پیوستند که «حرّ» به همراه پسر و غلامش آخرین آنها بود.

    بدیهی است که پس از جلوگیری از دسترسی به آب چاه [که آن هم نمی‌توانست پاسخ‌گو باشد]، 20 مشک آب و سایر ذخایر نمی‌توانست پاسخ‌گوی عطش و سایر نیازهای حدود 200 نفر باشد.




    امضاء

  13. تشكرها 2

    شهاب منتظر (20-11-2013)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    این شبهه افکنان بی‌دین و مغرض که گمان دارند با محاسبات چرتکه‌ای می‌توانند تاریخ را تحریف کنند، آیا محاسبه نمی‌کنند که در آن روزگار و شرایط [که تانکر یا بشکه‌ی آب نبود]، مگر چقدر آب می‌توانستند ذخیره کنند. اگر هر نفر در روز فقط 10 لیتر مصرف آب داشته باشد، روزی دو هزار لیتر و برای سه روز 6 هزار لیتر ذخیره‌ی آب لازم بود.

    اما، در عین حال آب را نیز به حد امکان ذخیره کرده بودند و حتی تا صبح عاشورا نیز آب داشتند و امتناع از نوشیدن و سیراب شدن توسط یاران امام (ع)، به خاطر نگهداری آب برای زنان و کودکان بود. مگر در اخبار مستند نمی‌خوانیم:

    ««امام حسين(عليه السلام) در لحظات آخر از فرط تشنگى قدح آبى خواست و چون آن را به دهان نزديك ساخت، حصين بن نمير، تيرى بر آن حضرت زد كه به دهانش خورد و مانع از آشاميدن شد و امام قدح را رها فرمود». (بحارالانوار، ج 44، ص 304).




    امضاء

  15. تشكرها 2

    شهاب منتظر (20-11-2013)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    و یا «وقتى حضرت عباس(عليه السلام) از برادرش امام حسين(عليه السلام) اجازه نبرد گرفت، امام از وى درخواست كرد كه كمى آب براى كودكان بياورد و او نيز صداى العطش آنها را شنيد، برمى آيد كه در اين لحظات واپسين، آخرين ذخيره آب آنها تمام شده است و بر اساس همين روايت، حضرت عباس(عليه السلام) نيز موفق به آوردن آب نشد».

    (بحارالانوار، ج 45، ص 41).

    پس معلوم است که تا آخرین لحظات ذخیره‌ی آبی بوده، اما نه آن قدر که همگان را سیراب کند. مشکل اینجاست که این بچه یزیدها، سختی تشنگی در جنگ را با تشنگی مقطعی خود در زیر کولر‌گازی‌های چینی و یخچال‌های آمریکایی مقایسه می‌کنند و انتظار دارند که اگر چند مشک آب هم در روز عاشورا وجود داشته، 135 نفر زن و کودک که در محاصره، گرما، استرس، وحشت [که همگی عطش‌آور است] و 72 نفر که مرتب سواره و پیاده به قلب دشمن می‌زنند، می‌کشند و کشته می‌شوند، نباید تشنه شوند و تشنگی امام (ع) و یارانش فقط افسانه است(؟!)

    بدیهی است که این حرف‌ها فقط بروز بغض و کینه و شیطنت است. چنان چه از لحن کلامشان پیداست.








    امضاء

  17. تشكرها 3


  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3- اما در خصوص تاریخ عاشورا، ممکن است عده‌ای از عوام گمان کرده باشند که گرما و تشنگی، یعنی تابستان گرم و سوزان، اما هر کسی که قدری مطالعه داشته باشد، می‌داند که عاشورا مصادف با روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است. حال این تاریخ چه نقضی در تاریخ کربلا و مصائب عاشورا وارد می‌کند؟!

    در هر حال هیچ موقع در 21 مهر، دمای شهرهای جنوبی ایران، عراق و یا سرزمین حجاز و اطراف خلیج فارس کمتر از 35 یا 30 درجه نبوده است و در چنین حرارتی بدون آب حتی نمی‌شود دوید، چه رسد به این که تازید و جنگید.

    اصلاً فرض بگیرید که عاشورا در وسط زمستان و در دشتی سبز واقع شده است! آیا آدمی در زمستان آب نمی‌نوشد و اگر مانع دسترسی او به آب شوند، تشنه نمی‌گردد و اگر وارد جنگ تن به تن شود و پیاده به قلب دشمن بزند و یا با اسب بتازد، عطش‌اش مضاعف نمی‌گردد؟! چقدر این بهانه‌های کینه‌توزانه، ضعیف و مسخره است؟!











    امضاء

  19. تشكرها 2


  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    4- و اما درباره‌ی گرسنگی و استفاده از شیر یا گوشت حیوانات اهلی همراه! این جنابان مدعی عقل و علم، عزیمت امام حسین (ع) و یاران به دعوت اهالی معتبر شهر بزرگ کوفه که پایتخت جهان اسلام بوده است را با کوچ عشایر اشتباه گرفته‌اند.

    مگر وقتی [حتی صدها سال قبل از اسلام]، لشکریان امپراطوری‌های ایران و روم مسافت‌های طولانی و گاهی شش ماهه را می‌پیمودند و به مرزهای یک دیگر نزدیک می‌شدند، با خود گله می‌بردند؟!‌

    مگر وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام به همراه یاران برای زعامت حکومت اسلامی از مدینه به سوی کوفه حرکت نمودند، با خود شتر و گاو و گوسفند و بز بردند؟!

    مگر وقتی معاویه‌ی ملعون از شام به سوی مدینه حرکت نمود، مانند عشایر و چوپانان با خود گله آورد؟!

    مگر سپاهیان یزید که از شام به سوی کوفه آمدند، شتر و گوسفند و بز و احیاناً چند تا مرغ و خروس به همراه آورده بودند؟!

    مگر وقتی سپاهیان یزید، عبیدالله بن زیاد و عمر سعد، اسرا را از کوفه به شام می‌بردند، با خود گله آورده بودند و در بازگشت نیز گله را همراه بردند؟! و مگر کسی شتر ماده‌ی شیرده با خود به چنین سفری می‌برد؟!و یا احیاناً با شتر باردار به جنگ می‌رود؟! آخر این چه بهانه‌های سخیفی است که گمان می‌کنند با تمسک به آنها می‌توانند تاریخ را تحریف و محو کنند و یا بر علیه مسلمانان دلالتی کنند؟!












    امضاء

  21. تشكرها 2


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi