باور نادرست سیزدهم: افسردگی در سالمندی نوعاً ناشی از عوامل روانی است: واقعیت این است که افسردگی در سالمندی در اکثر موارد با بیماریهای مزمن مانند سکته مغزی، بیماریهای قلبی و دیابت همایند است یعنی افسردگی بعد از ابتلا به این بیماریها در سالمند بروز پیدا میکند. اگر مراقب، انواع مختلف افسردگی را فقط به عوامل روانشناختی نسبت دهد، ممکن است از تشخیص و درمان آن ممانعت به عمل آورد.
باور نادرست چهاردهم: اگر سالمند درظاهر افسرده به نظر نرسد، پس نباید احساس افسردگی هم داشته باشد: واقعیت این است که افسردگی در اغلب موارد خود را به صورت مشکلات جسمانی مانند از دست دادن انرژی، کاهش اشتها و وزن، اشکال در خوابیدن، کنارهگیری اجتماعی، بیقراری و دردهای مختلف نشان میدهد. بنابراین ممکن است سالمندی غمگینی، کاهش احساس ارزشمندی خود و ... که از نشانههای افسردگی هستند نشان ندهد اما مشکلات بالا را داشته باشد.
باور نادرست پانزدهم: اگر سالمندی درظاهر افسرده به نظر برسد، پس ضرورتاً بایداحساس افسردگی هم داشته باشد: واقعیت این است که افسردگی اغلب با بیحسی که متفاوت از افسردگی است اشتباه گرفته میشود. بنابراین سالمندی که ظاهراً افسرده است، ممکن است در واقع به مشکل دیگری به جز افسردگی مبتلا باشد.
تغییر و تحول یکی از زیباییهای زندگی است. فصلها عوض میشوند، زمین عوض میشود، آدمها عوض میشوند، نگاهشان تغییر میکند، ظاهرشان تغییر میکند، همه چیز در این دنیا تغییر میکند، و ما دو راه داریم: یا با این تغییرات کنار میآییم و از آنها لذت میبریم یا ... .
زندگی همین است!
سالمندان در طی سالها زندگی تغییرات زیادی را پشت سر گذاشتهاند، تحولات بسیاری را تجربه کردهاند، در یک کلام آنها زندگی را چشیدهاند. آیا تجربه این همه تغییر و تحول، شایسته تقدیر نیست؟ آیا زمان آن نرسیده است که باورهای اشتباه را کنار بگذاریم و سالمندانمان را از نو بنگریم؟
بگذریم، امیدوارم صد ساله بشوید!
راحله فلاح
بخش خانواده ایرانی تبیان