صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: (¯*•¸.. ..¸.•*¯)مسئلهٴ شناخت در فلسفهٴ اسلامي (¯*•¸.. ..¸.•*¯)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (¯*•¸.. ..¸.•*¯)مسئلهٴ شناخت در فلسفهٴ اسلامي (¯*•¸.. ..¸.•*¯)






    (¯*•¸.. ..¸.•*¯)مسئلهٴ شناخت در فلسفهٴ اسلامي (¯*•¸.. ..¸.•*¯)

    منبع مقاله : پايگاه اطلاع رساني بنياد حکمت اسلامي صدرا
    نوشته : سيد محمد خامنه اي



    مسئله شناخت يکي از مهمترين مسائل فلسفي بويژه در قرون اخير بوده
    و دشواري آن و راههاي رسيدن آن به واقعيت, سبب شده که بسياري از
    انديشمندان غربي به بيراهه بروند تا بجائي که اصل فلسفه و انديشه بشري
    و دستاوردهاي تاريخي آن را زير سؤال ببرند همانگونه که کانت و ايدئاليسم آلماني
    از يکطرف و نوشکاکان و حتي حسگرايان از طرف ديگر
    به اين جريان منفي کمک کرده اند.



    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    در فلسفه اسلامي و بويژه در مکتب ملاصدرا مسئله علم و شناخت جاي مهمي را اشغال کرده و از اينرو فلسفه و متافيزيک در اين مکتب پايگاه استواري دارد.


    مشکل اصلي مسئله شناخت در فلسفه جديد غرب در نوعي تشتت آراء و سرگرداني است که ناشي از بي اطلاعي از يک يا چند عنصر اصلي شناخت است کسانيکه تجربه گرا (اميپريست) هستند به ادراک حسي فقط از دريچه اعتبار و حقيقت داشتن حواس خمسه مي‌نگرند و تقريباً حواس باطني انسان را, که علم روانشناسي آنرا تأييد مي‌کند, انکار دارند.



    هيوم نماينده اين دسته فقط به آنچه که محسوس حواس باشد معتقد است. از نظر فلسفه اسلامي اين مکتب در اول راه و در پله نخستين شناخت شناسي است و راه به پايان نمي برد.



    ايدآليستها ـ بر خلاف دسته اول ـ واقعيات خارج را نپذيرفته و آنرا بنوعی به آنچه که ذهن انسان مي‌آفريند تأويل مي‌کنند و کانت با وجودپذيرفتن حقايقي مبهم و خام و بيشکل در خارج, علم انسان را ناشي از قالبهاي ذهني و روزنه هايي مي‌داند که آنرا مقولات ناميده است.



    نظريه شناخت در فلسفه اسلامي رئاليستي است و بر اساس دستيابي بشر به معلومات واقعي مي‌باشد. يکي از ارکان مهم رئاليسم اين مکتب و صدق شناخت, و تطابق آن با عين خارجي «وجود ذهني» است که در غرب يا بکلي از آن غفلت شده و يا مانند فنومنولوژي هوسرلي بطور ناقص بيان گرديده است.


    براي درک نظريه فلسفي اسلامي و بويژه مکتب ملاصدرا آشنايي با چند مقدمه ضروري است:
    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    الف) وجود ذهني




    از نظر فلسفه اسلامي, «وجود» منحصر به وجود خارجي و عينی اشياء نيست بلکه «هستي» داراي درجات و «مراتبي» است که نبايد آنرا ناديده گرفت.

    يکي از درجات «هستي» وجود ذهني است, زيرا هر انسان بطور طبيعي قبول مي‌کند که در ذهن او چيزهايي وجود پيدا کرده که پيش از آن وجود نداشته.

    مسلماً بين اين دو وجود (عيني و ذهني) فرق و فاصله بسيار است چون موجود خارجي آثار و لوازم و تبعاتي داردکه در موجود ذهني آن آثار و يا لوازم و تبعات يافت نمي شود.




    فلسفه اسلامي به اين فرق مهم توجه داشته و به موجود خارجي«عين» و «حقيقت» مي‌گويد و موجود ذهني را «صورت» يا علم مي‌نامد.
    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    ب) ماهيت


    فلسفه اسلامي براي حقيقت خارجي دو لحاظ و دو جنبه قائل است:



    يکی بلحاظ وجود او و ديگر بلحاظ چيستي او, بنابرين هر حقيقت خارجي در موقعيت شناخت عبارت است از وجود بعلاوه ماهيت.

    در اين تعريف, «وجود» سبب تحقق اشياء است و ماهيت توصيف و تعريف منطقي آنست که آنرا از اشياء ديگر جدا مي‌سازد.


    در واقع ماهيت هر چيز حکايت تام و کامل از حقيقت همان چيز و آن صورتي است که انسان براي هر موجود خارجي ترسيم مي‌کند و از وجود جدا نشدني نيست و مانند سايه‌اي وجود را دنبال مي‌کند و مي‌تواند معيار شناسايي عين و حقيقت خارجي باشد.

    فلاسفه در تعريف ماهيت گفته اند:

    ماهيت هر چيز, تعريفي است که در جواب «اين موجود چيست؟»
    [1] به پرسشگر داده مي‌شود, مثلاً در پاسخ سؤال از حقيقت يک درخت گفته مي‌شود:

    «اين درخت است».

    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    در فلسفه اسلامي «ماهيت» عنصر مهمي در معرفت شناسي است و بايد به آن توجه کافي شود.

    پرفسور ژاپني «ايزوتسو» بنحوي به اهميت نقش ماهيت در فلسفه اسلامي پي برده, و در اينباره مي‌گويد:


    حضور بالفعل اشياء همان وجود آنهاست ولي از سوي ديگر آن اشياء بصورت وجودهاي محض و خالص نيستند بلکه تفاوتها واختلاف بسيار با ديگر اشياء وجود داردکه ما به آنها:

    انسان ـ اسب ـ درخت ـ سنگ ـ ميز و... نام داده ايم. اين جنبه اخير که اشياء را از هم فرق و تمايز مي‌دهد همان« ماهيت» است.



    هر چيزي فقط خودش است و از چيزهاي ديگر کاملاً جداست ولي با ديگر اشياء در «وجود», مشترک است.

    از اينجاست که فلاسفه اسلامي براي بيان تمايز
    [2] ماهيت از وجود ـ که در واقع يک چيزند و عملاً در اشياء متحدندـ مي‌گويند هر چيزي که «ممکن» باشد, (و ما به آن موجود مي‌گوييم) مرکب است از وجود و ماهيت. يعنی وجود + ماهيت موجود.


    انسان در ادراک خود از اشياء انضمامي و خارجي, فقط مي‌تواند ماهيت (يعني حدود منطقي و تحليلي) آنها را درک کند نه وجود حقيقي آنها را, زيرا اگر مي‌توانست علاوه بر ماهيت صورت ـ مثلاً آتش ـ وجود خارجي آنرا به ذهن و ادراک خود وارد کند بايستي خاصيت وجود خارجي آن ـ مثلاً سوزندگي و حرارت ـ آنرا نيز در وجود خود بيابد، و عملاً اينگونه نيست.
    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    نکته مهم اينجاست که بدانيم انسان وقتي «ماهيت» فلسفي اشياء را درک مي‌کند، در واقع به آن ماهيتها «وجود ذهني» مي‌دهد و چون ماهيت هر چيز در ذهن و در خارج يک چيز است (وگرنه هيچگاه بشر نمي توانست به علم و دانشهاي مختلف دست يابد) بنابرين بر اساس اين نظريه, انسان با «وجود ذهني» می تواند اشياء خارجي حقيقي را آنگونه که هستند درک کند و شناخت انسان (که به آن معلوم بالذات مي‌گويند) با عين خارجي (که به آن معلوم بالعرض) مي‌گويند منطبق و واحد است و در نتيجه موضوع «انطباق» ذهن و خارج از اينراه حل و توجيه مي‌شود.



    مثلاً ميزي که در برابر شماست حقيقتي است مستقل از ادراک انسان که چه انسان در برابر آن باشد و چه نباشد, آن ميز موجود و بحال خود و براي خود هست, اما وقتي پاي انسان و ادراکات و حواس او به ميان مي‌آيد و ذهن ادراک کننده و تحليلگر او آنرا مي‌بيند دو چيزمتحد در برابر او قرار مي‌گيرد و دو رکن براي او مطرح مي‌شود:

    اول جسمي که داراي ابعاد و رنگ و ويژگيهايي ديگر است.
    دوم وجود يعني بودن آن در آنجا.

    فيلسوف, اولي را
    ماهيت ميز و دوم را وجود آن فرض مي‌نامد.


    ادراک انسان ـ بکمک حواس اوـ به او کمک مي‌کند تا از وجود آن ميز براي خود صورتي استخراج کند که از يک تصوير عکاسي بيشتر است و مي‌تواند تمام آن چيزـ منهاي وجود خارجي ـ آن را در ذهن خود وجود بخشد و براي خود علم و شناخت بسازد.
    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    توضيح آنکه هويت موجود عيني را با ماهيت ـ يعني حاصل جمع مجموعه ويژگيهاي منطقي آن که به آن نوع يا طبيعت مي‌گويند ـ مي‌توان شناخت و ماهيت همانگونه که در خارج با وجود همراه ( باصطلاح فلسفه اسلامي: مخلوط) است مي‌تواند با وجود ذهني همراه شود و وجود خارجي از آن سلب گردد.



    امّا چون ملاک شناخت موجود, ماهيت آن است و در ذهن انسان همان ماهيت خارجي حضور پيدا مي‌کند پس انسان مي‌تواند بياري وجود ذهني خود, شناختي منطبق با عالم خارج داشته باشد.[3]



    البته اين انطباق, همانطورکه گفتيم, بمعناي انتقال خود آن عين به ذهن نيست بلکه نمادي است که ما به آن «علم» و شناخت مي‌گوييم.

    اما اين نماد بايد داراي «کاشفيت» از عين خارجي باشد وگرنه هيچگاه نخواهيم توانست چيزي از جهان خارج را درک کنيم و درنتيجه همه علوم و تجربه و آزمايشهاي بشر خطا و غير واقعي خواهد شد و بساط علوم و اکتشافات برچيده خواهد گشت.


    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    در اينجا بايد به مفهوم «کاشفيت» بپردازيم:



    ج) کاشفيت



    عنصر عمده شناخت شناسي در فلسفه اسلامي و توجيه تطابق ذهن و عين و در واقع کلمه رمز عبور از ذهن به خارج, همان کاشفيت صورت ذهني (يا وجود ذهني) ماهيت که بطور طبيعي و عادي همه افراد بشر, بويژه دانشمندان علوم طبيعي و فيزيک و نجوم و پزشکي وغيره آنرا ـ دانسته يا ندانسته ـ برسميت مي‌شناسند


    زيرا تمام برداشتها و شناختها و تجربه هاي خود را همه حقيقي و کاشف مي‌دانند و آنرا کاشف از خارج و با آنچه در خارج از ذهن و حواس وجود دارد يا اتفاق افتاده, منطبق و برابر مي‌شمرند.


    مثلاً مردم عادي وقتي اسبي را مي‌بينند آنرا با چيزي ديگري ـ مثلاً درخت ـ اشتباه نمي‌کنند و اگر جماعتي با هم اسبي را ببينند همه او را با يک صورت و ويژگي خواهند ديد نه هر يک چيزي جداي از ديگري.

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    اين کاشفيت آن چيزي نيست که حسگرايان يا ماديون معتقدند و مي‌گويند حواس, ـ مثلاً چشم‌ـ همان چيزي را درک مي‌کند که در واقع و خارج هست, زيرا حواس انسان و عمليات فيزيکي يا شيميايي چشم و گوش و ديگر حواس انسان نوعي کدها و سيگنالهاي الکتريکي را به مغز مخابره مي‌کنند و از لحاظ فلسفي نمي توان آن کدها و سيگنالها را همان حقيقت خارجي دانست زيرا بفرض که تصوير واقعي و صحيحي از آن در چشم يا ذهن مرتسم شود باز ماهيت آن نيست بلکه فقط تصوير (يا باصطلاح فلسفه اسلامي: شبح) آنست, بويژه که ثابت شده که همه حواس خطاهايي دارند و نيروهايي بنام «واهمه» در انسان منشأ تحليل غلط آن از راه داده هاي حسي و وقوع آن خطاها مي‌شود.



    کاشفيت (‌ـ يعني نمايشگر واقعي از عينيت خارجي بودن ـ) هنگامي است که ، نه حواس بلکه، ادراک انسان, (ادراکي که غير از ماده مغز و سلسله اعصاب است و از روحي مجرد و غير مادي سرچشمه مي‌گيرد) آنرا بوجود بياورد.



    بدينگونه که ذهن و نفس (غير مادی) انسان دست به مدلسازي زده, و صورتي را که همان ماهيت حقيقي عين خارجي است در ذهن خلق نمايد.
    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    اين نظريه بر دو اصل ديگر فلسفي ـ عرفانی مبتني است که بايد براي سهولت درک اين فرايند به آن دو اصل توجه کرد:



    1. اصل خلاقيت انسان
    2. علم حضوري در کنار حصولي




    ه) خلاقيت انسان


    انسان داراي نيروي خلاقيت است که به ذهن و روح او مربوط مي‌شود. برخي از عرفاي مسلمان گفته‌اند که عرصه خيال در انسان مانند عرصه جهان براي خداوند است و همانگونه که خداوند هر چه را بخواهد مي‌تواند بيافريند انسان نيز مي‌تواند در ذهن خود هرچه بخواهد وجود ببخشد (که به آن وجود ذهني گفته اند.)[4]
    امضاء


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi