نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: رقيه سلام الله عليهادخترخورشيد است

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    رقيه سلام الله عليهادخترخورشيد است




    رقيه سلام الله عليها
    دخترخورشيد است...

    رقيه (سلام الله عليها) از تبار نور و از جنس آبي آسمان است. رقيه (سلام الله عليها) جلوه ديگري از شكوه و عظمت حماسه عاشورا است. حضور اين كودك خردسال در متن نهضت سرخ حسيني بي هيچ شك و شبهه‌اي اتفاقي ساده و ناچيز نبوده است،چنانكه هر يك از كساني كه در واقعه نينوا حضور داشته‌اند، چون نيك بنگريم، حامل پيامي شگرف و شگفت بوده‌اند.

    به گواه تاريخ نگاران و مقتل نويسان رحلت شهادت‌گونه رقيه (سلام الله عليها) اندكي پس از واقعه خونين كربلا در سال شصت و يكم هجريرخ داده است و در اين هنگام وي سه يا چهار ساله بوده است و نخستين نكته شگفت درباره حضرت رقيه (سلام الله عليها)، شايد همين باشد كه با چنين عمر كوتاهي، از مرزهاي تاريخ عبور كرد و به جاودانگي رسيد، آن گونه كه برادر شيرخوارش علي ‌اصغر (عليهالسّلام) به چنين مرتبه‌اي نايل شد.

    به عبارت ديگر يكي از جلوه‌هاي رويداد بزرگ عاشورا تنوع سني شخصيت‌هاي آن مي‌باشد كه از پايين‌ترين سن آغاز و به بالاترين سنين (حضرت حبيب‌ بن مظاهر) ختم مي‌گردد.

    نكته قابل تأمل ديگر در بررسي اين مهم آن استكه در پديد آوردن اين حماسه بي ‌بديل و شكوهمند تنها يك جنسيت سهيم نبوده، بلكه دركنار اسامي مردان و پسران جانباز و ايثارگر اين واقعه، نام زنان و دختران نيز حضوري پررنگ و تابناك دارد.

    مصائب و شدائدي را كه رقيه (سلام الله عليها) از كربلا تاكوفه و از كوفه تا شام متحمل مي‌شود، آنچنان تلخ و دهشتناك است كه وجدان هر انسانآزاده و صاحبدلي را مي‌آزارد و قلب و روح را متأثر و مجروح مي‌سازد.

    تحمل گرماي شديد كربلا همراه با تشنگي، حضور در صحنه شهادت خويشاوندان، اسارت و ناظر رفتارهايشقاوت آلود بودن، آزار و شكنجه‌ هاي جسمي و روحي فراوان، دلتنگي براي پدر در خرابه شام و ... نشانگر مصائب عظمايي است كه يك كودك خردسال با جسم و روح لطيف خود با آنمواجه شده است.

    از ديگر سو همين قساوت سپاه يزيد است كه بر عظمت نهضت سترگ عاشورا مي ‌افزايد، زيرا حضرت امام حسين(عليه السّلام) با شناخت و پيش‌بيني تمام اين مصائب و شدائد به قيام در راه احياء دين جد بزرگوار خويش قد علم فرمود و چنين دشواري‌هايي نتوانست هيچ گونه خللي بر عزم استوار آن حضرت در راه آزمايش بزرگ الهي پديد آورد.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:28
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 11

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), مدير محتوايي (07-01-2011), نرگس منتظر (09-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (10-01-2011), تشنه کوثر (11-01-2011), حور العین (10-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011), خادمه زینب کبری(س) (09-01-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    رقيه (س) از تبار نور و از جنس آبي آسمان است

    رقيه (س) جلوه ديگري از شكوه و عظمت حماسه عاشورا است.

    حضور اين كودك خردسال در متن نهضت سرخ حسيني بي هيچ شك و شبهه‌اي اتفاقي ساده و ناچيز نبوده است، چنانكه هر يك از كساني كه در واقعه نينوا حضور داشته‌اند، چون نيك بنگريم، حامل پيامي شگرف و شگفت بوده‌اند.

    به گواه تاريخ نگاران و مقتل نويسان رحلت شهادت‌ گونه رقيه (س) اندكي پس از واقعه خونين كربلا در سال شصت و يكم هجري رخ داده است و در اين هنگام وي سه يا چهار ساله بوده است و نخستين نكته شگفت درباره حضرت رقيه (س)، شايد همين باشد كه با چنين عمر كوتاهي، از مرزهاي تاريخ عبور كرد و به جاودانگي رسيد، آن گونه كه برادر شيرخوارش علي ‌اصغر (ع) به چنين مرتبه‌اي نايل شد.


    به عبارت ديگر يكي از جلوه‌هاي رويداد بزرگ عاشورا تنوع سني شخصيت‌هاي آن مي‌باشد كه از پايين‌ترين سن آغاز و به بالاترين سنين (حضرت حبيب‌ بن مظاهر) ختم مي‌گردد.

    نكته قابل تأمل ديگر در بررسي اين مهم آن است كه در پديد آوردن اين حماسه بي ‌بديل و شكوهمند تنها يك جنسيت سهيم نبوده، بلكه در كنار اسامي مردان و پسران جانباز و ايثارگر اين واقعه، نام زنان و دختران نيز حضوري پررنگ و تابناك دارد.

    مصائب و شدائدي را كه رقيه (س) از كربلا تا كوفه و از كوفه تا شام متحمل مي‌شود، آنچنان تلخ و دهشتناك است كه وجدان هر انسان آزاده و صاحبدلي را مي‌آزارد و قلب و روح را متأثر و مجروح مي‌سازد.

    تحمل گرماي شديد كربلا همراه با تشنگي، حضور در صحنه شهادت خويشاوندان ، اسارت و ناظر رفتارهاي شقاوت آلود بودن، آزار و شكنجه‌ هاي جسمي و روحي فراوان، دلتنگي براي پدر در خرابه شام و ...نشانگر مصائب عظمايي است كه يك كودك خردسال با جسم و روح لطيف خود با آن مواجه شده است.


    از ديگر سو همين قساوت سپاه يزيد است كه بر عظمت نهضت سترگ عاشورا مي‌افزايد، زيرا حضرت امام حسين (ع) با شناخت و پيش‌بيني تمام اين مصائب و شدائد به قيام در راه احياء دين جد بزرگوار خويش قد علم فرمود و چنين دشواري‌هايي نتوانست هيچ گونه خللي بر عزم استوار آن حضرت در راه آزمايش بزرگ الهي پديد آورد.
    رقيه (س) برهان بزرگ ديگري است بر حقانيت قيام امام حسين (ع) كه تنها كسي مي‌تواند چنين به مبارزه و مقابله با ستم برخيزد كه مقصدي الهي داشته باشد، و رقيه (س) برهان بزرگ ديگري است بر مظلوميت عترت پاك پيامبر (ص) و رسواكننده سياهكاراني است كه داعيه جانشيني رسول خدا (ص) را سر دادند و رقيه (س) برهان بزرگ ديگري است براي آن كه اوج توحش و سنگدلي دژخيمان دستگاه بني ‌اميه براي هميشه تاريخ به اثبات بماند.


    و رقيه (س) فاتح شام و سفير بزرگ عاشورا در اين سرزمين است، و رقيه (س) برهان بزرگ ديگري است بر اين حقيقت بزرگ كه حق بر باطل پيروز خواهد شد .


    و اينك پس از قرن‌هاي متمادي آنان كه به مرقد مطهر آن حضرت در شام مشرف مي‌شوند به عينه تفاوت ميان مقام و مرتبه اين كودك سه ساله را با خليفه جابري چون يزيد درمي‌يابند



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:29
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكرها 6

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (10-01-2011), تشنه کوثر (11-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102




    حضرت رقيه سلام الله عليها برهاني بر حقانيت قيام امام حسين عليه السلام

    رقيه سلام الله عليها برهان بزرگ ديگري است بر حقانيت قيام امام حسين عليه السّلام كه تنها كسي مي‌تواند چنين به مبارزه و مقابله با ستم برخيزد كه مقصدي الهي داشته باشد.

    و رقيه سلام الله عليها برهان بزرگ ديگري است بر مظلوميت عترت پاك پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم و رسواكننده سياه كاراني است كه داعيه جانشيني رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را سر دادند .

    و رقيه سلام الله عليهابرهان بزرگ ديگري است براي آن كه اوج توحش و سنگدلي دژخيمان دستگاه بني ‌اميه براي هميشه تاريخ به اثبات بماند، و رقيه سلام الله عليها فاتح شام و سفير بزرگعاشورا در اين سرزمين است، و رقيه سلام الله عليها برهان بزرگ ديگري است براين حقيقت بزرگ كه حق بر باطل پيروز خواهد شد .

    و اينك پس از قرن‌هاي متمادي آنان كهبه مرقد مطهر آن حضرت در شام مشرف مي‌شوند به عينه تفاوت ميان مقام و مرتبه اين كودك سه ساله را با خليفه جابري چون يزيد درمي‌يابند.

    آرامگاه‎‎‎ ملكوتي‎ دخت‎ سه سـالـه امـام‎‎ سـوم شيعيان‎ در شام‎ كنـار بـاب‎ "الفـراديـس " مابين‎ كوچه‎ هاي‎ تاريخي‎ و پر ازدحام‎ دمشـق‎ است‎‎ كه‎‎ هر ساله بسياري‎ از شيفتگان‎ اهل‎ بيتعليهم السّلام را از مناطق‎ مختلف‎ جهان‎ به‎ سوي‎ خود جلب‎ مي‎ كند.

    پروردگارا مارا به کسب توفيق درك شخصيت حضرت رقيه سلام الله عليها مرحمت فرما




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:32
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكرها 10

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), مدير محتوايي (07-01-2011), نرگس منتظر (09-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), تشنه کوثر (11-01-2011), حور العین (10-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011), خادمه زینب کبری(س) (10-01-2011)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    حماسه شکوهمند روز دهم سال 61 هجری، نگارینه‏ای از زیباترین طرح‏ها و نقش‏ها را
    در تاریخ حک نمود. حماسه از سرخی خون برترین رادمردان خدا، خامه گرفت و دست نقاش چیره شهادت که از آستین بزرگ آموزگار آن، حضرت حسین(علیه‏السلام) بیرون آمده بود،بر پرده کربلا، در آن ساعتی که عقربه‏های آفرینش لحظه عروج را نشان می‏دادند، چشمنوازترین تصویر را به نقش کشید.


    منشور درخشنده عاشورا که تباناکی خود را از درخشش خورشید کربلا و ستارگانی کهگرد منظومه آن نورافشانی می‏کردند. با عرفان و حماسه خود چراغ فرا راه بشر روشننمودند که تا روز رستاخیز، راه آزاد زیستن و سربلند رهیدن را به بشریت نشانداد.

    در این رهگذر، هر یک از آزاد مردان و شیر زنان عاشورا، به سهم خود بر اعتلا وسربلندی این حماسه افزودند اما کربلا از حماسه کودکانی که در این سفر جاودانه، همپای ایثارگران و جانبازان عاشورا، چکامه حضور سرودند، خاطره‏ها بر لوح سینه دارد. کودکان بی گناهی که طعمه آتش افروزی پست‏ترین آفریدگان خدا شدند.

    کودکانی که درجنگی نابرابر قربانی زراندوزی و زور مداری حریص‏ترین شغالان بیشه طمع ورزی گشتند. کودکانی که در خون طپیدن پدران و برداران خود را پیش روی خویش دیدند، مبارزه با ستمو فریاد در برابر تفرعن را آموختند و به پدران و برادران خویش اقتدا نمودند.

