صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 , از مجموع 25

موضوع: یوسف یعقوب کربلا ۩ ویژه نامه تاسوعای حسینی

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    می نویسم ابر؛
    تا کلماتم تا آخرین روز دنیا خون گریه کنند.

    چگونه بغض هایم را نبارم؟ چگونه اشک هایم را ننویسم؟!
    نام تو را که می آورم، تمام صفحات دفترم عطر می شوند
    و قلمم از خود بی خود می شود و صلوات می فرستد.


    لب هایم بی اختیار به دو دست بریده تو سلام می کنند
    و اشک در چشمانم حلقه می زند.. ..

    خدا کند باران ببارد!
    زیر باران، بی بهانه می توان گریست.

    می دانم آرزو داری باران بگیرد.
    دست های بریده ات، مشک تکه تکه ات،
    چشم هایت که با پیشانی ات خون گریه می کنند؛

    همه چیز را می گویند بی آنکه تو لب باز کنی.
    فرات، عربی کل می کشد.


    ابرها، سنگ سوگت را به سینه می کوبند؛
    اما چشم هاشان خشکیده است.

    نخل ها مرثیه خوان تواند.
    جاده پیش پایت جان می دهد تا شرمگین خیمه ها نشود.




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 20-10-2015 در ساعت 11:16
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    عباس یعنی شمع جمع هاشمیون
    عباس یعنی ماه بین فاطمیون

    عباس یعنی شیر یعنی شیر حیدر
    عباس یعنی کربلا را میر لشکر


    عباس یعنی حیدری دیگر به پیکار
    عباس یعنی میر و سقا و علمدار

    عباس یعنی شاه بیت شعر ایثار
    عباس یعنی میر و سقا و علمدار


    عباس یعنی نور مصباح هدایت
    عباس یعنی کشته ی راه ولایت

    عباس یعنی شیرمرد از خُردسالی
    عباس یعنی زاده ی مولی الموالی


    عباس یعنی ماه شب های مدینه
    عباس یعنی آرزوهای سکینه

    عباس یعنی دست، دست حیّ داور
    عباس یعنی خون ثارالله اکبر


    عباس یعنی مظهر کل حقایق
    عباس یعنی باب حاجات خلایق

    عباس یعنی لاله ای در چشم صحرا
    عباس یعنی شعله ای در قلب دریا


    عباس یعنی لنگر فُلک ولایت
    عباس یعنی جلوه ای تا بی نهایت

    عباس یعنی عاشقی بی دست و بی سر
    عباس یعنی کشته ی صد پاره پیکر


    عباس یعنی باب، باب الله اعظم
    عباس یعنی غیرت الله مجسم



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بالاترین معانی آب، به ظهور رسیده است.
    از اول چنین رقم خورده بود که مردی بیاید که همان
    روشنایی مصور و همان زلالیت مجسم باشد.

    امروز، دامان ام‏البنین، پر از درخشندگی نگاهی است که
    خدا را زمزمه می‏کند. امروز، ام‏البنین، نهایتی از
    فتوت را تقدیم مولا علیه‏السلام می‏کند.


    عباس، یعنی معرفی غیرتی که بی‏نظیر است با پشتوانه‏ای
    از قدرت ذوالفقار. لشکرشکنی می‏آید که شکافنده صف
    جماعت شب‏آلودگان است.

    عباس، یعنی بهترین یاور کربلا، با رایت تقوا و ولایت‏پذیری.
    دلاورمرد عرصه پیکار می‏آید تا تزلزلی به ارکان
    یلان پوشالی و طبل‏های توخالی بیفکند.


    مولود ام‏البنین است و جهان، تشنه پیام تازه‏اش؛
    پیامی که با حروف سپید حمایت و وفا آغاز می‏شود
    وبا خونی سرخ، به امضا می‏رسد.

    عباس، یعنی خط بطلان بر اندیشه ‏های
    تیره‏ای که امان‏نامه تعارفش کردند.


    هر که با مضامین معطر پیامش مأنوس شود،
    روشن محض است و می‏تواند دلش را ابوالفضلی بداند.


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    تاسوعا یعنی عباسِ علی. عشقِ عباس به مولایش فقط
    حسی برادرانه نبود عشقی خدایی بود.

    تاسوعا! چه دیر می گذری!
    یارانِ عاشق تاب ندارند، کمر خمیده ی حسین را
    پس از عباس نظاره گر باشند و اشک و آه زینب را
    ببینند و فغان کودکان و طفلان را بشنوند.


    عباس عاشق ترینِ یاران، به حسین بود و عجب نیست
    که نام تاسوعا با نام او عجین است.

    امروز، از سوی دشمن برای یارانِ حسین امان نامه می آید
    و امشب حسین به یارانش می فرماید تا دیر نشده جان خود را
    برداشته و به سلامت از این دشت بیرون روید.

    اما یارانش بی صبرانه به انتظار شهادت،لحظه شماری می کنند
    و خنده ی شیرین حسین، نشانه ی رضایت اوست
    که به چنین اصحابی می بالد.

    یاران، چه مشتاق به فردا می نگرند
    و اهل خود را به صبر و اطاعت خدا می خوانند


    و دست نوازش بر سر طفلان خویش می کشند
    چرا که خوب می دانند تاسوعا مقدمه ای است
    برای عاشورا چنان که نبرد عباس مقدمه ای بود برای رزم حسین.

    تاسوعا! می بینی بچه ها چقدر مضطربند؟!

    شاید می دانند که امروز آخرین نگاه های پدران خویش را می بینند
    و درگرمای آغوش آنان طعم محبت را می چشند.

    سکینه، بارها و بارها به آغوش پدر پناه می برد
    و رقیه از دامان حسین جدا نمی شود

    و زینب چه حرف ها که از برادر نمی شنود
    و می داند که باید صبور باشد،
    چنان که مادر به او گفته بود و پدر به او سپرده بود
    و حسین بارها برایش همه چیز را تفسیر کرده بود.

    آری! تاسوعا یعنی عشق
    و عشق یعنی عباس علی.





    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 05-10-2016 در ساعت 21:16
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,290
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,070
    مورد تشکر
    4,331 در 2,034
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تا خیمه ها عباس دارد غم ندارم
    پشتم به تو گرم است ای کوه وقارم

    من رحمت الله و تو پرچم دار فضلی
    بوسیدن دستان تو شد افتخارم

    سلطانی ام در کربلا از توست عباس
    در سایه ی قد تو ، صاحب اقتدارم

    تنها تویی که سه حرم داری در عالم
    دست جدایت را به چشمانم گذارم


    تا که صدا کردی برادر یاری ام کن
    بند دلم را پاره کردی ای نگارم

    هر جا نظر کردم تو را دیدم به صحرا
    گرد تن پاشیده ی تو بی قرارم

    بوی مدینه می دهد خون لبانت
    حس می کنم مادر نشسته در کنارم

    شمشیر تیز است و عمود آهنین پهن
    آشفته در هم گیسوانت ای بهارم


    بر خیمه ها چشم طمع دارد دشمن
    جان خودت صاحب علم دلشوره دارم

    ترسم شود زینب اسیر بی حیایی
    در فکر آن طفلان در حال فرارم





    امضاء




صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi