در آن زمان روش این بود که کاروان آذوقهی لازم تا توقفگاه بعدی را که شاید یک یا دو روز راه بود به همراه بر میداشت و در آن توقفگاه آذوقهی لازم برای ادامهی مسیر تا توقف بعدی را تهیه مینمود.
این سفر نیز همینگونه بود.
حضرت (ع) پول کافی داشت. آن قدر که وقتی در سرزمین کربلا متوقف گردید و بروز جنگ را حتمی دید، دستور داد زمینهایی که در کربلا (منطقهی جنگ) مالک دارد، خریداری شود.
پس آذوقه را در توقفگاهی که حتماً آبادی بود تهیه میکردند و در کربلا نیز که راه آنان سد شد، آذوقهی رسیدن تا به کوفه را نیز همراه داشتند، اما توقف ده روز به طول انجامید و به شهادت و اسارت ختم شد.
بدیهی است که گرسنگی نیز به همراه تشنگی بر آنها غلبه کرده بود. چنان چه گاه که نزد امام سجاد (ع) از تشنگی پدرش یاد میکردند، میفرمود:
چرا از گرسنگی او نمیگویید؟!