    آنان اگر چه نجنگیدند اما حضور و شهادتشان نقش مهمی در عزت و عظمت ابعاد قیام و نیز شتاب بخشیدن در فروپاشی بنیان ظلم و استبداد در جامعه اسلامی گردید.

    عاشورا، بالنده‏ترین و پاکترین حماسه‏ای است که در خاطره تاریخ نقش بسته وتابناک ‏ترین سرمشقی است که مادر فرتوت تاریخ آن را در کتاب کهن خویش نگاشته است، اما نقش زیبایی را که کودکان عاشورا، بر این کتاب افزودند: نباید از یاد برد.

    هر یک نمادی بالنده بر این نگار بودند که دختر خورشید کربلا، حضرت رقیه(علیها السلام) بهانه‏ای به دست داد تا به دیگر کودکان سربلند عاشورا نیز اشاره‏ای بکنیم و نقش برخی از آنان را در قالب نمادی از آموزه‏های بزرگ تربیتی که در دامان اهلبیت(علیهم‏السلام) فرا آموخته بودند، مورد بررسی قرار می‏دهیم.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:36
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكرها 7

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), نرگس منتظر (09-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (10-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011), خادمه زینب کبری(س) (10-01-2011)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102





    نماد مظلومیت


    شاید جانسوزترین ساعت واقعه عاشورا، لحظه ای است که امام فریاد بر می‏آورد:

    «هَل من ذاب یذب عن حرم رسول الله ؛

    آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟

    آیا یگانه پرستی هست که از خدا بترسد؟

    آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا به ما کمک کند؟

    آیاکسی هست که به امید آن چه خدا به او ارزانی خواهد داشت ما را یاری نماید؟»

    زنان پرده نشین، با شنیدن آوای مظلومیت امام، بر حال او و خود گریستند.

    آن گاه امام فرمود، کودک شیرخوار من علی(علیه‏السلام) را بیاورید. سپس برای سیراب نمودن اوکه از تشنگی بی تاب شده بود رو به لشگر دشمن نمود و فرمود:

    ای مردم! اگر به من رحم نمی‏کنید به این کودک رحم نمایید. در این لحظه تیری توسط حرملة بن کاهل اسدی از سوی دشمن به سوی کودک پرتاب شد و کودک به شهادت رسید.

    امام فرمود: خدایا! میان ما و این مردم که مرا دعوت کردند تا یاری‏ام کنند و به عوض ما را در خون می‏کشند خود داوری کن.

    1 امام خون او را به آسمان پاشید و گفت: [خدایا] این که تو این صحنه‏ها رامی‏بینی تحمل بر من آسان می‏شود.

    2 امام از اسب پیاده شد و بدن بی جان کودک تشنه راپشت خیمه‏ها برد و با غلاف شمشیر، قبری کوچک حفر نمود و او را دفن کرد.3

    این صحنه یکی از دردناکترین لحظات روز عاشوراست و این نوزاد کوچک امام، گویاترین سند مظلومیت در پهنه کربلاست.

    آن سان که با شهادت خود این مظلومیت را به اثبات می‏رساند. چرا که در هیچ آئینی، خواه آسمانی باشد و خواه غیر آسمانی، نوزاد شیرخوارهیچ گناهی ندارد که کسی بخواهد با او دشمنی کند و یا او را بکشد و در هیچ نقطه‏ای از هستی و هیچ اندیشه ‏ای کشتن نوزاد بی گناه را بر نمی‏تابد.

    از این رو با کشته شدن طفلی تشنه، که توان هیچ‏گونه دفاعی از خود نداشت. حجت بر دشمنان امام و عدم رستگاری آنان تمام شد و شهادت علی اصغر(علیه‏السلام) با این وضع دلخراش خونخواری دشمنان ومظلومیت بی شائبه عاشورائیان را به اثبات رسانید.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:40
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 7

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), نرگس منتظر (09-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (10-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011), خادمه زینب کبری(س) (10-01-2011)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    نماد دفاع از حق و حقیقت


    در واپسین لحظه ‏های نبرد بین امام و دشمن، در صحنه ‏ای که امام آخرین رمق‏های خودرا از دست می‏دهد، شمر بن ذی الجوشن به همراه گروهی پیاده برای به شهادت رسانیدن

    امام وارد گودال قتلگاه می‏شوند. در بین کودکان حرم، فرزندی از امام مجتبی(علیه‏ السلام) به نام عبدالله اصغر بن الحسن (علیه ‏السلام) وجود داشت که سن اورا 8، 9 سال ذکر نموده‏ اند و مادرش رَملة دختر سلیل بن عبدالله بجلی بوده است.4

    اوبا دیدن این صحنه به سوی امام دوید. امام به خواهرش حضرت زینب (علیها السلام) فرمود: او را نگهدار.

    اما آن کودک شجاع برای دفاع از جان عمو، به طرف میدان نبرد دوید وخود را به امام رساند و گفت: به خدا قسم، هرگز از عمویم جدا نمی‏شوم.5

    بحربن کعب، با شمشیر به سوی امام حمله برد ولی عبدالله گفت: می‏خواهی عموی مرابکشی؟ و دست خود را جلوی ضربه شمشیر او گرفت. دست عبدالله قطع گردید و از پوست آویزان شد. کودک فریاد زد:

    مادر، به فریادم برس. امام او را در آغوش کشید و فرمود: پسر برادرم! صبر کن و شکیبا باش تا تو هم به دیدار نیاکان وارسته‏ات رسول خدا(صلی‏ الله‏ علیه ‏وآله‏ وسلم)، علی (علیه ‏السلام)، حمزه و جعفر و پدرت حسن (علیه ‏السلام) بشتابی.

    سپس دست به دعا برداشت و عرض کرد: خداوندا! باران رحمت آسمان و برکت زمین را آن‏ها دریغ دار... . 6

    در این هنگامه، حرمله بن کاهل تیری به سوی او پرتاب کرد و عبدالله را در آغوش امام به شهادت رساند.7

    عبدالله که از کودکی در دامان عموی خود امام حسین (علیه‏السلام) پرورش یافته بود، به خوبی دفاع از حق را فرا گرفته و در برهه ‏ای که حق و حقیقت زیر گام‏های ناجوانمردی خرد می‏شد، سفری را با امام به سوی دشت کربلا آغاز نمود و در هنگامه ‏ای که خورشید حقیقت در پس ابرهای تیره ظلم و بیداد پرتوافشانی می‏کرد. به آفتابیِ حق وحقیقت پیوست.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:43
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكرها 7

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), نرگس منتظر (09-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (10-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011), خادمه زینب کبری(س) (10-01-2011)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102




    نماد معرفت و شناخت


    از جمله تربیت‏های راهبردی پیشوایان معصوم (علیهم‏السلام) نسبت به فرزندان خود،ارتقاء سطح معرفت و بینش عمیق دینی آنان بوده است، به گونه‏ ای که جاودانگی قیام عاشورا را در برخی جنبه‏ها، می‏توان مرهون خطبه‏ ها و سخنرانی‏های آتشین امام سجاد (علیه ‏السلام)، حضرت زینب (علیه االسلام) و دیگر زنان و کودکان دانست.

    ای نسخنرانی‏های کوبنده و افشاگرانه که از زلال معرفت و بینش آنان سرچشمه می‏گرفت، گام مؤثری در پاسداشت مبارزات نظامی و سیاسی شهیدان کربلا به شمار می‏رود و به عنوان مکمّلی در به ثمر رسیدن اهداف قیام امام حسین (علیه‏السلام) قلمداد می‏شود.

    در مجلس یزید، آن جا که می‏رفت خطبه‏ های روشن گرانه امام سجاد (علیه ‏السلام) وحضرت زینب (علیهاالسلام) پرده از چهره منحوس یزید بردارد و بنیان حاکمیت فاسد او رافروپاشد.

    یزید عصبانی شده و با مشورت حاضران، تصمیم به قتل امام سجاد (علیه ‏السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) می‏گیرد، با کمی دقت در تصمیم خود، این کار را ضامن رسوایی خود یافته و از کشتن آنان صرف نظر می‏کند.8

    او دچار اشتباهی بزرگ شده بود ومی‏پنداشت که اگر امام سجاد (علیه ‏السلام) و زینب (علیهاالسلام) را به قتل برساند ندای اناالحق عاشوراییان خاموش می‏شود اما هرگز نمی‏پنداشت که کودکان آنان نیز زلال معرفت را از سرچشمه آن نوشیده‏ اند و همان سان که پدران‏شان بزرگ‏ترین آموزگاران بشرهستند، کودکان آنان نیز برترین شاگردان مکتب آنان می‏باشند.

    وقتی یزید به واسطه مشورت حاضران و مشاوران، تصمیم به کشتن امام سجاد (علیه ‏السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) گرفت اما سپس دست شست و آنان را ساکت نمود، امام باقر (علیه‏ السلام) که حدود چهار سال داشت به سخن آمد و با چند جمله آتش عصبانیت را که پدرش امام سجاد (علیه ‏السلام) به جان یزید انداخته بود، دوباره روشن کرد به گونه‏ ای که زخمِ التیام نیافته یزید از تندی کلام آتشین امام سجاد (علیه‏ السلام)، دوباره سرباز نمود.

    امام باقر (علیه‏ السلام) فرمود: مشاوران توبرخلاف مشاوران فرعون نظر دادند زیرا آنان در مقام مشورت با فرعون درباره موسی وهارون گفتند: أَرجِه وَ أخاهُ وَ أرسِل فِی المَدائِنِ حاشِرِینَ؛9 (و به فرعون) گفتند: او و برادرش را بازدار، و گردآورندگان را به شهرها (دنبال جادوگران) بفرست.

    اما مشاوران تو نظر به قتل ما دادند که البته بی علت هم نیست. یزید با چشمانی گردشده از شگفتی چنین معرفتی در این کودک پرسید: علت آن چیست؟

    امام باقر (علیه ‏السلام) فرمود: آنان فرزندانی پاک و حلال بودند و از درک کافی برخوردار. اما مشاوران تو نه آن درک را دارند و نه فرزندان حلالی هستند زیرا پیامبران و فرزندان آن‏ها را فقط ناپاکان می‏کشند [که نظر به چنین کاری دادند].

    یزید با شنیدن این سخن کوتاه و رسا،آبروی خود را رفته یافت و به ناچار سکوت کرد.10



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 02:48
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكرها 7

    parsa (10-01-2011), محب الحسین (13-01-2011), نرگس منتظر (09-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (10-01-2011), خادم کریمه اهل بیت (29-12-2011), خادمه زینب کبری(س) (10-01-2011)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پاسخ : ۩ ╬♥╬ ۩ ويژه نامه لاله پرپرشده بوستان حسيني٬حضرت رقيه (س)۩ ╬♥╬ ۩




    نماد ظلم ستیزی


    یزید گر چه به سختی تلاش می‏کرد تا با به کارگیری حربه ‏ای، برای یک بار هم کهشده، اسیران کربلا را مغلوب خود سازد اما هر بار به گونه‏ای غیر قابل پیش بینی ناکام می‏ماند.


    اهل بیت را خارجی می‏خواند و دستور داد اهل بیت را تحقیر کنند و شهررا آذین بندند؛ شکست خورد. زیرا اسرا در ارتباط مستقیم با مردم قرار داد و امام سجاد (علیه ‏السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) ولی آنان خود را معرفی کردند و گفتندکه خاندان پیامبرند و در قرآن آیاتی در شأن آنان وجود دارد.
    11

    به حربه افتخار متوسل شد و به سان سرداران پیروز اسیران را در مجلس شراب وقمار و عیاشی فراخواند ؛ و بابزرگی و تکبر با آنان سخن گفت ؛ اما باز هم شکست خورد زیرا هر چه گفت، پاسخ از آیات قرآن شنید و پیش سفیر روم رسوا گردید و به ناچار دستور به قتل سفیر داد.12


    با خودگفت در مجلس که نشد بهتر است بر مردم فخر فروشی کنم؛ سر بریده اما را بر بالای کاخ خود نصب کرد ؛ و بار دیگر طعم تلخ شکست در کامش ریخته شد؛ همسرش هند پرسید این سرکیست و هنگامی که دانست سر مولایش حسین (علیه ‏السلام) است با موی باز به داخل کاخ دوید و یزید را برآشفته ساخت و یزید عبا از دوش خود برداشت و بر سر زنش انداخت.13


    گفت از درِ گفتگو و منطق وارد شوم ؛ نتیجه تغییری نکرد. دستور داد امام بالای منبربرود و برای مردم صحبت کند. دید خود زمینه رسوایی خویش را فراهم آورده و سخنان شیواو رسای امام دارد همگان را بیدار می‏نماید، به ناچار دستور داد مؤذن اذانی دروغین بگوید تا امام مجبور شود سخن خود را قطع کند.14


    همه تیرهایش به سنگ می‏خورد؛ مدام شکست پشت شکست. این بار تصمیم گرفت تا گناه قتل شهدای کربلا را به دیگران بیندازد و این گونه دست به عوام فریبی بزند. گناه قتل امام حسین علیه‏السلام و یارانش را به گردن عبیدالله انداخت و اذعان داشت که آنان خودسرانه دست به چنین جنایتی زده‏اند و او تنها دستور به ستاندن بیعت از امام داده بود.15


    اما انتشار این خبر را هم موجب از بین رفتن شکوه و جلال خود می‏دید. پس چه باید می‏کرد؟ بهتر دید از راه درست و اظهار همدردی وارد شود و وانمود کند که گذشته ‏ها را باید فراموش کرد.


    او که فکر می‏کرد راه حلی بکر و مؤثر به ذهنش آمدهاست برای عوض کردن فضا و ایجاد فضایی عاری از تشنج لااقل برای خود پسرش خالد رافراخواند و رو کرد به یکی از کودکان که «عمربن الحسن علیه‏السلام»، فرزند دیگری ازامام مجتبی (علیه‏السلام) بود و با لبخندی مرموز به او گفت: با پسر من کُشتی می‏گیری؟


    آن فرزند خردسال امام مجتبی (علیه‏السلام) که هرگز خاطره شهادت برادران،عمو و دیگر اعضای خانواده‏اش را از یاد نبرده بود، با بغضی سنگین در گلو، کوبنده پاسخ داد: ولکن إعطنی سکّینا و اعطه سکّینا ثم اقاتله؛ نه [چرا کُشتی بگیریم] بهتراست خنجری به من و خنجری نیز به او بدهی تا با هم بجنگیم. یزید از این پاسخ یکّه
    خورد و زیر لب غرّید:

    شِنْشِنَةٌ اَعرِفُها مِن اَخْزَمَ

    هَل تَلِدُ الحَیَّةَ اِلاّ الحَیَّةَ ؟

    این خوی وعادتی است که از اخزم آن را سراغ دارم. آیا مار جز مار می‏زاید.16

    آری، این بار نیز سیاست‏های عوام فریبانه و مزوّرانه یزید با شکست روبه‏رو گردیدو ظلم ستیزی فرزندی از خاندان اهل بیت (علیه‏السلام) او را در دستیابی به اغراض خود نا اميد كرد.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-12-2013 در ساعت 03:07
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi